سیزده سال پیش، ارتش شرور شیطان تلاش کرد به زمین حمله کند، که با اسکادران سوپرسنتای معروف به نگهبانان اژدها و سلاحهای فوقالعادهشان، ابزار الهی مواجه شد. با این حال، ارتش شیطانی در عرض یک سال شکست خورد، تمام مدیران آن از بین رفتند، و سربازان پیاده بازمانده (و تقریباً جاودانه) از آن زمان مجبور شده اند هر یکشنبه شکست خود را در مقابل انبوه تماشاگران به نمایش بگذارند. . یکی از سربازان پیاده که از غارت خسته شده و متوجه می شود که این چیزی بیشتر از برده داری است، شورش می کند و تصمیم می گیرد که با نفوذ به سازمان، نگهبانان اژدها را شکست دهد.
ریانون هرگز شکایت نمی کند، با ذخایری از آرامش و شوخ طبعی در همه حال لبخند می زند. اما پشت این نقاب یک قدرت وحشی نهفته نهفته است، و یک راز طولانی مدفون که ریانون آرزو می کند کاش می توانست آن را فراموش کند. هنگامی که یک برخورد تصادفی با یک غریبه منجر به یک عمل خشونتآمیز تکاندهنده میشود، نقاب ریانون به طور کامل از بین میرود و او مجبور میشود با سمت تاریکتری که مدتها پنهان نگه داشته است، مقابله کند.
گروهی از همسایگان که در مزرعه ای در روستایی جورجیا به دام افتاده اند، باید اختلافات خود را کنار بگذارند و در مواجهه با یک تهدید مرموز و مرگبار متحد شوند.
یک زن به دلیل ناپدید شدن برادرش و غم و اندوه ناشی از جدایی از معشوق دیرینه اش دچار اختلال شخصیت تجزیه ای می شود.
کانگ بیت نا قاضی فوق العاده زیباست، اما در زیر ظاهر بی عیب و نقص خود، رازی تاریک پنهان می کند - او یک شیطان است. ماموریت او شکار و کشتن افراد شروری است که دیگران را به سمت مرگ سوق می دهند و در اعمال خود فکر نمی کنند و غیرقابل بخشش هستند. پس از اجرای حکم خود، روح آنها را به جهنم محکوم می کند. با این حال، وقتی با هان دائون، کارآگاهی با رفتاری گرم و ملایم روبرو می شود، زندگی او تغییر غیرمنتظره ای پیدا می کند. به عنوان یک کارآگاه، ذهن او تیزبین است و حس مشاهداتی دارد. هان دائون علیرغم مهربانی ظاهری خود، دردی عمیق و نادیده را در خود دارد. ملاقات آنها مجموعه ای از اتفاقات را رقم می زند که عمیقاً زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد.
تیمی از کلاهبرداران به املاک و مستغلات به ارزش 10 میلیارد ین دست پیدا میکنند و برای انجام بلندپروازانهترین کلاهبرداری خود دست از کار نمیکشند.
یک مجموعه گلچین متحرک که به بررسی نحوه پرداخت سازمان ها و سیارات مختلف به Imperium از طریق سه داستان جداگانه می پردازد.
Kirei در شهری ساکن است که اخیراً شاهد وقایع عجیبی و غریبی است. همه این اتفاقات به نحوی به یک مارپیچ مرتبط میشوند. بهزودی، این رویدادهای مارپیچی گسترش یافته و حتی به بدن انسانها نیز سرایت میکنند. این اتفاقات، زندگی روزمره Kirei را به آشفتگی و وحشتی عمیق فرو میبرد.
یک کارآگاه و یک راهبه به بررسی یک سری جنایات شنیع می پردازند که شخصی به نظر می رسند، در حالی که با مسائل شخصی دست و پنجه نرم می کنند و شبکه ای شوم را کشف می کنند که بیشتر از پاسخ سؤالات را ایجاد می کند.
جان 'لودویگ' تیلور، طراح پازل منزوی، در حالی که به دنبال کشف رمز و راز ناپدید شدن برادر دوقلوی خود است، هویت برادر دوقلوی خود جیمز را به عنوان DCI در جوخه جنایات بزرگ کمبریج می گیرد.