این سریال داستان هشت غریبه را روایت میکند که ویل، رایلی، کافئوس، سان، لیتو، کالا، ولفگانگ و نومی نام دارند. این افراد از فرهنگها و نقاط مختلف جهان هستند و به طور ناگهانی با یکدیگر ارتباط ذهنی و عاطفی برقرار میکنند. آنها باید در حالی که دلایل و معنای این اتفاق را پیدا کنند، از خود در برابر گروه مخفیای که قصد دارند آنها را از پای درآورند و جلوی تکامل انسانها را بگیرند دفاع کنند.
"بری" در نقش آدمکشی کم درآمد و افسرده می باشد. او که در زندگی اش فردی تنهاست با شک و تردید برای قتل یک بازیگر جاه طلب به لس آنجلس سفر می کند. او وارد یک کلاس بازیگری می شود و سرانجام گروهی از افراد مشتاق را در سالن تئاتر لس آنجلس می بیند. "بری" می خواهد تا زندگی جدیدی به عنوان بازیگر شروع کند اما سوابق جنایی او در گذشته دست از سر او بر نمی دارند. آیا او می تواند بین این دو تعادل برقرار کند...
داستان سریال دربارهی "کمیل پریکر" روزنامه نگاری جوانی است که به شهر دوران کودکیاش بازمیگردد تا اخبار قتل دو کودک خردسال را پوشش دهد. اما او در حالی که تلاش دارد تا هویت قربانیان را شناسایی کند، با معماهای حل نشده دوران گذشته زندگی خودش نیز رو برو میشود…
این سریال داستان دو مامور پلیس در سال ۱۹۷۹ را روایت میکند که با قاتلان زنجیرهای درگیر هستند. هولدن فورد و بیل تنچ با بررسی قتلهای زنجیرهای و صحبت با خود قاتلان از حقیقتهای هولناکی مطلع میشوند...
سریالی کمدی بر اساس نمایشی که برنده ی جایزه های مختلفی هم شده است به همین نام. داستان در مورد زن جوانی که صاحب کافه ای در لندن است و می خواهد با زندگی در لندن کنار بیاید در حالی که با اتفاق غم انگیزی که اخیرا برایش رخ داده، دست و پنجه نرم می کند. این سریال که دیوار چهارم را شکسته دارای صحبت های مستقیم شخصیت اول، فلیبگ با دوربین و صحبت مستقیمش با بیننده است…