ALI-MOLA ذات هنر وحشی هست . یه هنرمند اگه بخواد چیزی رو به تصویر بکشه میکشه ، هیچ دین و اعتقاد و قانون و حد و مرزی هم نمیتونه جلوش رو بگیره . براش هم مهم نیست که چند نفر هم بهش بگن ملحد . ولی کلا شما ذهنت برای هنر بسته هست . اگه میخوای اذیت نشی فیلم خارجی نبین
فکر میکنم دلیل انتخاب دنزل واشنگتن همون سیاست حمایت از سیاه پوست ها هست که هالیوود هر سال موقع اسکار پیش میگیره و به نوعی خواستن سیاه پوست ها حتی در نمایش نامه های شکسپیر و اونم رول های اصلی بگجونن. در نوع خودش مکبث جالبی بود.درسته که لهجه امریکن داشت. اما کی گفته که نمایشنامه های شکسپیر باید تا ابد با لهجه ی بریتیش تکرار بشه؟ حالا چون شکسپیر بریتیش بوده انگلیسی زبان های دیگه نباید نمایشنامه هاش رو بازی کنن؟ ما که لذت بردیم. ولی با اینکه دنزل واشگتن اصولا خیلی طبیعی و خوب بازی میکنه توی این فیلم بنظرم طبیعی بودن بیش از حدش باعث شده بود که بعضی وقتا زبان بدنش برای یه نمایشنامه شکسپیر فالش باشه.
قسمت یک رو دیدم که بعدش این فیلم رو ببینم، پشیمون شدم. بخاطر همین کامنتی که برای قسمت اول گذاشتم اینجا هم میذارم، به نظرم حیفه که وقت خودمون رو برای دیدن فیلمی که ساخته شده به کشورهای جهان سوم توهین کنه تلف کنیم
یه فیلم به تمام معنا چندش آور ،
اگه فکر کردین چون فیلم در مورد قزاقستان هست نباید به ما بر بخوره ، به نظرتون سینمای هالیوود در مورد ما نظر متفاوتی داره؟
واقعا چرا آمریکایی ها فکر میکنن فرهنگ بالایی دارن؟ یا چرا فکر میکنن چون به لحاظ تکنولوژی پیشرفته ترن مردم کشورهای دیگه احمقن؟
این فیلم هیچی نمیتونست باشه جز یه فیلم سفارشیِ توهین آمیز
فیلمی که مردم کشورهای جهان سوم رو احمق و بی فرهنگ و وحشی نشون میده و با افتخار فرهنگ خودشون رو که پر از چاله چوله های وحشی گری و فساد هست و در برابر فرهنگ غنی شرق بی مقداره رو بالاتر از فرهنگ کشورهای دیگه نشون میده
چیزی که فیلم رو قشنگ کرده ، گرگه هست ، یه جاهایی از فیلم حس میکنی کارگردان هیچ دیدی نسبت به بیست هزار سال پیش نداشته ، یه جاهایی هم شور غیر واقعی بودن رو در اوورده ، یه جاهایی هم قشنگه --- ولی روی هم رفته ارزش دیدن داره
جزو معدود فیلم هایی که درون یک اتاق میگذرند و اصلا از فیلم خسته نمیشوید . فیلمنامه کاملا منطقی و زیبا . با بازی فوق العاده 12 مرد عصبانی
فوندا در این فیلم بر خلاف آنچه که در طول فیلم بارها به او نسبت داده می شود که احساسی و دل نازک است ، نقش یک انسان کاملا منطقی را دارد . و در ضمن باید توجه کرد احساسات فقط نازک دلی نیست ، بلکه در این فیلم برعکس کسانی که لقب نازک دل را به فوندا میدهند خود قالبا دارای احساسات خشم هستند و بخاطر تعصب و خشم کم فکری نمیتوانند بعضی از حقایق را ببینند ) حتی فیلم نشان می دهد که گاهی وقتها ممکن است از چیزی مطمئن باشیم و هیچ شکی به خود راه ندهیم ، ولی حقیقت کاملا برعکس چیزی که ما از آن مطمئن هستیم باشد . فوندا در قالب این نقش نشان می دهد که اگر منطق در جهت حقیقت به کار گرفته شود و اگر گاهی وقتها برای روشن تر دیدن حقیقت احساسات را حذف کنیم و تنها احساسی که برای خود باقی بگذاریم میل به رسیدن به حقیقت و خارج نشدن از وجدان باشد ، در اینصورت گاهی منطق میتواند بسیار درخشان تر از احساس باشد .
هر کی هم میگه حال نکردم، حال نکرده دیگه ، همه که نباید حال کنن، بعضیا اصن حال ندارن حال کنن
یه فیلم به تمام معنا چندش آور ،
اگه فکر کردین چون فیلم در مورد قزاقستان هست نباید به ما بر بخوره ، به نظرتون سینمای هالیوود در مورد ما نظر متفاوتی داره؟
واقعا چرا آمریکایی ها فکر میکنن فرهنگ بالایی دارن؟ یا چرا فکر میکنن چون به لحاظ تکنولوژی پیشرفته ترن مردم کشورهای دیگه احمقن؟
این فیلم هیچی نمیتونست باشه جز یه فیلم سفارشیِ توهین آمیز
فیلمی که مردم کشورهای جهان سوم رو احمق و بی فرهنگ و وحشی نشون میده و با افتخار فرهنگ خودشون رو که پر از چاله چوله های وحشی گری و فساد هست و در برابر فرهنگ غنی شرق بی مقداره رو بالاتر از فرهنگ کشورهای دیگه نشون میده
فوندا در این فیلم بر خلاف آنچه که در طول فیلم بارها به او نسبت داده می شود که احساسی و دل نازک است ، نقش یک انسان کاملا منطقی را دارد . و در ضمن باید توجه کرد احساسات فقط نازک دلی نیست ، بلکه در این فیلم برعکس کسانی که لقب نازک دل را به فوندا میدهند خود قالبا دارای احساسات خشم هستند و بخاطر تعصب و خشم کم فکری نمیتوانند بعضی از حقایق را ببینند ) حتی فیلم نشان می دهد که گاهی وقتها ممکن است از چیزی مطمئن باشیم و هیچ شکی به خود راه ندهیم ، ولی حقیقت کاملا برعکس چیزی که ما از آن مطمئن هستیم باشد . فوندا در قالب این نقش نشان می دهد که اگر منطق در جهت حقیقت به کار گرفته شود و اگر گاهی وقتها برای روشن تر دیدن حقیقت احساسات را حذف کنیم و تنها احساسی که برای خود باقی بگذاریم میل به رسیدن به حقیقت و خارج نشدن از وجدان باشد ، در اینصورت گاهی منطق میتواند بسیار درخشان تر از احساس باشد .