یه شاهکار دیگه از Andrey Zvyagintsev، پنجاه و چهار ساله که بهمعنای دقیق کلمه میدونه شاهکار چیه و شاهکار رو خلق کنه...
من تمامی آثار ایشون رو با دقت دنبال میکنم و تمام فکر ذکرم رو تا مدتها مشغول میکنه و اما بریم سراغ این شاهکار.
فیلم مثل تمامی فیلم های Andrey Zvyagintsev با ریتم کند، صحنه ها و روابط خانوادگی سرد، بازی های خوب، داستان جدایی و شاهکار فیلمبرداری همراه اما تفاوت هایی هم با دیگر فیلم های استاد داره از جمله مهمترین تفاوت اینکه فیلم از همون ثانیه نخست شروع شده بدون اینکه بیننده بدونه، من نمی خوام خیل نقد کنم فیلم رو اما لازم میدونم فقط و فقط چند صحنه ی ابتدایی و انتهای فیلم رو باز کنم و توضیح بدم که بیننده متوجه ظرافت کارگردان باشه.
ما در ابتدای فیلم یک تکه پلاستیک رو در جنگلی میبینم که این همون نماد پسر داستان ماست نمادی از کسی که جایی هست که نباید باشه، نمادی از کسی که تنهاست و مثل یک زباله اضافیه و در انتهای فیلم همین پلاستیک رو روی درخت میبینیم که با پرتاب خود اون پسر اونجا قرار گرفته... پرتاب نماد تصمیم جسورانست و قرار گرفتن اون پلاستیک ندر باد نماد زنده بودنش هست همینطور که موسیقی متن هم هیجان انگیز و با فواصله بالای پیانو زده شده است...
بیشتر از این حوصله نوشتن ندارن اما این فیلم شاهکاره و نمره من به این فیلم 8.5 از 10 هست.
برام جای تعجب داره که چرا انقدر نمره ی منتقدین پایین هست به همین خاطر رفتم نقد منتقدانی که نمره ی پایین رو دادن خوندم.
برای مثال آدام هولز اومده نمره ی 1.5 از 5 رو داده و در دفاع از نمرش گفته که این فیلم تلاش نافرجام کرده برای از بین بردن جنگ قهرمانانه ی آمریکایی.
زمانی که میرین نقد کسانی که نمره ی پایین رو دادن می خونید متوجه میشید که احساسی نمره دادن و ناراحتیشون از فیلم نامه، بازیگری، کارگردان، فیلم برداری، صدا برداری و غیره نیست.
اما نظر من کاملاً باهاشون مخالفه و بنظرن فیلم جذاب، مهیج، پر مفهوم، کم هزینه ، خوش ساختی و تاثیرگذار هست.
تصور کنید که چقدر ریسک می خواد که روی فیلم نامه ای کار کنید که فقط 2 بازیگر داره و تصور کنید که چه مهارتی می خواد فیلمی رو در بیارید که 2 بازیگر داره که یکیش هم زخمیه از ابتدا و چقدر سخته که همچین فیلمی از هیجان نیفته...
تمام اینها به من میگه که کارگردان و تهیه کننده به خودشون مطمئن بودن و البته خوبم کار رو بستن اما می خوام به مهمترین شخص فیلم اشاره کنم یعنی نویسنده و فیلم نامه نویس که حقیقتاً کارشون عالی بوده.
تشکر
اولین چیزی که معمولاً چشم من رو میگیره نمره ی منتقدین هست ولی خیلی جدیش نمیگیرم چون فیلم هایی رو دیدم که بنظرم خوب اومدن و نمره ی پایینی داشتن و یا برعکس، اجازه بدید از ابتدا شروع کنم...
من اول فیلم رو دیدم و بعد هم نظر منتقدین رو و بنظرم این فیلم خیلی بی رحمانه مورد حملات منتقدین قرار داده شده، مگه از یک انیمیشن چه توقعی رفته تا امروز.
آره شاهکار نبود، آره Wall-E یا Ratatouille و یا Spirited Away نبود اما یک انیمیشن قابل قبول با مضمون ''خودت را باور داشته باش'' بود که الهام گرفته شده از انیمیشن Inside out و Wreck-it Raplph است.
بنظرم مهمترین عامل یک فیلم و تفاوت یک فیلم خوب و بد در باور پذیر بودن اون هست؛ البته این به این معنا نیست که اگر یک فیلمه تخیلی رو دیدیم با داستان های عجیب و غریب پس یک فیلم بد دیدیم.
خیر، ممکنه یک فیلمی مثل batman یا her ویا حتی click هم ما باورش کنیم. کی می تونه منکر شخصیت Jocker توی فیلم batmam با بازی heath ledger بشه واقعاً نقش رو در آورده و وقتی به ما میگه چرا انقدر جدی هستی؟ یا وقتی میخنده ما باور میکنیم که با یک دیوانه ای طرفیم که حتی یک تپه پول رو هم میسوزونه...
تعریف من از فیلم خوب اینه
حالا سوال مطرح میشه آیا it باور پذیر بود؟
جواب من نه هست
فیلم در نیومده و افسوس و هزار مرتبه افسوس که این فیلم می تونست در بیاد اگر نویسنده و کارگردان با همون فرمونی که اول فیلم پیش رفتن پیش میرفتن.