نه خوشم اومد!
خیلی وقت بود کار خوب از جرارد باتلر ندیده بودم؛پسر آیس کیوب هم خوب داره میره بالا راضیم ازش. داستان فیم بین The Town و The Heat بود یه اکشن جنایی سرپا و ردیف. خیلی کیف کردم حتما ببینید
با تمام احترام به بزرگان عرصه دوبلاژ مخصوصا هنرمندان این اثر،بهتون پیشنهاد میکنم این شاهکار رو به زبان اصلی ببینید و از نقل قولهای فلسفی و زیبای این اثر کمال بهره رو ببرید
فیلم بدی نیست، چون از یکبار دیدنش میشه لذت برد و ایده بسیار جذابی داره؛اما برای این محتوای غنی نتونستن فرم خوبی ارائه بدن.میتونست یک شاهکار باشه و تا سالها درخاطر فیلمبازها بمونه ولی...
بازی خانم نایومی رپیس فوق العاده بود اما بنظرم،بازی ایشون باید با بازی اقای جیمز مک آووی در فیلم شکاف مقایسه بشه که البته بازی آقای مک اووی بسیار بسیار فراتر بوده.این فیلم در کنار اوکجا و درخشان،در زمره کارهای خوب نت فلیکس قرار میگیره و نشون میده که میتونیم به اینده فیلمهای نت فلیکس امیدوار باشیم
بنظرم استحقاق امتیازی که گرفته رو داره،دیدن این فیلم پیشنهاد میشه
عمدی در کار نبوده دوست عزیز!
من به تازگی عضو نایت مووی شدم لذا با نوشتن نقد و ارسال دیدگاه در این سایت آشنا نیستم؛این نظرات رگباری که میبینید در قسمت نقد ارسال شده بود اما بعد از اینکه دکمه ارسال رو میزدم هیچ اتفاقی نمیافتاد.کمی بعدتر با خوندن قسمت گزارشات متوجه شدم که به دلیل کامل نبودن ،نقد بصورت اتوماتیک،در قسمت دیدگاه ها نمایش داده شده اون هم چند بار.از اینکه باعث شدم این قسمت بیخودی شلوغ بشه از شما و از بقیه دوستان پوزش میخام
ساخته جدید آقای آرونوفسکی بشدت نمادگراست و بسته به قضاوت مخاطب و برداشت او ، میتواند تعابیر مختلفی داشته باشد . آغاز فیلم شروعی کابوسوار دارد و بهمراه کاراکتر اصلی(جنیفر لارنس) ما هم به دنیای واقعی بیدار میشویم و روزمرگیهای او را پیمیگیریم . اوایل فیلم حالت واقعی و رئال دارد و اما با توهمات گاه و بیگاه کاراکتر اصلی ، نمیتوانیم مطمئن باشیم که همه چیز واقعا همانگونهای است که به نظر میرسد . دیوانگی و جنون از لحظه پرتاب کاراکترهای جدید و غریبه به میانه داستان استارت میخورد . مردی میانسال(اد هریس) که به دعوت شاعر(خاویر باردم) وارد قصه میشود و در ادامه همسر(میشل فایفر) و فرزندان آنان وارد منزل میشوند . اگر کاملا سطحی به این فیلم بنگریم ، یک کمدی دسته و پاشکسته بدون طنز است که بجز ترساندن و منزجر کردن مخاطب هیچ ندارد ؛ فیلم از سه قسمت تشکیل شده و درست به مانند فیلم کوتاه اسکورسیزی به نام " اصلاح بزرگ " از رئال شروع میشود و کمکم رنگ سورئال به خودش میگیرد. اگر کمی از عقب تر به داستانِ نمادگرای آرونوفسکی نگاه کنیم همه چیز روشن میشود . همانطور که گفتم این فیلم نمادگراست و این مفهوم از بینام و نشان بودن کاراکترها و منزل عجیب و غریبِ زوجِ قصه بدست میآید . در تعبیر اول ، مرد اسپانیایی(خاویر باردم) کاشفان امریکا هستند که قبلا ، منزل(بومی نشینان) را سوزاندهاند و خودشان(ملت جدید امریکا) ساکن شدهاند و مهمانهای ناخوانده و فرزاندانشان مهاجرانی هستند که باعث جنگ داخلی در خاک امریکا شدهاند ؛ در نتیجه نوعی حمایت از سیاستهای جناب ترامپ است. در تعبیر دوم و کاملتر ، شاعر همان خداست و خانه کائنات است و کاراکتر مادر همان مادر طبیعت و هستی میباشد . زن و شوهر ناخوانده هم آدم و حوا هستند که با توجه به تقدم ورود مرد نسبت به همسرش این مفهوم برمیآید . در جایی از فیلم آدم و حوای قصه به طبقه ای که اجازه ورود به آن را ندارند میروند و شیء ممنوعه را لمس میکنند که مورد غضب شاعر واقع شده و آنها به طبقه پایینتر تبعید میشوند و پس از آمیزش آن دو فرزندانشان وارد قصه میشوند و نبرد معروف هابیل و قابیل را اجرا میکنند . در ادامه با کشته شدن هابیلِ قصه، کاراکترهای عجیب و غریب بیشتری به داخل داستان پرتاب میشوند که همه بیهویت هستند و مادر! از ورود آنها ناراحت است و هیچکدام را دوست ندارد. تا اینجا کنایههای شدیدی به دین و مذهب وارد میشود که قبلا هم چنین فیلمهای چالشی از آرونوفسکی دیدهایم مانند سرچشمه و نوح . انتقادات بسیاری از جانب مذهبیها به فیلم "نوح" وارد میشد که چنین برداشت آزادی از یک داستان مذهبی داشته اما اینبار ، آرونوفسکی با نمادگرایی شدید تیرخلاص را به ریشه زده . پرده سوم فیلم و سطح سوم جنون از زمان بارداری مادر! استارت میخورد ؛ حتی نوع بارداری مادر! هم جنون آمیز است . شاعر ، که همزمان به بارداری همسرش شروع به نوشتن شعری جادویی میکند و به تبع آن خیل عظیم هواداران و ستایشگران شاعر به سمت خانه هجوم میآورند . در نهایت فرزند شاعر(خدا) که همان عیسی مسیح است به دست پرستش کنندگان کشته و خورده میشود . نکته جالب راجع به خورده شدن فرزند شاعر این است که مسیحیان در طی مراسم عشای ربانی ، نان عشای ربانی میخورند که به نیت بدن عیسیمسیح است . در نهایت شاعر که عاشق طرفدارانش است خواستار بخشش آنان است اما مادر! غضب میکند و قیامتی بهپا میشود که هم خودش و هم مهمانان را در جهنم میسوزاند و خاکستر میکند . در پایان دانه هستی از قلب مادر! چیده میشود و هستی از نو بهپا میشود!
از مهمترین نکات فیلم این است که فیلمنامه فقط در یک هفته نوشته شده . وقتی جنیفر لارنس و میشل فایفر برای اولین بار فیلمنامه را مطالعه کردهاند ، مفهوم برایشانگنگ بوده و چیزی از آن متوجه نشدهاند!
کاش بیاد چون وجود چنین افرادی واقعا غنیمته
خیلی وقت بود کار خوب از جرارد باتلر ندیده بودم؛پسر آیس کیوب هم خوب داره میره بالا راضیم ازش. داستان فیم بین The Town و The Heat بود یه اکشن جنایی سرپا و ردیف. خیلی کیف کردم حتما ببینید
10/10 منصفانس
بازی خانم نایومی رپیس فوق العاده بود اما بنظرم،بازی ایشون باید با بازی اقای جیمز مک آووی در فیلم شکاف مقایسه بشه که البته بازی آقای مک اووی بسیار بسیار فراتر بوده.این فیلم در کنار اوکجا و درخشان،در زمره کارهای خوب نت فلیکس قرار میگیره و نشون میده که میتونیم به اینده فیلمهای نت فلیکس امیدوار باشیم
بنظرم استحقاق امتیازی که گرفته رو داره،دیدن این فیلم پیشنهاد میشه
_پیروز و پایدار باشید!
من به تازگی عضو نایت مووی شدم لذا با نوشتن نقد و ارسال دیدگاه در این سایت آشنا نیستم؛این نظرات رگباری که میبینید در قسمت نقد ارسال شده بود اما بعد از اینکه دکمه ارسال رو میزدم هیچ اتفاقی نمیافتاد.کمی بعدتر با خوندن قسمت گزارشات متوجه شدم که به دلیل کامل نبودن ،نقد بصورت اتوماتیک،در قسمت دیدگاه ها نمایش داده شده اون هم چند بار.از اینکه باعث شدم این قسمت بیخودی شلوغ بشه از شما و از بقیه دوستان پوزش میخام
از مهمترین نکات فیلم این است که فیلمنامه فقط در یک هفته نوشته شده . وقتی جنیفر لارنس و میشل فایفر برای اولین بار فیلمنامه را مطالعه کردهاند ، مفهوم برایشانگنگ بوده و چیزی از آن متوجه نشدهاند!
پساینت