جوآنا یک یتیم جوان پرجنب و جوش است که بیش از هر چیز دیگری می خواهد فرزندخوانده شود. وقتی مادر بالقوه جدیدش به یتیم خانه می رود ، اما با باز شدن گوریلی بزرگ وارد می شود ...
یک افسر پلیس که در حال بازنشستگی می باشد متوجه میشود که پسر ناخلفش از زندان آزاد شده و منطقه را به وحشت انداخته است. او بعنوان آخرین وظیفه اش میخواهد با متوقف کردن پسرش وضعیت را مساعد کند، اما طولی نمیکشد که شرایط از کنترلش خارج شده و او را مجبور به مقابله با گذشته اش می کند...
در دهه ۱۹۳۰ در سوئد، Torgny Segerstedt، یک روزنامهنگار سوئدی و یکی از منتقدان برجسته هیتلر و نازیها بود و در زمانی که دولت و پادشاه سوئد سعی در حفظ بیطرفی و جلوگیری از تنش با آلمان داشتند، به صدا درآوردن خطر فاشیسم پرداخت...
همیلتون به عنوان مامور مخفی وارد گروهی از مافیای سوئد می شود که در کار قاچاق سلاح به تروریست ها هستند. اما ناگهان گروهی ناشناس به این گروه حمله می کند و همه به جز همیلتون کشته می شوند. اما آنها چه کسانی بودند و از کی دستور گرفتند. حالا همیلتون می خواهد این موضوع را بفهمد ….همیلتون به عنوان مامور مخفی وارد گروهی از مافیای سوئد می شود که در کار قاچاق سلاح به تروریست ها هستند. اما ناگهان گروهی ناشناس به این گروه حمله می کند و همه به جز همیلتون کشته می شوند. اما آنها چه کسانی بودند و از کی دستور گرفتند. حالا همیلتون می خواهد این موضوع را بفهمد ...
۱۰ سال بعد از تلاش برای نجات نابو، کهکشان در آستانه جنگ داخلی قرار می گیرد. تحت رهبری «جدای» خائن، هزاران سیستم خورشیدی تهدید به جدا شدن از جمهوری کهکشانی می شوند. شاگرد هوشیار و لجوج «جدای» که یک شوالیه دلیر است به همراه ملکه به قلب این کشمکش کشیده می شوند و جنگ آغاز می شود...
فدراسیون تجاری، رفت وآمد به سیاره صلح جو نابو را به منظور حل یک کشمکش تجاری کهکشانی مسدود کردهاست. صدراعظم والوروم، رئیس مجلس سنای جمهوری کهکشانی به طور محرمانه دو شوالیه جدای به نامهای کوایگان جین و شاگرد او اوبیوان کنوبی را برای دیدار با فدراسیون تجاری و حل بحران به آنجا میفرستد، غافل از اینکه فدراسیون تجاری با یک لرد سیت مرموز، دارت سیدیوس همپیمان گشته که به آنها دستور داده است تا با ارتش عظیم درویدهایشان به نابو حمله کرده و دو شوالیه جدای را به قتل برسانند...
"کارل" مخترعی 54 ساله است که پس از اینکه نامزد خود را تا سرحد مرگ مورد ضرب و شتم قرار می دهد به یک بیمارستان روانی فرستاده می شود.او به همراه یک بیمار دیگر پروژه فیلمی را آغاز می کنند و...
از 40 کارگردان بین المللی درخواست می شود با استفاده از اولین دوربین فیلمبرداری که توسط "برادران لومیر" ساخته شده و تحت شرایطی شبیه به سال 1985 فیلمی کوتاه بسازند...
داستان فیلم در مورد پدر و مادر کارگردان مشهور سوئدی، اینگمار برگمان می باشد. در سال 1909، پدر او هنریک برگمان که مرد فقیری بود عاشق آنا، دختری از یک خانوادهی ثروتمند می شود. پس از ازدواجشان، هنریک بعنوان یک کشیش در شمال سوئد مشغول به کار می شود. اما پس از چند سال، آنا دیگر نمی تواند زندگی با مردم آنجا را تحمل کند...
در سال 1944، مردان به جنگ رفته اند و بازرسي كه براي ارزيابي يك كارخانه نساجي فرستاده شده است، از فرصت استفاده مي كند و تلاش مي كند تا از زنان كارگر خواستگاري كند...
این فیلم داستان واقعی بر اساس فاجعهی اتفاقافتاده برای یکی از زیردریاییهای اتمی روسیه در سال 2000 میلادی را به تصویر میکشد. در حالی ملوانان در حال غرق شدن هستند خانواده های آن ها سعی میکنند با فشارهای سیاسی برای کمک به آن ها کاری کنند...
در شمال سوئد، سال ۱۸۵۲، یک کشیش جدید و خانوادهاش به کنگیس، روستایی پر از بینظمی، میرسند. کشیش میخواهد جامعه را بهبود بخشد، اما بسیاری از روستاییان با تغییر مخالفند. وقتی یک سری قتلهای وحشتناک رخ میدهد، کشیش و پسرخواندهاش، جوسی، تحقیقات را آغاز میکنند، اما نخبگان حاکم در روستا مانع آنها میشوند. تنشها تشدید میشود، وفاداریها آزمایش میشود و کشیش مجبور میشود در حین شکار قاتلی که دست از تلاش برنمیدارد، از خانوادهاش محافظت کند.
بیورن در مورد کشته شدن دخترش تحقیق می کند. اطرافیان او معتقدند که او ممکن است خودکشی کرده باشد ، اما او این را نمی پذیرد. هر دو شرط و تعلیق بی وقفه با نزدیک شدن بیورن به حقیقت نزدیک می شوند.