واقعا نمیدونم چیه این فیلم رو لایق رقابت با فروشنده فرهادی میدونستن واقعا نا امید کننده بود فیلمش
حیفِ وقت اونم 3 ساعت
نبینید
به جاش استراحت کنید بهتره
فیلم ترسناک نیست به عنوانِ یک ترسناک بازِ حرفه ای میگم فیلم اصلا ترسناک نیست اگر برای ترسناک بودنش میخواید دانلودش کنید اشتباه میکنید چون اصلا ترسناک نیست
از ما گفتن
ولی فیلم خیلی خاصه و نمیشه گفت بد یا خوب به شدت بستگی به سلیقه فرد داره
خود دانید
دوساتانی که میگن فیلم مثلِ game night هستش با کمال احترام قبول ندارم و درست نیست چون game night بهترین کمدیه امسال بوده تا الان و نمیشه با این مقایسه اش کرد
ولی این فیلم هم خیلی فیلمِ خوبیه موضوعش واقعا نو و جالب بود من خیلی حال کردم حتما ببینیدش حیفه که از دست بره نه تنها ارزش یک بار دیدن داره که حتی ارزش آرشیو کردن هم داره
به نظر من کمر Edgar Wright زیر ایده ساخت یک فیلم موزیکال ترسناک شکست و نشون داد کارگردان خوبی نیست حداقل به نظر من کارگردان خوبی نیست و فیلم هاش رو اصلا دوست ندارم و با این فیلم نظرم قطعی شد
به هر حال نه موزیکال درجه یکی است نه تونسته این سبک رو با ژانر ترسناک ترکیب کنه نه پیچش شخصیت های فیلم منطقی و قابل باور هستش و من پیشنهاد نمیکنم دیدن این فیلم رو موزیکال های خیلی بهتری هست مثل The Greatest Showman
من نمیدونم چرا دوستان خوششون اومده
فیلم هیچی در رابطه با بنیادین ترین دلیل اتفاقاتش نیم خط هم توضیح نمیده بعد میگن فیلم خوبیه کجاش خوبه؟ ما اصلا نمیدونیم این تئوری کوفتی اثبات شده اصلا چی هست که مردم توی دنیا دارن به خاطرش زرت و زرت خودکشی میکنن اصلا چجوری وجود عوالم بعد اثبات شده هیچی در رابطه با تئوری نمیدونیم فقط هی به دانش منده میگن تو دنیا رو عوض کردی خب به من چه وقتی هیچی از تئوری نمیدونم پس حسی هم برام ایجاد نمیشه که بخوام با فیلم بگیرم
فیلم شدیدا آشغالی است
به راستی آیا همه چیز حاصل تصادف است یا یک شعور مرموز و نا شناخته دستی بر آتش اتفاقات در این جهان دارد؟ Anders Thomas Jensen به صورت صریح نظر خواصی در این زمینه نمیده ولی با پایان بندی هوش مندانه به این موضوع اعتراف میکنه که چیزهایی در عالم وجود داره که ما حتی روحمون هم ازشون خبر نداره بله موضوع دو چرخه رو میگم که چه چیزی باعث شد اون دختر بچه دوچرخه رو به رنگی بخواد که زندگی Markus و Otto رو برای همیشه تغییر بده؟ هر چیزی که باعث شد فیلم با بی خبر بودن Markus از علت واقعی بلایی که سر زنش میاد به وضوح به ما این رو نشون میده که حداقل تئوری وجود نداشتن خدا و یک نیروی مرموز در جهان کاملا غلطه ما به به عینه به عنوان شخص سوم که داره فیلم رو میبینه میدونیم هیچی اتفاقی نیست شاید علت و معلول در کار باشه ولی اتفاقی در کار نیست این به دلیل بینش غلط Markus هستش که همه چیز رو اتفاقی میبینه حتی تئوری دانشمند قصه یعنی Otto هم در آخر غلط از آب در میاد اون اونقدر به جهان بینی و تئوریش یقین داره که نمیتونه فکر این رو بکنه که شاید موضوع واقعا یک تصادف بوده شاید بقیه راست میگن ولی نه Otto انقدر به تئوریش یقین داره که به دلیل این تئوری زندگی همه رو به خطر میندازه تازه در کنارش جوی خون هم به راه میفته بله هر دو شخصیت اصلی تئوریشون غلطه ولی یکی می‌فهمه اما اون یکی براش قابل فهم نیست چون فقط با مرگ به جواب غلط بودن تئوریش میرسه
به راستی اگر اون دختر بچه دوچرخه رو به رنگ دیگری نمی‌خواست آیا Markus یک خانواده جدید پیدا میکرد؟ آیا رفقای جدیدی پیدا میکرد؟ آیا Otto بالاخره به عدم قطعیت می‌رسید و شخصیتش رشد میکرد؟ قطعا خیر پس همون طور که Markus از وجود قصه اون دختربچه و دوچرخه بی خبره و Otto که تمام نظریات علمیش رو قطعی میدونست و بهش ثابت شد که اعداد هم اشتباه میکنن پس میتونه Markus هم از وجود زنش در عالمی دیگر و با حیاتی به مراتب بالاتر از این جهان هم بی خبر باشه کسی چه میدونه آخر اصلا مگر چیزی در این فیلم قطعی هست که تئوری Markus قطعی باشه؟ تئوری دانشمندی مثل Otto که قطعی نبود چه برسه به تئوری مرد عوام و با دانش محدودی مثل Markus
برای جواب به دوستانی که نسخه جدید این سری رو زباله میدونستن و نسخه کلاسیکش رو خدا دیدمش میتونم به جد به این دوستان عرض کنم که خیر عزیزان خر داغ کردن حس نوستالژیتون رو بندازید دور و درست به این دو قسمت نگاه کنید قسمت جدید این سری فرسنگ ها از این نسخه کلاسیکِ آشغال بهتر و ارزشمند تره حداقل میشه دیدش این رو در دو شب تموم کردم و واقعا زجر کشیدم
برای دوستانی هم که تا الان هیچ کدوم از این 2 نسخه رو ندیدن میگم که این قسمت اصلا توصیه نمیشه نسخه جدید رو ببینید بهتره
بهترین قسمت این 3 گانه است که تازه خودش خیلی خیلی متوسط روبه پایین هستش ببینید دیگه با چه مجموعه ای طرف هستید
بزرگ ترین ویروس این 3 گانه در این قسمت هم ادامه داره قتل ها عریان نیست طرف با تبر میره توی کلبه و دوربین کات میخوره به خارج از کلبه و فقط صدای قتل ها رو میشنویم انگار داریم نمایشنامه رادیویی گوش میدیم کارگردان بی ذوق اثر نمیدونه این فیلم در ژانر اسلشر طبقه بندی میشه اون وقت سر اصل مطلب میترسه با دوربین نمیره توی دل قضیه نتیجه هم اینه که فیلم شدیدا محتاط هستش و ضربه خورده
حیفِ وقت اونم 3 ساعت
نبینید
به جاش استراحت کنید بهتره
از ما گفتن
ولی فیلم خیلی خاصه و نمیشه گفت بد یا خوب به شدت بستگی به سلیقه فرد داره
خود دانید
ولی این فیلم هم خیلی فیلمِ خوبیه موضوعش واقعا نو و جالب بود من خیلی حال کردم حتما ببینیدش حیفه که از دست بره نه تنها ارزش یک بار دیدن داره که حتی ارزش آرشیو کردن هم داره
به هر حال نه موزیکال درجه یکی است نه تونسته این سبک رو با ژانر ترسناک ترکیب کنه نه پیچش شخصیت های فیلم منطقی و قابل باور هستش و من پیشنهاد نمیکنم دیدن این فیلم رو موزیکال های خیلی بهتری هست مثل The Greatest Showman
فیلم هیچی در رابطه با بنیادین ترین دلیل اتفاقاتش نیم خط هم توضیح نمیده بعد میگن فیلم خوبیه کجاش خوبه؟ ما اصلا نمیدونیم این تئوری کوفتی اثبات شده اصلا چی هست که مردم توی دنیا دارن به خاطرش زرت و زرت خودکشی میکنن اصلا چجوری وجود عوالم بعد اثبات شده هیچی در رابطه با تئوری نمیدونیم فقط هی به دانش منده میگن تو دنیا رو عوض کردی خب به من چه وقتی هیچی از تئوری نمیدونم پس حسی هم برام ایجاد نمیشه که بخوام با فیلم بگیرم
فیلم شدیدا آشغالی است
به راستی اگر اون دختر بچه دوچرخه رو به رنگ دیگری نمی‌خواست آیا Markus یک خانواده جدید پیدا میکرد؟ آیا رفقای جدیدی پیدا میکرد؟ آیا Otto بالاخره به عدم قطعیت می‌رسید و شخصیتش رشد میکرد؟ قطعا خیر پس همون طور که Markus از وجود قصه اون دختربچه و دوچرخه بی خبره و Otto که تمام نظریات علمیش رو قطعی میدونست و بهش ثابت شد که اعداد هم اشتباه میکنن پس میتونه Markus هم از وجود زنش در عالمی دیگر و با حیاتی به مراتب بالاتر از این جهان هم بی خبر باشه کسی چه میدونه آخر اصلا مگر چیزی در این فیلم قطعی هست که تئوری Markus قطعی باشه؟ تئوری دانشمندی مثل Otto که قطعی نبود چه برسه به تئوری مرد عوام و با دانش محدودی مثل Markus
خود دانید
برای دوستانی هم که تا الان هیچ کدوم از این 2 نسخه رو ندیدن میگم که این قسمت اصلا توصیه نمیشه نسخه جدید رو ببینید بهتره
بزرگ ترین ویروس این 3 گانه در این قسمت هم ادامه داره قتل ها عریان نیست طرف با تبر میره توی کلبه و دوربین کات میخوره به خارج از کلبه و فقط صدای قتل ها رو میشنویم انگار داریم نمایشنامه رادیویی گوش میدیم کارگردان بی ذوق اثر نمیدونه این فیلم در ژانر اسلشر طبقه بندی میشه اون وقت سر اصل مطلب میترسه با دوربین نمیره توی دل قضیه نتیجه هم اینه که فیلم شدیدا محتاط هستش و ضربه خورده