سریال، داستان شخصیت جک رایان، یکی از ماموران و تحلیلگران سازمان CIA، را روایت میکند که برای اولین بار به یک ماموریت میدانی بسیار خطرناک فرستاده میشود. در همین حین، شخصیت اصلی داستان ما میتواند الگویی را در ارتباط با حملات تروریستها کشف کند. همین موضوع باعث میشود که او وارد بازی خطرناکی شود و خود را در معرض توجه گونه جدیدی از جامعه بزرگ تروریستها ببیند. آنها بعد از مدتی متوجه میشوند که این گونه جدید میتواند تهدید بسیار بزرگی باشد که حتی قدرت تخریب سرتاسر دنیا را هم دارد…
دو نوجوان که با گذشتههای متفاوت، به خواب سنگین رفته و بیدار میشوند، خود را عاشق یکدیگر میبینند. این در حالی است که این دو قدرتهای ماورالطبیعهای را کسب کردهاند ...
سریال “فراری ها” (Runaways) داستان 6 نوجوان را روایت میکند. آنها عضو یک خانواده باستانی هستند که هر ساله رسم دارند یکی از کودکان خود را قربانی کنند. این نوجوانان پس از جاسوسی از والدین خود متوجه میشوند که آنها در اصل عضو یک سازمان جنایی پیشرفته به نام “غرور” هستند. با این حال، آنها از شیوه زندگی والدین خود حمایت نمیکنند و تصمیم میگیرند با کشف قدرت و توانایی خود، گروه فراری ها را تشکیل بدهند. آنها تصمیم به فرار از محل زندگی خود میگیرند، اما والدین آنها نیز بهدنبال دستگیری و بازگرداندن فرزندان فراری خود هستند...
یک جراح جوان که دارای اوتیسم و سندرم ساوانت است به بخش کودکان یک بیمارستان معتبر منتقل میشود. ،سوال اصلی اینجاست که آیا کسی که نمی تواند با مردم حرف بزند آیا میتواند جان آنها را نجات بدهد؟
داستان سریال در ۴۰۰ سال آینده و در سفینهی اکتشافی اورویل رخ میدهد. خدمهی این کشتی فضایی که هم انسان و هم موجودات بیگانه هستند ، همواره در حال مواجه شدن با شگفتیها و خطرات فضا هستند. در این بین مشکلات زندگی روزمرهی آنها نیز به تصویر کشیده میشود و…
دنی رند، یکی از اهالی متمول شهر نیویورک است که در کودکی به همراه والدینش به کشور تبت سفر میکند. اما قبل از رسیدن به مقصد، هواپیمای آنها سقوط میکند و والدین او جان خود را در این سانحه از دست میدهند. دنی توسط اهالی کان لان نجات داده میشود و آنها فنون کونگ فو را به او می آموزند و در نهایت بخاطر توانایی هایش ملقب به "آیرون فیست" (مشت آهنین) میشود. پس از رسیدن به دوران جوانی و بلوغ، دنی به شهر نیویورک بازمیگردد و سعی میکند شهر را به روش خودش از جرم و جنایت پاکسازی کند...
این سریال که بر اساس کمیک های مارول ساخته شده و بخشی از دنیای سینمایی مجموعه X-Men می باشد، بر روی شخصیت "دیوید هالر" تمرکز دارد که به عنوان یک بیمار اسکیزوفرنی تشخیص داده شده است که تظاهر میکند بیماری روانی دارد، اما واضح است که او چیزی فراتر از انسان است و در حال گسترش و نیرومند کردن قدرت تخیل اش می باشد...
"لوک کیج" که در محله هارلم نیویورک بزرگ شده و به علت عضویت در باند تبهکاری Rivals بیشتر دوران نوجوانیش را در راه ورود به دارالتادیب و خروج از آن گذرانده است,پس از آنکه از تاثیرات منفی عملکردش بر زندگی اطرافیانش آگاه می شود سعی می کند با حفظ رابطه نزدیک با دوستان خلافکارش زندگی جدیدی را آغاز نماید.اما یکی از دوستان سابقش که Luke را مسئول شکست در زندگی عشقیش می داند با قرار دادن مواد مخدر در آپارتمانش و تماس با پلیس او را روانه زندان می کند.اما تیره روزی های او در زندان پایان نمی یابد بنابراین او برای بهبود شرایطش در دوران حبس در ازای امتیازاتی می پذیرد که به صورت داوطلبانه در آزمایشاتی که هدف آن ایجاد نسل جدیدی از ابرسربازها می باشد شرکت نماید و ...
در زمان های گذشته دنیا به چهار نیرو به نام های آب ، خاک ، آتش و باد تقسیم شده بود . در هر کدام از این سرزمین ها افرادی وجود داشته اند که می توانستد فقط نیروی مربوط به سرزمین خود را تحت اختیار و کنترل داشته باشند . این ۴ قلمرو به مدت هزار سال در صلح بودند تا اینکه پادشاه قلمرو آتش Sozin تصمیم گرفت تا برای به تصاحب گرفتن قدرت کل دنیا ، جنگی را به راه اندازد . در این میان تنها یک فرد است که می تواند جلوی او را بگیرد . که Avatar نامیده می شود . آواتار شخصی برگزیده است که می تواند هر چهار نیرو را تحت کنترل داشته باشد نام آواتاری که در این زمان ظهور کرده ، کودک ۱۲ ساله ای به نام آنگ است . اما آواتار آنگ هنوز برای کنترل کامل چهار قدرت آماده نشده است و مسیر طولانی را در پیش دارد ، در حالی که ...
یک افسر پلیس به تازگی بازنشسته شده و قصد دارد در خانه ای که در کنار خیابان هست با خانواده خود بیشتر وقت بگذراند و اتفاقاتی که در آن خیابان میافتد...