محوریت داستان این انیمیشن با توجه به انیمیشن Avatar: The Last Airbender می باشد . در سال ۲۰۰۵ مایکل دانته دیمارتینو سریالی انیمیشن ساخت با عنوان Avatar:The Last Airbender که با داستانی زیبا در ۳ فصل روایت شد و در سال ۲۰۰۸ به پایان رسید. داستان سریال در دنیایی میگذشت که جهان به ۴ بخش تقسیم شده بود: قبایل آب، سرزمین خاک، معابد باد و کشور آتش. هر کدام از این ۴ ملت توانایی کنترل یکی از عناصر(آّب، خاک، باد و آتش) را داشتند که ریشه در هنرهای رزمی و فرهنگ همان ملت داشت، عدهای هم توانایی کنترل هیچکدام از عناصر را نداشتند و تنها یک نفر بود که توانایی کنترل هر ۴ عنصر را داشت که به نام آواتار شناخته میشد...
کنزو تنما یک جراح مغز است که در بیمارستانی در آلمان مشغول به کار میشود. و پایه های پیشرفت را یکی پس از دیگری رد میکند و به موفقیت و اعتبار بسیار بالایی می رسد. و با “اوا” دختر رئیس بیمارستان نامزد میشود. اما تنما مخالف سیاست های بیمارستان در قبال بیماران است. و پیوسته و همیشه در پی راهی برای عوض کردن این سیاست ها است. روزی دو زخمی که دو قلو و برادر هستند را به بیمارستان میاورند که یکی از انها زخم گلوله ای در سر دارد و دیگری کلماتی عجیب را با خودش زمزمه میکند که راجع به کشتار و… است. بعد از مدتی از بستری این دو مجروح بیمار دیگری که یک شخصیت سیاسی بزرگ و معروف هست نیز در بیمارستان بستری میشود و تنما تصمیم میگیرد بر خلاف سیاست های بیمارستان عمل کند. و به جراحی بیماران اولی بپردازد با این تصمیم بیماران اول نجات میابند اما سیاستمدار جان خویش را از دست میدهد به این ترتیب تنما همه زندگی پزشکی اش و حتی نامزدش را از دست میدهد …پس از برکناری تنما قتل های مرموزی در بیمارستان به وقوع میپیوندد و اکثر دکتران به طرز مرموزی به قتل میرسند که رییس بیمارستان نیز جز مقتولین هست به این ترتیب چشم همگان به سوی تنما برمیگردد و او که بی گناست حالا تبدیل به یک قاتل فراری شده چطور می تواند بیگناهی خود را ثابت کند ..
ساترو فوجینوما یک مانگاکای 29 ساله است که بعد از شروع به کار کردنش تلاش می کند تا اسمی در کند. ولی این تنها دغدغه ساترو در زندگی اش نبود او یک قابلیت فراطبیعی خاص هم دارد که به اجبار به زمان قبل از وقوع یک حادثه فاجعه آمیز یا مرگ فرستاده می شود تا آنقدر زمان را تکرار کند که از حادثه جلوگیری شود. یک روز او درگیر حادثه ای می شود که برای او به عنوان قاتل پاپوش درست می کنند. ساترو برای نجات قربانی ( مقتول ) خودش را به گذشته می فرستد و به زمانی می رسد که در مدرسه ابتدایی بوده درست یک ماه قبل از ناپدید شدن همکلاسیش ، کایو هینازوکی. ساترو حالا باید کایو را پیدا کند و راز ناپدید شدنش را کشف کند.
Ushio فکر میکنه که حرفای پدرش دربارهی هیولایی که توسط “نیزهی وحشی” به دیوار میخ شده و در زیرزمین معبد قرارداره دروغِ. ولی وقتی هیولا رو در زیرزمین خودشون پیدامیکنه، یکبار دیگه با افسانه خانوادگیشون روبهرو میشه ،برای محافظت خانواده و دوستاش از ارواح سرگردان، Ushio مجبور میشه که Tora رو آزاد کنه. ولی آیا این موجود بدتر از طلسم خواهدبود؟
میدونید، مردم با حق برابر به این دنیا نمیان! میدوریا ایزوکو از وقتی چهار سالش بود مورد آزار و اذیت همکلاسی هایی قرار می گرفت که قدرتهای فوق العاده داشتند. ایزوکو یک مورد نادر بود که بدون هیچ قدرتی به دنیا اومده بود. تمام این اتفاق ها باعث نشد اون از حرکت کردن به سمت چیزی که آرزوش را داشت دست بکشه، تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ دقیقا مثل مردی که همیشه تو زندگی تحسینش می کرد، ممکنه در اوج ناامیدی در اوج گریه و فریاد از نرسیدن... با کمک کسی که همیشه میخواست مثل اون باشه شانسی برای رسیدن به رویاهاش پیداکنه؟
داستان فصل دوم در کالیفورنیا رخ میدهد. جایی که سه کاراگاه و یک تبهکار با یکدیگر همکاری می کنند تا پرده از قتلی مخوف که زندگی همهی آنهارا تحت تاثیر قرار داده، بردارند. محوریت این فصل از سریال در مورد زنان سختکوش، مردان بد و تاریخ مخفی سیستم حمل و نقل ایالات متحده آمریکاست...
Bernard Cornwell ماجراهای کتاب The Last Kingdomرا در بستر وقایع تاریخی قرن نهم میلادی در بریتانیا روایت می کند:در سال 872 میلادی قبایل بیگانه مهاجم وایکینگ با حمله گسترده به بریتانیا موفق به تصرف این سرزمین می گردندو تنها یکی از حاکمان آن دوران بریتانیا موفق به محافظت از قلمرو سرزمین خود دربرابر وایکینگ ها می گردد و او کسی نیست جز آلفرد کبیرپادشاه سرزمینی در جنوب غربی بریتانیا که مقاومت او و تلاشش برای شکست اقوام مهاجم سرآغاز تشکیل انگلستان به عنوان یک کشور در درون جزیره بریتانیا می گردد.اما شخصیت اصلی داستان Bernard Cornwell فردی به نام Uhtred of Bebbanburg می باشد که درطول حمله وایکینگ ها به بریتانیا در کودکی پدرش کشته و خود به اسارت گرفته می شود.اما پس از مدتی توسط یکی از فرماندهان وایکینگ ملقب به Ragnar the Fearless آزاد گشته و به فرزندخواندگی پذیرفته می شود رفتار مناسب اعضای این خانواده با او و نحوه زندگی آزادانه آنهااو را به این خانواده نزدیک و تبدیل به یکی از آنها میکند.اما بروزحادثه ای تلخ و دردناک همه چیز را تغییر میدهد...
سریال شرلوک هلمز عصر جدیدی را نشان داده و میشود گفت یک بازسازی از کتاب های شرلوک هلمز است ولی به نحوی تازه و وفادار به شرلوک هلمز قدیمی...
داستان سریال درباره فردی است به نام رگنار لاثبروک که با پادشاه آن دوران وایکینگ ها به مخالفت برمیخیزد و دوست دارد این بار به جای نبرد با شرقی های منطقه خود، حمله به سمت غرب را در دستور کار خود قرار بدهند. رگنار با مخالفت با پادشاه خود، کار را به جلو میبرد تا راه را برای نبرد با غربی ها هموار کند و حتی خود را در مقام پادشاهی ببیند...
داستان در مورد 97 سال جنگ هسته ای بین انسان ها است که تمدن بر روی زمین از بین میرود. بازماندگان این جنگ در یک سفینه فضایی زندگی می کنند و...