این بازسازی مدرن رمانی نوشته Shirley Jackson، داستان چند خواهر و برادر است که در خانه ای بزرگ شده اند که به وحشتناک ترین خانه روح زده کشور تبدیل می شود. این خانواده که حالا بزرگ شده اند، باید به روشی وحشتناک با ارواح گذشته خود روبرو شوند، که برخی از این ارواح هنوز هم در ذهن این خانواده پرسه می زنند. این سریال ترسناک ساخته مایک فلناگان مغز متفکر ژانر ترسناک، درام خانوادگی پیچیده ای است که به صورت یک داستان ترسناک روایت می شود.
ماجرای داستان این سریال بعد از 25 سال از سر گرفته می شود که ساکنان یک شهر عجیبغریب (در شمالغربی کشور) در این فکر هستند که چگونه ملکه مراسم آغاز سال تحصیلی آن ها به قتل رسیده است، حال همه در تلاش برای کشف ابعاد مختلف این قتل مرموز هستند...
در آینده ای نزدیک پارکی فوق پیشرفته شبیه غرب وحشی طراحی شده است که ربات های انسان مانندی بنام "میزبان" در آن وجود دارد. این ربات ها همگی از قبل برای اهداف مشخصی برنامه ریزی شده اند. افراد ثروتمند که در این پارک با نام "مهمان" شناخته می شوند در ازای پرداخت پول میتوانند از امکانات و ربات های این پارک بازدید و استفاده کنند. همه چیز سالها طبق برنامه پیش می رود و سرمایه گذاران این پارک تسلط کامل بر روی ربات ها دارند تا اینکه یک روز به دلیل نقص فنی در سیستم کنترل، ربات ها متوجه ماهیت واقعی خود شده و کم کم دست به شورش علیه سازندگان خود می زنند...
داستان با قتل دختری به نام لاورا پالمر که در شهر آرام توین پیکس زندگی می کند آغاز می شود. اهالی این شهر از این قتل شگفت زده می شوند و کلانتر شهر از دال کوپر کار آگاه FBI برای کشف راز قتل کمک می خواهد، وقتی کوپر تحقیقات خود را برای پیدا کردن قاتل آن دختر آغاز می کند به مسائل مشکوکی بر خورد می کند و اینطور بنظر می رسد همه اهالی رازی را از او مخفی می کنند که او می بایست این راز را کشف کند...
این سریال در هر قسمت از خود با داستان های فوق العاده زیبا و متفاوت سعی دارد اعتراضی نسبت به پیشرفت روز افزون تکنولوژی و اعتیاد مردم به آنرا نشان دهند که بصورت روز افزون در حال پیشترفت در زندگی انسان هاست...
داستان فصل دوم در کالیفورنیا رخ میدهد. جایی که سه کاراگاه و یک تبهکار با یکدیگر همکاری می کنند تا پرده از قتلی مخوف که زندگی همهی آنهارا تحت تاثیر قرار داده، بردارند. محوریت این فصل از سریال در مورد زنان سختکوش، مردان بد و تاریخ مخفی سیستم حمل و نقل ایالات متحده آمریکاست...
سه سال از آن روز هولناک میگذرد، روزی که دو درصد از جمعیت جهان به طرز مرموزی ناپدید شدند. در شهر کوچک میپل تاون نیویورک، مردم هنوز هم در شوک این اتفاق عجیب هستند. برخی از آنها خانه و کاشانه خود را رها کرده و به فرقهای عجیب پیوستهاند که معتقدند این ناپدید شدنها نشانهای از پایان دنیا است. اعضای این فرقه، با لباسهای سفید و سیگار به دست، روزهای خود را به نظاره کردن دیگران و انتظار کشیدن برای پایان دنیا میگذرانند. در این میان، بقیه ساکنان شهر تلاش میکنند تا با این فقدان بزرگ کنار بیایند و زندگی عادی خود را از سر بگیرند، اما سایه سنگین این رویداد همچنان بر زندگی آنها سنگینی میکند. آیا آنها میتوانند پاسخی برای این معما پیدا کنند یا قرار است بقیه عمر خود را در انتظار روزی نامعلوم بگذرانند؟
داستان سریال حول اسبی انسان نما به نام BoJack Horseman متمرکز می باشد که در دهه هشتاد و نود میلادی ستاره سیتکام محبوبی به نام Horsin’ Around بوده است، اما هجده سال پس از کنسل شدن سریال را به بطالت و بیهودگی گذرانده است. با این حال اکنون تصمیم گرفته تا با نوشتن و انتشار زندگی نامه اش با کمک نویسنده جوانی به نام Diane Nguyen به آن دوران باشکوه باز گردد، اما در این میان مصرف بیش از حد نوشیدنی های الکلی، عدم تمرکز، مسئولیت ناپذیری و روابط پیچیده و عجیب با اطرافیانش رسیدن به این هدف را دشوار کرده است. این سریال از صدای بازیگرانی همچون آرون پاول، ویل آرنت و ایمی سِداریس بهره می برد…
داستان سریال درباره یک معلم شیمی است که علاوه بر مشکلات میانسالی به مشکل بزرگتری برمی خورد. او متوجه می شود که دارای سرطان ریه است و قرار است به زودی این دنیا را ترک بگوید، او که وضع مالی خوبی ندارد و دارای پسری دارای معلولیت می باشد به این فکر می افتد که باید قبل از مردن زندگی خانواده خود را تامین کند و کمی هم این اخر عمری از یکنواختی زندگی در سنین 50 سالگی فاصله بگیرد...
سریال تلویزیونی امریکایی است که داستان بازماندگان یک سقوط هواپیما در جزیرهای در مناطق گرمسیری مدار راس السرطان را بازگو میکند که پس از صحبتهای سرمهماندار در پرواز بین سیدنی- لس آنجلس در جایی در اقیانوس ارام سقوط میکند. هر قسمت سریال، شامل زندگی هر کدام از بازماندگان در جزیره و قسمتی از زندگی گذشتهٔ او میباشد...