داستان این سریال در مورد یک خانواده سلطنتی در انگلیس میباشد که در این روزگار مدرن در حال زندگی میباشند, اما از طرفی باید کاملا مراقب تمام اعمال خود باشند زیرا که تمام حرکاتشان زیر نظارت عمومی شدید میباشد و…
داستان سریال در مورد یک شهر کوچیکی در منطقه قطبی اسکاندیناوی است که جمعیتی حدود 700 نفر دارد. این شهر کوچک، به آرامش و امنیت شهرت دارد، جایی که ساکنان آن دیگر نگران وقوع جرم نیستند. اما این امنیت همیشگی نیست و بصورت ناگهانی، قتل مرموزی اتفاق میوفتد که آرامش و سکوت شهر رو در هم میشکند. بعد از این حادثه، اسرار تاریک و پنهان این شهر کم کم نمایان میشوند…
قهرمانان دوباره باز میگردند اما اینبار در قالب سریالی جدید. داستان سعی میکند که با فصل اول سریال اصلی ارتباط برقرار کند. جایی که مردم عادی پی میبرند که توانایی های خاص و ویژه ای دارند. در ادامه شخصیت ها و داستان هایی شکل میگیرند که باعث تشکیل دوباره قهرمانان میشود...
داستان از این قراره که خانوم Carrie Wells نمیتونه هیچی رو فراموش کنه به عبارتی از اول عمرش تا الان همه چیز یادشه. بحث سر این نیست که از روی عمد فراموش نمیکنه بلکه نمیتونه چیزی رو از یاد ببره …. بجز یک چیز , جزییات به قتل رسیدن خواهرش که میتونه توی حل پرونده که برای زمان بچگیشه کمک کنه … تنها چیزی که به یاد نمیاره !Carrie میخواد گذشته رو فراموش کنه ولیDetective Al Burns که از قضا دوست پسر سابقش هم هست ول کن ماجرا نیست.برای همین Carrie رو میاره تو تیم خودش به عنوان حل کننده ی مسایل قتل ها …
#187
داستان سریال Endeavour در سال ۱۹۶۵ اتفاق می افتد، مجموعه Endeavour درباره شروع زندگی حرفه ای اندرو مورس «شان ایوانز» ، بعد از ترک کالج آکسفورد بدون گرفتن مدرک ، مدت کوتاهی را در سپاه سلطنتی به عنوان یک کارمند رمزنگاری گذراند، و پس از آن به نیروی پلیس پیوست. او تصمیم به نوشتن استعفا نامه خود گرفت، اما او به همراه یک کاراگاه دیگر از پلیس کارشال نیوتون به شهر اکسفورد فرستاده شد ، برای تحقیق در مورد نا پدید شدن یک دانش آموز ۱۵ ساله…
داستان گروهی از افراد است که برای جشن عروسی ای به یک جزیره کوچک و سرسبز با کشتی تفریحی قدم می گذارند. با گذشت زمان بعضی از این افراد به صورت وحشیانه ای به قتل می رسند. البته این جزیره در چند سال پیش نبز شاهد قتل عام گروهی انسان بی گناه بوده است و با اینکه ادعا شده بود قاتل پیدا شده و به قتل رسیده ، با گذر داستان به حضور دوباره آن فرد در جزیره و اتفاقات عجیب دیگری مشکوک می شویم…
#197
در مورد دو نفر از نیویورک که میخواهند ستاره شوند …
داستان از جایی شروع میشه که هوپر که یک مامور پلیس هست شب رو با یکی از دوستاش به نام ریتا سپری کرده و صبح وقتی از خواب بیدار میشه مثل روزهای دیگه به اداره میره و وقتی به خانه برمی گرده خانه رو شدیداً بهم ریخته میبینه و و سریع سرو کله پلیس ها پیدا میشه و اونو به اتهام قتل دسگیر می کنند ولی او اسرار میکنه که براش پاپوش درست کردن و تنها شاهدی که ثابت میکنه اون بی گناه ریتاست که خبری ازش نیست و غیبش زده ولی ….
شاهزاده گالاوانت در تلاش است تا از پادشاهی که عشق واقعی او را ازش گرفته است، انتقام بگیرد...
#239
ساکنین سفینه ی ” روکینانت ” یک کشتی متروکه میابند که رازی در آن نهفته است که شاید به وجود بشریت لطمه بزند…