داستان گردان ایزی از لشکر صد و یکم هوابرد ارتش ایالات متحده و ماموریت آنها در اروپای جنگ جهانی دوم، از عملیات Overlord تا روز پیروزی.
این سریال در هر قسمت از خود با داستان های فوق العاده زیبا و متفاوت سعی دارد اعتراضی نسبت به پیشرفت روز افزون تکنولوژی و اعتیاد مردم به آنرا نشان دهند که بصورت روز افزون در حال پیشترفت در زندگی انسان هاست...
هربار در گوشه ای از شهر جرمی اتفاق میافتد و دردسری ایجاد میشود و هربار ردپای فردی به نام «اورلیک» در آن به چشم میخورد. بازرس «بلیک» و همکارش پروفسور «مورتیمر» وارد این ماجراها میشوند و در صدد روشن کردن قضایا بر میآیند.
در اوایل سال 1980 میلادی،حسابهای مالی شخصی به صورت چشمی محاسبه می شد. یک مهندس و نابغه با همکاری شرکتهای عظیم آن زمان روی به ابتکار و ساخت کامپیوتر می آورد.همکاری شخصی و حرفه ای آنها در این بین با وجود حرص و طمع به چالش کشیده می شود...
داستان فصل دوم در کالیفورنیا رخ میدهد. جایی که سه کاراگاه و یک تبهکار با یکدیگر همکاری می کنند تا پرده از قتلی مخوف که زندگی همهی آنهارا تحت تاثیر قرار داده، بردارند. محوریت این فصل از سریال در مورد زنان سختکوش، مردان بد و تاریخ مخفی سیستم حمل و نقل ایالات متحده آمریکاست...
“ویل گراهام” یک مأمور اف.بی.آی ـه،که تخصص و روش ویژهایی در دستگیری قاتلین زنجیرهایی داره. روش اون به این شکل هستش که در دستگیری قاتلین از کمک روان پزشکهای حرفهایی هم بهره میبره. او به کمک “هانیبال لکتر” که روان پزشکی متخصص ـه در دستگیری قاتلین بسیار موفق ظاهر میشود، امّا چیزی که نمیدونه اینکه خودِ “هانیبال” یک قاتل سریالی بسیار خطرناک ـه...
داستان انیمیشن در مورد یک دانشمند هست که با نوه خنگ و بی استعداد خود اتفاقات جالبی برایشان میفتد...
Strain یک سریال دلهره آور است که داستان دکتر افریم گودوتر و تیمش را در نیویورک تعریف میکند. از او و تیمش بعد از پخش یک ویروس مرموز خونآشامی درخواست کمک میشود ولی ویروس هر روز گسترده تر می شود...
این سریال داستانی ناگفته از زندگی داوینچی را به تصویر میکشد؛ زندگی این نابغه در اوایل زندگش اش در زمان رنسانس در فلورانس است. بعنوان یک هنرمند ۲۵ ساله، یک شمشیر باز ماهر، کاشف، عاشق پیشه، رؤیا پرداز و آرمانگرا، سعی میکند که در واقعیت خودش، در زمانی که میخواهد نه تنها آینده را ببیند بلکه آنرا کشف کند، زندگی کند…
سه سال از آن روز هولناک میگذرد، روزی که دو درصد از جمعیت جهان به طرز مرموزی ناپدید شدند. در شهر کوچک میپل تاون نیویورک، مردم هنوز هم در شوک این اتفاق عجیب هستند. برخی از آنها خانه و کاشانه خود را رها کرده و به فرقهای عجیب پیوستهاند که معتقدند این ناپدید شدنها نشانهای از پایان دنیا است. اعضای این فرقه، با لباسهای سفید و سیگار به دست، روزهای خود را به نظاره کردن دیگران و انتظار کشیدن برای پایان دنیا میگذرانند. در این میان، بقیه ساکنان شهر تلاش میکنند تا با این فقدان بزرگ کنار بیایند و زندگی عادی خود را از سر بگیرند، اما سایه سنگین این رویداد همچنان بر زندگی آنها سنگینی میکند. آیا آنها میتوانند پاسخی برای این معما پیدا کنند یا قرار است بقیه عمر خود را در انتظار روزی نامعلوم بگذرانند؟