ملیسا، یک بازیگر حرفهای خانگی در آتلانتا، در نهایت با دوست دبیرستانی خود، دیوید، همکاری میکند تا با نزدیک شدن به کریسمس، خانه مادرش را بازسازی و بفروشد...
داستان پولاروید درمورد یک جوان دبیرستانی به اسم برد فیچر است که درگیر یک دوربین قدیمی پولاروید شده است. برد متوجه میشود که این دوربین رازی مخوف دارد: عکس هرکسی توسط این دوربین گرفته شود، به طرف وحشتناکی میمیرد...
انفجاری که در یک کازینو رخ میدهد، کاترین ویلوز را برای بررسی و تحقیق به شهر لاس وگاس بازمیگرداند. زمانی که مشخص میشود این جنایت با لیدی هتر در ارتباط است، گیل گریسوم نیز برای یاری رساندن در این پرونده بازگردانده میشود.
داستان در شب هالووین در جریان میباشد و دربارهی گروهی از دوستان جوان است که وارد یک خانهی خالی از سکنه میشوند تا کمی ماجراجویی کنند. اما آنها خبر ندارند که در این خانه رازهای تاریکی وجود دارد و به زودی اتفاقات ترسناکی رخ میدهد و...
بعد از تلاشهای بسیار برای معروف شدن، دو دوست تصمیم میگیرن که خود را به عنوان همج/نسگرا معرفی کنن که این خبر همه جا را فرا میگیره. اونها بعد از اینکه غرق در شهرت بدست آمده میشن تصمیم میگیرن که به این کلک عاشقانهشون ادامه بدن...