انجمن شاعران مرده در مورد گروهی از دانشجویان است که در یک دانشگاه بی نهایت سختگیر و منضبط درس میخوانند و هیچکدام کوچکترین لذتی از زندگیشان نمیبرند و هرکدام مشکلاتی دارند . اما با ورود یک معلم انگلیسی جدید و مرموز با افکاری کاملا متفاوت با آنچه آنها به آن عادت کرده اند به زندگی آنها همه چیز تغییر میکند اما …
فیلم های کمی نام ” تا ابد به یاد ماندنی ” را به دوش می کشند ولی فیلم Dead Poets Society یا انجمن شاعران مرده قطعا یکی از آن ها است.
داستان : گروهی از جوانانی که برای ورود به دانشگاه در بهترین پیش دانشگاهی کشور تحصیل میکنند تحت تاثیر دبیر ادبیات انگلیسی خود قرار میگیرند که چیزی…..
فیلم Dead Poets Society نظیر یک شاعرانه زیبا همانند اسمش است، تک تک سکانس های این فیلم زیبا هستند، همه چیز سر جای خودش قرار دارد، یکی از زیباترین سکانس های فیلم که با قدرت فراوان ساخته شده است سکانسی ست که گروه شاعران جوان فیلم برای اولین بار میخواهند به آن غار مرموز بروند، زمانی که آن ها از مدرسه خارج می شوند کارکرد موزیک تبلور خاصی پیدا می کند و به راحتی شما در فیلم حل می شوید.
شاید فیلم انجمن شاعران مرده از معدود فیلم هایی باشد که بارها می توان آن را دید و دوباره تحت تاثیر به شیوه متفاوت قرار گرفت، فیلمی که در آن نشان داده می شود هرچند انسان در زندگی مدرن گم شده است، ولی روح او در حال از بین رفتن است، پیتر ویِر سعی کرده است با قرار دادن اکثریت شخصیت های جوان فیلم در مرکزیت فیلم، آن را از بعد یکنواحت و تنها نشان دادن ماجراهای این جوانان و افکار آقای کیتینگ با بازی زیبای رابین ویلیامز مرحوم جلوگیری کند و تا حد زیادی هم موفق می شود.
هرکدام از این جوانان داستانی برای خود دارند و هرکدام آینه ای از روح افرادی هستند که مسیر خود را پیدا میکنند.
من به شخصه خودم در یک برهه زمانی از زندگی ام شدید تحت تاثیر شعر قرار داشته ام از خواندن اشعار سیمین بهبهانی و شاملو و حسین پناهی و خیلی های دیگه گرفته تا ترانه های شهیار قنبری.
فیلم انجمن شاعران مرده از دست فیلم هایی ست که می شود آن را در بین فیلم های الهام بخش قرار داد، فیلم هایی که انسان ها با دیدن آن ها متوجه می شوند سینما می تواند با رویکرد دیگری در دل جامعه و فیلم بین ها خودش را جا کند.
سکانس پایانی فیلم که به عنوان عکس برگزیده انتخاب شده است یکی از زیباترین سکانس های تاریخ به نظر بنده حقیر است.
سخن در رابطه با این فیلم زیاد است ولی مجال صحبت کم، فقط باید گفت ما انسان هایی هستیم که راه گم کرده ایم، روزی که چشم باز کنیم تبدیل به کود همان گل های زنبق و نرگس شده ایم !
حواشی فیلم Dead Poets Society:
نامزد اسکار سال ۹۰ در رشته های بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول، بهترین کارگردان و بهترین فیلم نامه اورجینال که برنده همین رشته شد.
بودجه اندک نزدیک به ۱۶.۵ میلیون دلار ولی فروش نزدیک به ۲۳۶ میلیون دلار آمریکا.
پنجمین فیلم پر فروش سال ۱۹۸۹ و پرفروش ترین فیلم در ژانر درام.
گفته : دم را غنیمت شمار و زندگی ات را به یک زندگی فوق العاده تبدیل کن . ۹۵ مین مونولوگ برتر تاریخ سینما به انتخاب موسسه فیلم آمریکا انتخاب شده است.
بعد از ساخت فیلم رمانی به همین نام نوشته شد !
چیزی که باعث قبول به بازی در این فیلم از سوی رابین ویلیامز شده است این بوده که او در مدرسه همیشه دوست داشته معلمی شبیه به آقای کیتینگ می داشت.
برای برقراری ارتباط بین بازیگران جوان فیلم کارگردان تمامی آن ها را با هم هم اتاقی کرد.
نقش ویلیامز برای داستین هافمن در نظر گرفته شده بود، حتی قرار بود این فیلم شروع کارگردانی او باشد ولی او کنار کشید، یکی دیگر از افراد در نظر گرفته شده برای نقش بیل مورای بود حتی مل گیسبون هم قرار بود این نقش را بپذیرد ولی چون پول زیادی خواست کنار گذاشته شده شد !
«ترومن بربنک» (کری)، کارمند معمولی یک شرکت بیمه، یک زندگی معمولی در شهری معمولی دارد. اما «ترومن» که از زندگی اش راضی نیست و می خواهد دنیا را ببیند، سرانجام کشف می کند که ستاره ی یک نمایش تلویزیونی زنده است…
اعضای خانواده کی-تایک که همگی بیکار هستند، علاقه زیادی به زندگی در پارک ها دارند اما هنگامی که درگیر یک حادثه غیر منتظره می شوند، همه چیز تغییر می کند…
بعضی وقتا زندگی آنطور که ازش انتظار داریم پیش نمیرود. "پت سولاتانو" همه چیزش را باخته. خانهاش، شغلش و حتی همسرش. هم اکنون او بر بازسازی زندگیش مصمم است و میخواهد رابطهش با همسرش را درست کند ولی باید شرایط سختی را پشتسر بگذارد...
«گوییدو» ی یهودی (بنینی) شیفته ی یک معلم مدرسه به نام «دورا» (براسکی) می شود و با استفاده از طنز و شوخی سرانجام به هدفش می رسد و با او ازدواج می کند. اما چند سال بعد، او از همین حس طنز و شوخی خود باید بهره ببرد تا پسرش را در اردوگاه کار اجباری حفظ کند...
داستان فیلم درباره ی بازیگری افول کرده به نام ریگن است که سابقاً نقش اَبَرقهرمانی به نام “مرد پرنده” را ایفا می کرده و شهرت و محبوبیت بسیاری داشته است. اما اکنون با فراموشی این فیلم ، زندگی هنری او نیز افول کرده و کمتر فردی است که به مانند گذشته به او بها دهد. از این رو ریگن قصد دارد با اجرای نمایشی بار دیگر در کانون توجه قرار بگیرد. اما…
داستان فیلم در زمان حال و در شهر لس آنجلس روایت میشود، و دربارهٔ رابطهای عاشقانه میان سباستین (رایان گاسلینگ) یک پیانیست جاز، و میا (اما استون) هنرپیشهای آرزومند است...
«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیویورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند...