من این سریال رو امروز تمام کردم و به نسبت ژانر و موضوعی که داشت در نوع خودش قشنگ و جالب بودن.
داستان زندگی آدم ها و تلاششون برای بقا در حالی که خورشید دیگه اون خورشید سابق نیست و هر کسی در برابرش قرار بگیره رو نابود میکنه. اینکه از هر کشور و ملتی افراد با رتبه بندی اجتماعی مختلف قرار داده بودن خیلی داستان رو جالب کرده بود، ریتم سریال به نسبتی 2 فصل کوتاهی که داشت خیلی خوب و مناسب طی شد و هیچ پارت اضافه ای نداشت.
داستان می تونست برای فصل 3 هم ادامه داشته باشه، چون یه جورایی نیمه تمام موند، ولی سکانس پایانی داستان یک حرکتی میزنه که از 2 فصلی بودن این سریال خیلی دلخور نشید.
یه مینی سریال جالب و متفاوت که ارزش 1 بار دیدن رو داره به نظرم.
موجوداتی بیگانه که با روشی کاملا متفاوت وارد کره زمین میشن و به خاطر یک اتفاق خاص (دلیلش تو سریال بیان میشه) سعی دارن خودشون رو بر زمین حاکم کنن، ولی بر خلاف تمام سریال های علمی/تخیلی که دیدید اینجا با لباس های عجیب و غریب و انسان های غول پیکر طرف نیستید، اینجا بازی با روح و روان هست به طور کامل چون با گروهی از بچه ها طرف میشید..
سریال بسیار خوش ساخت و زیبایی بود، با اینکه گروه بازیگرانش رو اصلا نمی شناختم ولی تمام اکیپ عالی بودن توی نقش های خودشون. روایت بی نظیری از دنیای پر از کشمکش سیاست و ارتش پایان ناپذیر و جنایتکار ترو**ریست که به خوبی میزان مصمم بودنشون برای نابودی رو تو این سریال به رخ میکشه.
یه پایان عالی و شوکه کننده در راه دارید که از دیدنش قطعا پشیمون نمیشید
یه سریال بسیار عالی با بازی درجه یک کیت عزیز، تم داستان و نوع روایتش خیلی تمیز و فوق العاده پیش رفت. با اینکه به نظر سریالی خیل روونی بود و همون اول پیش خودتون حدس میزنید که گره کار فلان جاست، ولی بهتون قول میدم یه سورپرایز بزرگ تو راه دارید. از دانلود و دیدنش پشیمون نمیشید
به پایان آمد این دفتر....
بعد از 10 سال انتظار و حرص و جوش هایی که بابت رفتارای تام، لیزی، دمبه و صد البته خود ردینگتون عزیزم خوردیم، یکی از قشنگ ترین، دلنشین ترین و با محتوا ترین سریال های ژانر پلیسی/ معمایی تاریخ رو مشاهده کردیم. فراز و نشیب های اخلاقی و رفتاری بازیگرای سریال به طور بینظیری تو گذر زمان به رخ کشیده شد. پذر پاشی ها و برداشت های این سریال رو میشه جز 5 سریال برتر تاریخ گذاشت 0 از بس که به جا و عالی استفاده شدن بذرها). روند داستان و معماهای رو مخی که براتون میزاره، باعث میشه دقیقا مثل یک زندگی واقعی درگیرش بشید. و بدون شک شاید بتونم بگم بعد از سال ها فیلم و سریال دیدن، جیمز اسپایدر عزیز (ردینگتون) دوست داشتنی ترین و بهترین خلافکار دنیا بود که هیچ وقت ازش متنفر نشدم
یکی از نکات جالب داستان این بود که تو مصاحبه های بازیگرای میدیدم که میگفتن شخصیت ردینگتون و نکته سنج بودن و رفتارای باکاریزماش رو خود جیمز اسپایدر هم تو زندگی واقعی داره و برای همینه که اینقدر عالی این کاراکتر رو به وجود آورد. و بسیار خوش به حال اونایی که میخوان تازه شروع کنن به دیدن این سریال فوق العاده
.
.
.
.
اسپویل...........................
اسپویل........................
.
.
.
.
.
خیلی از کاربرای ایرانی و خارجی رو دیدم تو پایان سریال به هویت رد و یه سری معماهای داستان اشاره میکردن و نقد کردن که چرا به طور واضح گفته نشده، عزیزان این سریال هم مثل خیلی سریال های دیگه سعی کرد تو لفافه و با اشارات و نکات بسیار زیادی که تو فصل های مختلفش داشت، پرده از رازهای بزرگ برداره. ردینگتون در واقع خود کاترینا مادر لیزی بود که بارها و به انواع مختلف بهش اشاره شد و اخرین اشاره بزرگ و واضحش هم دیالوگ پایانیش به اگنس دختر لیزی بود که وقتی بهش گفت چقدر شبیه مامابزرگا حرف میزنی، رد در جوابش بهش گفت: در واقع شاید همیشه همین باشم (یه چی تو این مایه ها).... نحوه مردن رو من برخلاف خیلی ها، دوست داشتم و همینکه نشون داد با وجود تلاش های همه پلیسا، ادمیکه همیشه ادعا میکرد تو 20 ثانیه میتونه فلنگو ببنده و بره، تو اخرین نبرد هم تونست فلنگو ببنده و اونجوری که خودش دلش میخواد (داستان مردنش وقتی از زبان دمبه نقل شد) مرگ رو به چشم دید. به نظرم احترام بزرگی بود که به این کاراکتر گذاشته شد و نذاشتن تا اخرین لحظه هم پلیس برنده بشه
فیلم جالب و خوش ساختی بود، بدون توجه به مقایسه کردنش با فیلم های امریکایی تو همین ژانر علمی و فضایی، به نوبه خودش حرفای قشنگی برای گفتن داشت. مخصوصا تو بخش جلوه های ویژه خیلی خوب عمل کردن. اگه طرفدار فیلمای علمی و تخیلی هستید ارزش دیدن داره
فیلم خیلی باحالی بود و ارزش 1 بار دیدن رو داره. تو همه بخش های اکشن و ماجراجویی و حتی نوع علمی بودن داستان هم جالب و تمیز پیش رفت. بازیگرای فیلم هم عالی بودن. حتما ببینید، از سینمای کره پشیمون نمیشید
فیلم بسیار خوب و روانی بود، با اینکه اهل درام نبودم ولی مثل همیشه نوع بازی و اکت فوق العاده Mads Mikkelsen باعث میشه از دیدن این فیلم پشیمون نشید...
تلاش بی نظیر برای حفظ غرور و در عین حال عقب نشینی نکردن از عقاید و اصالت رفتاری، همیشه میتونه شما رو به آسودگی خاطر میرسونه، حتی اگه سختی های زیادی سر راهتون قرار بگیره و مدز میکلسون به خوبی روایتگر این رفتار و روزهای یک فرد پر ابهت رو به رخ میکشه براتون
با اینکه اصلا اهل سریال درام نیستم ولی این سریال رو به شدت بهتون پیشنهاد میدم (طرفدار هر ژانری که باشید ضرر نمی کنید)، این سریال علاوه بر فضای بسیار قشنگ و دیدنی که داره، با اکیپ بازیگرای قوی و خیلی مناسب کاراکترهای این سریال، واقعا باعث میشه تا قسمت اخر رو با لذت و دقت ببیند. این سریال اونجایی جذاب تر شد برام که متوجه شدم کل روایت داستان برگرفته از زندگی واقعی خانم آن هستش و بر اساس دفترچه خاطرات و کلی چیزایی دیگه که از این خانم به جا مونده این سریال رو ساختن
روایتی از زندگی یک بانو با رفتاری کاملا متضاد با جامعه ای بسیار سخت گیر و مرد سالارانه در زمان خودش، پافشاری ها برای رسیدن به هدفش، ایستادگی و رها نکردن ایده ال های زندگیش، جنگیدن با تمام طرز فکرهای متفاوت اون زمان و به طرزشگفت انگیزی باهوش، باعث میشه به حق به این فکر برسید که این زن 200 سال از زمان خودش جلوتر بوده
دوستان شرح حال سریال رو نوشتن و من بسنده میکنم به اینکه اگر طرفدار ژانر جنایی-معمایی هستید حتما ببینیدش، ضرر نمیکیند
سریال خوش ساخت و بسیار تمیزی هست که روایتگر جنبه های سیاسی و جنایی جامعه جهانیه و به طرز خیلی قشنگی تونست با استفاده از یک پرونده قتل، به راحتی . زیبایی هر چه تمام تر روابط دیپلماتیک غول های بزرگ جهانرو به رخ بکشونه. این سبک سریال ها علاوه بر تم جنایی و معمایی قشنگی که دارن، خیلی خوب بهمون یاد میدن که چطور به یک قضیه از جنبه های مختلف نگاه کنیم و بارروانشناختی بسیار عمیق و فوق العاده ای از رفتار انسان ها به همدیگه میده. تو همین تم و فضای سرد و آروم بهتون سریال The Killing با روایتی جنایی و معمایی بسیار عالی رو پیشنهاد میدم
داستان زندگی آدم ها و تلاششون برای بقا در حالی که خورشید دیگه اون خورشید سابق نیست و هر کسی در برابرش قرار بگیره رو نابود میکنه. اینکه از هر کشور و ملتی افراد با رتبه بندی اجتماعی مختلف قرار داده بودن خیلی داستان رو جالب کرده بود، ریتم سریال به نسبتی 2 فصل کوتاهی که داشت خیلی خوب و مناسب طی شد و هیچ پارت اضافه ای نداشت.
داستان می تونست برای فصل 3 هم ادامه داشته باشه، چون یه جورایی نیمه تمام موند، ولی سکانس پایانی داستان یک حرکتی میزنه که از 2 فصلی بودن این سریال خیلی دلخور نشید.
موجوداتی بیگانه که با روشی کاملا متفاوت وارد کره زمین میشن و به خاطر یک اتفاق خاص (دلیلش تو سریال بیان میشه) سعی دارن خودشون رو بر زمین حاکم کنن، ولی بر خلاف تمام سریال های علمی/تخیلی که دیدید اینجا با لباس های عجیب و غریب و انسان های غول پیکر طرف نیستید، اینجا بازی با روح و روان هست به طور کامل چون با گروهی از بچه ها طرف میشید..
یه پایان عالی و شوکه کننده در راه دارید که از دیدنش قطعا پشیمون نمیشید
بعد از 10 سال انتظار و حرص و جوش هایی که بابت رفتارای تام، لیزی، دمبه و صد البته خود ردینگتون عزیزم خوردیم، یکی از قشنگ ترین، دلنشین ترین و با محتوا ترین سریال های ژانر پلیسی/ معمایی تاریخ رو مشاهده کردیم. فراز و نشیب های اخلاقی و رفتاری بازیگرای سریال به طور بینظیری تو گذر زمان به رخ کشیده شد. پذر پاشی ها و برداشت های این سریال رو میشه جز 5 سریال برتر تاریخ گذاشت 0 از بس که به جا و عالی استفاده شدن بذرها). روند داستان و معماهای رو مخی که براتون میزاره، باعث میشه دقیقا مثل یک زندگی واقعی درگیرش بشید. و بدون شک شاید بتونم بگم بعد از سال ها فیلم و سریال دیدن، جیمز اسپایدر عزیز (ردینگتون) دوست داشتنی ترین و بهترین خلافکار دنیا بود که هیچ وقت ازش متنفر نشدم
یکی از نکات جالب داستان این بود که تو مصاحبه های بازیگرای میدیدم که میگفتن شخصیت ردینگتون و نکته سنج بودن و رفتارای باکاریزماش رو خود جیمز اسپایدر هم تو زندگی واقعی داره و برای همینه که اینقدر عالی این کاراکتر رو به وجود آورد. و بسیار خوش به حال اونایی که میخوان تازه شروع کنن به دیدن این سریال فوق العاده
.
.
.
.
اسپویل...........................
اسپویل........................
.
.
.
.
.
خیلی از کاربرای ایرانی و خارجی رو دیدم تو پایان سریال به هویت رد و یه سری معماهای داستان اشاره میکردن و نقد کردن که چرا به طور واضح گفته نشده، عزیزان این سریال هم مثل خیلی سریال های دیگه سعی کرد تو لفافه و با اشارات و نکات بسیار زیادی که تو فصل های مختلفش داشت، پرده از رازهای بزرگ برداره. ردینگتون در واقع خود کاترینا مادر لیزی بود که بارها و به انواع مختلف بهش اشاره شد و اخرین اشاره بزرگ و واضحش هم دیالوگ پایانیش به اگنس دختر لیزی بود که وقتی بهش گفت چقدر شبیه مامابزرگا حرف میزنی، رد در جوابش بهش گفت: در واقع شاید همیشه همین باشم (یه چی تو این مایه ها).... نحوه مردن رو من برخلاف خیلی ها، دوست داشتم و همینکه نشون داد با وجود تلاش های همه پلیسا، ادمیکه همیشه ادعا میکرد تو 20 ثانیه میتونه فلنگو ببنده و بره، تو اخرین نبرد هم تونست فلنگو ببنده و اونجوری که خودش دلش میخواد (داستان مردنش وقتی از زبان دمبه نقل شد) مرگ رو به چشم دید. به نظرم احترام بزرگی بود که به این کاراکتر گذاشته شد و نذاشتن تا اخرین لحظه هم پلیس برنده بشه
تلاش بی نظیر برای حفظ غرور و در عین حال عقب نشینی نکردن از عقاید و اصالت رفتاری، همیشه میتونه شما رو به آسودگی خاطر میرسونه، حتی اگه سختی های زیادی سر راهتون قرار بگیره و مدز میکلسون به خوبی روایتگر این رفتار و روزهای یک فرد پر ابهت رو به رخ میکشه براتون
روایتی از زندگی یک بانو با رفتاری کاملا متضاد با جامعه ای بسیار سخت گیر و مرد سالارانه در زمان خودش، پافشاری ها برای رسیدن به هدفش، ایستادگی و رها نکردن ایده ال های زندگیش، جنگیدن با تمام طرز فکرهای متفاوت اون زمان و به طرزشگفت انگیزی باهوش، باعث میشه به حق به این فکر برسید که این زن 200 سال از زمان خودش جلوتر بوده
سریال خوش ساخت و بسیار تمیزی هست که روایتگر جنبه های سیاسی و جنایی جامعه جهانیه و به طرز خیلی قشنگی تونست با استفاده از یک پرونده قتل، به راحتی . زیبایی هر چه تمام تر روابط دیپلماتیک غول های بزرگ جهانرو به رخ بکشونه. این سبک سریال ها علاوه بر تم جنایی و معمایی قشنگی که دارن، خیلی خوب بهمون یاد میدن که چطور به یک قضیه از جنبه های مختلف نگاه کنیم و بارروانشناختی بسیار عمیق و فوق العاده ای از رفتار انسان ها به همدیگه میده. تو همین تم و فضای سرد و آروم بهتون سریال The Killing با روایتی جنایی و معمایی بسیار عالی رو پیشنهاد میدم