-
نقش آفرینی بازیگران :
-
موسیقی متن :
-
جلوه های ویژه :
-
تأثیرگذاری :
-
داستان کلی :
نقاط قوت
- داستان در نهایت سادگی است
نقد و بررسی فیلم «عروس شاهزاده» به قلم مجید کریمی
پرنسس نو عروس ( ۱۹۸۷) شاهکاری از راب راینر، کارگردان کار بلد سینماست. فیلمی که دزد دریایی دارد، غول دارد، داستان عاشقانه و انتقام و ماجراجویی هم دارد. فیلم با داستان کودکانه ای که پدر بزرگ برای نوه اش، که به علت سرما خوردگی در خانه استراحت می کند، می خواند آغاز می شود. داستان کتابی است که نسل به نسل پدران این خانواده برای پسران خود می خوانده اند. داستان ” پرنسس نو عروس “: کری الوز نقش وزلی، پسرک کشاورزی، را بازی می کند که عاشق دختر جوانی به نام باتر کاپ ( رابین رایت ) می شود. باتر کاپ برخورد های ناخوشایندی با او دارد ولی هر چه که باتر کامپ می خواهد او با یک ” هر چه شما بخواهید ” پاسخ می دهد. عشق آن ها دو طرفه می شود و بالاخره تصمیم می گیرند به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی کنند. پسرک که فقیر است تصمیم می گیرد از راه دریا مسافرت کرده بلکه پولی به دست آورد. خبر دزدیده شدن و کشته شدن وزلی توسط دزدان دریایی به باتر کاپ می رسد. باتر کامپ نیز که زندگی عاشقانه ی خود را نابود دیده است به نامزدی شاهزاده ی جوان، هامپردینک، در می آید. راب راینر در چهارمین اثر سینمایی اش باز هم نشان می دهد در خلق فضاهای مسحور کننده استاد است.
images/stories/rooz/naghd/250/The-Princess-Bride/13-The-Princess-Bride.jpgشاید ۱۵ دقیقه ی اول فیلم برای بعضی از مخاطبان سینما بچه گانه به نظر برسد اما منتظر ادامه ی داستان باشید. بازی بازیگران بسیار گیراست چنانچه با کمک طراحی صحنه و لباس گاهی به شکل تئاتری زنده می نماید. وزلی همان پسرک کشاورز داستان چهره ای گیرا و شخصیتی شوخ طبع دارد، در مقابلش هامپر دینک شاهزاده ی دیو صفت چهره ای به ظاهر جدی و ترسناک و در باطن مضحک از خودش نشان می دهد. نوع نگاه راب راینر به کمدی بسیار ظریف و منحصر به فرد است، به طوری که او هیچ وقت شوخ طبعی را با مکس و سکون یکجا نمی داند. شوخی می کند و سریع پیش می رود به طوری که اگر بینندهی ریز بینی نباشید تنها تم کلی داستان است که سرزنده و شاداب به نظر می آید.شاید به همین علت است که می توان فیلم های راب راینر را بار ها و بار ها بدون احساس خستگی دید و هر بار نکات تازه ای را در آن ها کشف کرد.
جالب توجه ترین و در عین حال تحسین برانگیزاننده ترین وجه کار های راب راینر این است که داستان هایش را در نهایت سادگی نقل می کند و آن هم در حالی که از هیجان داستان چیزی کم نشود، شوخی های داستان رنگ نبازند و آنچه برایش مهم است مخاطب است. او واقعا بیننده را جذب می کند، کاری که خیلی از کارگردان ها سعی کردند و نتوانستند.علی رغم اینکه فیلم های اخیر راب راینر هیچ گاه به خوبی آثار نخستینش نشدند اما دهه ی ۸۰ را می توان دهه ی فتح شده ی سینما توسط راینر دانست.او با ارائه ی فیلم های چون ” This is a spinal tap ” 1984، ” با من بمان ” ۱۹۸۶، ” پرنسس نو عروس ” ۱۹۸۷ و “وقتی هری سالی را ملاقات کرد ” ۱۹۸۹ خود را به عنوان یکی از مطرح طرین کارگردانان تاریخ سینما مطرح کرد. فیلم نامه ی فیلم را نیز ویلیام گلد من ( بوچ کسیدی و ساندنس کید، تمام مردان رئیس جمهور ) بر اساس کتاب خودش نوشته است. کتابی که به قول خودش ایده ی آن از داستانی که در دوران کودکی شنیده بود به ذهنش رسید. بیشترین چیزی که در فیلم ” پرنسس نو عروس ” به چشم می آید یک هارمونی زیبا بین تمام عوامل فیلم است ( آنچه که در ” با من بمان” هم دیده شد )