"ریمی" یک کارآگاه پلیس زن در سال 2016 در می یابد که قادر است از طریق یک رادیو با پدرش که در سال 1996 فوت کرده، صحبت کند. حالا آنها با کمک یکدیگر می خواهند یک پروندهی قتل حل نشده را به سرانجام برسانند، اما این اثر پروانه ای و ارتباط "ریمی" با پدرش عواقب ویران کننده ای بر زمان حال می گذارد...
الینور شلستروپ (Eleanor Shellstrop) زنی عادی است که به واسطه اتفاقاتی عجیب و غریب، راهی دنیای پس از مرگ میشود. او در آنجا درمییابد که در طول زندگی خود انسان نیکوکاری نبوده است. با یاریِ مربی دانایِ خود در دنیای پس از مرگ، مصمم میشود که از روش زندگیِ گذشته خود دست بکشد و گوهرِ وجودِ خود را، که شگفتانگیز (یا دستکم نیکو) است، کشف کند.
در دنیا دو هدبند وجود دارد ( شماره 1 و شماره 2) . صاحب هدبند شماره 1 مقام خدای گانگسترها را دارد و کسی به غیر از صاحب هدبند شماره 2 نمی تواند با او مبارزه کند. صاحب هدبند شماره 2 در پی کشتن صاحب هدبند شماره 1 می باشد و هر انسانی می تواند با صاحب هدبند شماره 2 مبارزه کند. افرو از کوچکی در پی گرفتن انتقام از مردیه که با کشتن پدرش هدبند شماره 1 رو از اون گرفته و در این راه با افراد زیادی مبارزه می کنه...
انیمه ژاپنی Attack on Titan یا به زبان ژاپنی Shingeki no Kyojin داستان ماجرایی را منتقل می کند که در آن غول ها به کره زمین حمله می کنند و نسل بشریت به شدت کاهش می دهند . ماجرا از ۱۰۰ سال قبل شروع می شود و جایی که غول ها وارد می شوند و شروع به کشتن انسان ها و خوردن آن ها تنها برای تفریح می کنند . این غول ها به حدی بزرگ هستند که شاید ساختمان های بلند نیز در برابر آن چیزی به حساب نیاید . از این رو تعداد اندکی از انسان ها که باقی مانده اند دیواری بسیار بزرگتر از غول ها می سازند و شهری را در درون آن شکل می دهند . شهر حدود ۱۰۰ سال در امنیت بود و غول ها نتوانستند به آن وارد شوند تا روزی که یک غول بسیار بزرگتر از سایر غول ها دیوار را خراب می کند و سایر غول ها نیز به شهر وارد می شوند و شروع به کشتن اندک انسان های باقی مانده می کنند . ارن یائگر در این بین شاهد خورده شدن زنده ی مادرش توسط غول هاست و در همان لحظه قسم می خورد که تمامی غول ها را نابود کند .
نبرد بر سر جام مقدس.سال ها پیش سه خاندان بزرگ جادوگری جام مقدس رو به کمک تمام قدرتشون احضار کردن تا به آرزشوهاشون برسن اما این جام تنها یک آرزو رو برآورده می کرد و همین باعث تفرقه بین این سه خاندان شد و جنگ های جام مقدس رو به وجود آورد.در این جنگ ها افرادی توسط جام انتخاب میشن و به اون ها خادمانی داده میشه تا از خودشون دفاع کنن و در نبرد شرکت کرده و به جام برسن و آرزوش خودشون رو برآورده کنند.نبرد چهارم نزدیک هست و اکثر خانواده های جادوگری به دنبال روشی مطمئن برای پیروزی در جنگ هستن تا هرکدوم به آرزوی خودشون برسن.خانواده اینزبرن از کریتسوگو امیای جادوگرکُش برای رسیدن به هدفشون یعنی تکمیل جادوی سوم ” احساس بهشت ” کمک گرفتند.خانواده توهساکا با کلیسا متهد شدند و پیر خاندان ماتو یعنی زوکن نیز دست به هرکاری میزنه تا خودش رو برای نبرد آماده کنه.در این بین افرادی از خانواده های دیگه ای هم به عنوان سَرور انتخاب شدن و وارد این بازی خطرناک میشن که ممکن هست به قیمت جونشون تموم شه…
در بریتانیا سازمان و تشکیلاتی مخفی و زیرزمینی به نام هلسینگ وجود دارد که دولت وظیفه نابودی خون آشام ها و موجودات اهریمنی را به انها سپرده در این سازمان مردی به نام الاد که خود او نیز خون آشام نیز هست.
یاگامی لایت” دانش آموزی بسیار باهوش، یک روز حین کلاس سقوط دفترچه ای را از آسمان مشاهده می کند. پس از اتمام کلاس دفترچه را برداشته و محتویات آن را می خواند. در دفترچه نوشته شده: ” اسم هر کس در این دفترچه نوشته شود آن شخص خواهد مرد”. لایت ابتدا باور نمی کند اما پس از تست کردن دفترچه روی یک خلافکار با سابقه، به صحت آن یقین می یابد. از آن روز به بعد لایت تصمیم میگیرد که دنیا را از گناه و زشتی پاک کند و برای تحقق بخشیدن به این هدف خلافکارها را نفر به نفر به قتل می رساند و...
دو سامورایی جنگجو به نامهای موگن و جین، با دختری 15 ساله به نام فوو ملاقات میکنند. فوو جنگجویان را در یک سفر به چندین مکان مختلف ژاپن برای یافتن ساموراییای که بوی آفتابگردان میدهد، رهبری میکند. این سه شخصیت منحصربهفرد نمی دانند که سرنوشت آنها را به کجا خواهد برد.
در یک روز تابستانی یک بمب در توکیو منفجر میشه که تروریست ها دو نوجوان هستند و خود را ” ابوالهول ” مینامند در حال حاضر آنها راه اندازی یک بازی بزرگ اند که شامل کل جمعیت ژاپن میشه...
یک داستان عاشقانه و کمدی درباره دو تا دوست در مدرسه Risa و Otami که هر کدام یه خصوصیات خاص دارند. Risa بلندترین دختر در مدرسه و Otami کوتاه ترین پسر در مدرسه است. آنها بعد از آشنایی با هم سر اینکه چه کسی سریعتر دوست پیدا میکنه شرط میبندند . ولی واقعیت اینه که آنها خیلی شبیه هم هستند: یه گروه موسیقی را دوست دارند. هر دو عاشق خوراکیهای رنگارنگ و کارهای هیجان انگیز هستند و به این ترتیب ریسا عاشق اوتانی احمق میشه و ….