"کو هی-ریم" یک پیشگوی معروف است. او به نام “مادام آنتونی” معروف است و به ارتباط روحانی با ماری آنتونتیته اصرار دارد , اما این قسمت از کارش یک دروغ است. او قادر است با توجه به هوش بسیارش و حس اشتیاق طلبیش به داستانهای آدمها نفوذ کند. او آرزو دارد که توی یک فیلم رمانتیک عشق را بیابد. او در یک تست روان شانسی که توسط روان شناس "چویی سو هیون" انجام میشود شرکت میکند . هدف این روانشناس این است که ثابت کند عشق واقعی وجود ندارد . اتفاقا اسم مرکز درمانی او "مادام آنتونی" است.
کاراکتر مرکزی داستان این سریال، کوئنتین کولد واتر، جوانی است که بدنبال یافتن و حضور در دانشگاهی در نیویورک که مختص سحر و جادو می باشد. کوئینتین، جوانی باهوش که از استعداد بالایی برخوردار است و همیشه با دید متفاوتی به دنیای اطرافش نگریسته. او عجیب غریب و یک جورایی هم آدم غیرقابل اعتمادی محسوب می شود و بجز جولیا دوست دوران کودکیش، دیگران همیشه ار او دوری کرده اند. هیچ چیز در دنیا برایش مهمتر و اعجاب انگیزتر از جادو نیست. با ورود کوئینتین به دانشگاه Brakebills ، دیگر همه چیز برایش به مانند قبل نخواهد بود. حالا شناختی که کوئینتین از جادو پیدا می کند محدود به چند تردستی با کارت نیست. بلکه دیگر همه چیز فراتر از آن است که میپنداشته و آینده به آن ناخوشایندی که فکرش را می کرده نیست...
بعد از تلاشهای بسیار برای معروف شدن، دو دوست تصمیم میگیرن که خود را به عنوان همج/نسگرا معرفی کنن که این خبر همه جا را فرا میگیره. اونها بعد از اینکه غرق در شهرت بدست آمده میشن تصمیم میگیرن که به این کلک عاشقانهشون ادامه بدن...
یو هه جونگ (پارک شین هه)در دوران ِ مدرسه دانش آموز خشن و سرکشی بوده و از اون زمان زخمها و آسیبهای زیادی براش به یادگار مونده، هه جونگ از آدما دوری میکرد تا اینکه با معلم هونگ جی هونگ آشنا میشه و از یه گنگستر بدبخت به یه پزشک ِ دلسوز تبدیل میشه.
این درام عاشقانه غیر معمول که در سئول رخ میده و ماجرای کاملا متفاوتی در اون اتفاق میافته, کاراکترها بین دنیای واقعی و فانتزی جابجا میشوند و این باعث بوجود امدن اتفاقات و جریاناتی میشه. منتظر یه سریال کاملا متفاوت باشید.
ایون هه وون یک دانش اموز دانشگاهی هست ک ی دختر پاکی هست ک میخواد دام پزشک بشه اما در خانه تنهاست . از اعضای خانوادش جدا شده . ایون هه وون با پدرش و نامادریش و ناخواهریش بعد از این ک مادرش مرد در یک تصادف رانندگی فوت کرد زندگی میکنه. یک روز او به یک پیرمرد مرموز کمک کرد . پیرمرد حدس زد ک اون در یک عمارت زندگی میکنه و به دنبال رویاش برای دام پزشک شدنه ! از اون زمان اون به یک عمارت نقل مکان کرد و با سه پسرعموهاش ( کانگ جی وون – کانگ هیون مین – کانگ سو وون ) و محافظشون لی بون سونگ زندگی کرد…