فیلم ترسناک و اسرارآمیز راهبه (The Nun) بعد از مدتها انتظار بالاخره اکران شد، اما این اثر نتوانست آنطور که انتظار میرفت عمل کند و امتیازات مثبت زیادی از منتقدان بگیرد.
فیلم The Nun یا در زبان فارسی «راهبه»، یکی از جدیدترین آثار اسرارآمیز، هیجانانگیز و ترسناک کمپانی برادران وارنر (Warner Bros) است که بهدست کورین هاردی، کارگردان فیلم ترسناک The Hallow و انیمیشن کوتاه Butterfly (پروانه)، کارگردانی شده است. در فیلم راهبه، بازیگران و هنرمندان بااستعداد و محبوبی چون دمیان بیچیر در نقش پدر برک، تیسا فارمیگا در نقش خواهر آیرین، شارلوت هوپ در نقش خواهر ویکتوریا، جوناس بلوکت در نقش ماریس تریایول ملقب به «فرنچی»، اینگرید بیسو در نقش خواهر اووانا، مارک استگر در نقش دوک، ساندرا تلس در نقش خواهر راث، منیولا سیوکر در نقش خواهر کریستین، آنی ساوا در نقش خواهر جسیکا، جرد مورگان در نقش مارکوئس، آگوست ماتورو در نقش دنیل، کلودیو چارلز اشنایدر در نقش شیطان، مایکل اسمایلی در نقش بیشاپ پاسکوالی، بانی ارونز در نقش والاک/راهبه و جانی کوین در نقش گرگورو و چند تن دیگر حضور داشته و به ایفای نقش پرداختهاند.
فیلم راهبه در تاریخ ۴ سپتامبر سال جاری میلادی (۱۳ شهریور ۱۳۹۷) در تئاتر چینی تیسیال یا تئاتر چینی گرامن که در پیادهروی مشاهیر هالیوود قرار دارد، رونمایی شد و تا به امروز امتیاز ۴۶ را از بین ۳۱ نقد فیلم که در سایت متاکریتیک قرار گرفته، به دست آورده است. لازم به ذکر است که فیلم The Nun برای اکران در ایالات متحده در تاریخ ۷ سپتامبر ۲۰۱۸ (۱۶ شهریور ۱۳۹۷) برنامهریزی شده بود. فیلم راهبه، جدیدترین و پنجمین قسمت از سری فیلم The Conjuring (احضار) به حساب میآید. چهار قسمت اول مجموعه Conjuring شامل فیلم The Conjuring، فیلم The Conjuring 2 (احضار روح ۲)، فیلم Annabelle (آنابل) و فیلم Annabelle: Creation (آنابل: خلقت) میشوند. سری فیلم احضار، تا به امروز بیش از ۱.۱ میلیارد دلار در سراسر جهان فروش کرده است و همین موضوع باعث شده که این مجموعهی ترسناک، از محبوبترین و پرفروشترین سریهای ترسناک چند سال اخیر هالیوود به حساب بیاید.
از آنجا که مدتی است که فیلم The Nun در ایالات متحده به نمایش درآمده است، منتقدین مطرح جهانی نقد و امتیازهای خود را برای این فیلم منتشر کردهاند. در ادامه مروری بر نقد فیلم راهبه از دید سایتهای معتبر دنیا خواهیم داشت؛ اما پیش از آن میتوانید خلاصهی رسمی داستان این فیلم را که توسط کمپانی Warner Bros منتشر شده بخوانید:
داستان فیلم به زمانی برمیگردد که یک راهبه جوان، جان خود را در کلیسای متروکهای در کشور رومانی میگیرد و یک کشیش با گذشتهای خالی و نسبتا ترسناک، به همراه یک راهبه تازهکار که نزدیک به اتمام دوره آموزشی است، از جانب شهر واتیکان مسئول تحقیق روی این کلیسا و اتفاقات رخ داده در آن میشوند. آنها در حین بررسی پرونده، به راز نامقدس و شومی برخورد میکنند که نهتنها زندگی، بلکه ایمان و همچنین روح خود را به خطر میاندازند. زمانی که آنها در کلیسا مشغول تحقیق هستند، با نیرویی شیطانی روبهرو میشوند که در قالب راهبی وحشتناک ظاهر میشود و باید با آن مقابله کنند. بعد از این اتفاق، کلیسا به یک میدان مبارزه بدل خواهد شد که زندهها برای زنده ماندن با نیروهای شیطانی در آن میجنگند.
حال بیایید با هم نگاهی به نقدهای منتشر شده از فیلم The Nun بیندازیم:
جیک کویل | آسوشیتد پرس
۷۵ از ۱۰۰
چیزی که فیلم راهبه را از دیگر آثار سینمایی متمایز میکند، سایههای نرم و همچنین مجلل آن است. این فیلم توسط یک کارگردان بریتانیایی به نام کورین هاردی، کارگردان فیلم The Hallows ساخته شده و فیلمبرداری آن هم توسط ماکسیم الکساندر، فیلمبردار فیلم Annabelle: Creation انجام شده است. این اثر ترسناک، تا حد زیادی خودش را در تاریکی و سیاهی غرق کرده است؛ به طوری که کم کم در حال تبدیل شدن به یک کابوس است. شما برخی اوقات در حین تماشای فیلم، تقریبا حس این را که دقیقا چه اتفاقی در حال رخ دادن است، از دست میدهید.
کیتی والش | شیکاگو تریبون
۶۳ از ۱۰۰
شاید از لحاظ سطحی بتوان گفت که این بدشگون، دارای بافتی غنی و بهشدت جذاب است، اما از لحاظ داستانی و هوشمندی، سطح و عمق بسیار کمی دارد.
کیم نیومن | امپایر
۶۰ از ۱۰۰
راهبهی واقعی فیلم که نقشش توسط تیسا فارمیگا ایفا میشود، قهرمان است و وزن قابل توجهی از کلِ فیلم روی دوش او قرار دارد.
نورمن گیدنی | Film Threat
۶۰ از ۱۰۰
بهتر است این نکته ذکر شود که فیلم The Nun به کارگردانی کورین هاردی، عالی به نظر میرسد. از یک دیدگاه بصری و دیداری، این اثر موفق است. هاردی به طرز خوب و موثری از قاب بندی، رنگ و نور استفاده کرده و فیلم را با آنها صیقل داده است.
ویلیام بیبیانی | رپ
۵۵ از ۱۰۰
میتوان گفت که فیلم راهبه یک اثر سرگرمکننده و شبحوار به حساب میآید، اما در کل، این اثر، یک قسمت نسبتا احمقانه و مسخره در کل دنیای سری فیلم احضار است.
The-Nun
بیلگ ابیری | رولینگ استون
۵۰ از ۱۰۰
یک اثر واقعا ترسناک، نیاز به این دارد که پیشبینیهایی در آن صورت بگیرد تا بتواند کار خود را به درستی انجام دهد، اما زمانی که همه چیز یک مرتبه سمت تو پرتاب میشود، دیگر چیزی وجود ندارد که تو درباره آن پیشبینی انجام دهی و انتظار چیزی را داشته باشی. در این صورت، آن ترس دیگر از بین رفته است. فریاد و جیغهای ما هم دیگر چیزی جز آههای خستهکننده نبود.
جاستین چانگ | لس آنجلس تایمز
۴۰ از ۱۰۰
علی رغم فضای خشن و سرد و همچنین دو بازیگر معتبر و جذابی که در این فیلم حضور دارند، میتوان گفت که ریتم آن کمی ماشینی و مکانیکی است و از طرف دیگر ترسهای آن غیرقابل باور و مسخره است.
اندره هرفورد | فیلم ژورنال اینترنشنال
۳۸ از ۱۰۰
میتوان گفت که فیلم راهبه تنها به جلوههای خاص گریمی اکتفا کرده تا آنها یک چهرهی ترسناک را روی صورت خواهرهایی بگذارند که ظاهرا قرار است ترسناک باشند و با همین چهره مخاطب را بترسانند.
اولیور جونز | ابزرور
۲۵ از ۱۰۰
فیلم راهبه از نظر اتمسفر بسیار غنی است، اما متاسفانه ایدههای خوب و جدیدی دربارهی اینکه چگونه باید یک تماشاگر را ترساند، در آن وجود ندارد. فیلم راهبه درست همانند این است که شما درون یک کلوب گیر کرده باشید؛ کلوبی که دکوراسیون و فضای بسیار خوبی دارد، اما یک موسیقی تکراری بارها و بارها در آن پخش میشود.
لازم به ذکر است که فیلم The Nun توانسته رتبه پنجاه و چهارم را در لیست مورد بحثترین آثار سینمایی سال ۲۰۱۸ از آن خود کند. همچنین در پایان و بهعنوان جمعبندی باید گفت که فیلم The Nun نمرههایی کسب کرده که باعث میشوند بتوانیم آن را تجربهای نهچندان جالب و جذاب بدانیم. به علاوه به نظر میرسد که با فیلمی روبهرو هستیم که به احتمال زیاد بخش زیادی از طرفداران فیلمهای سینمایی و بینندگان این اثر از آن ناراضی خواهند بود.
فیلم The Nun قرار بود قصهای مخوف و ترسناک را برای ما تعریف کند.گویا کارگردان تصمیم گرفت از فرمول موفق نخستین فیلم احضار (The Conjuring) در این اثر بهره ببرد ولی آیا کارگردان فیلم The Nun توانسته به خوبی جیمز وان، از این فرمول استفاده کند؟
کورین هاردی تصمیم داشت تا با الگوبرداری از جیمز وان، سر و ته فیلم The Nun را جمع کند. یا حداقل یک اثر شسته و رفته تحویل مخاطبین دنیای احضار بدهد. ولی ماجرا اینجاست کارگردان این اثر نه تنها در کلیشهها به دام افتاد، بلکه مرتکب اشتباهات دیگری در مسیر ساخت این فیلم شد.
کارگردان: کورین هاردی
استودیو تهیهکننده: اتومیک مانستر، نیو لاین سینما، سافران کمپانی، برادران وارنر (ناشر)
بازیگران: دمیان بیچر، تیسا فارمیگا، جوناس بلوکت
بودجه: ۲۲ میلیون دلار (فروش در گیشه در زمان نگارش نقد: ۶۶ میلیون دلار)
معمولا وقتی تریلری از فیلمهای ترسناک منتشر میشود، هواداران این ژانر شروع میکنند به قضاوت درباره محصول نهایی. چرا که مضمون و درونمایهاش تا حدودی مشخص میشود. آیا قرار است در فیلم مورد نظر، یک حمام خون راه بیفتد؛ آیا فیلمنامهنویس و کارگردان با اعصابمان بازی میکنند؛ آیا مثل فیلم Hereditary با یک قصه رازآلود و چند لایه روبهرو میشویم و هزاران سوال دیگر که میتوان با تماشای تریلرهای یک فیلم ترسناک تا حدودی به این دسته از سوالات، پاسخ دهیم.
فیلم The Nun پس از انتشار اولین تریلرش تقریبا مشخص کرد که قرار است چه گلی به سر برادران وارنر بزند. ولی باز هم به این اثر امیدوار بودیم. چون پشتِ فیلمنامه این فیلم، نام دو نفر - جیمز وان و گری دوبرمن – میدرخشید. دو تن از افرادی که در افزایش شهرت و اعتبار دنیای احضار، نقش به سزایی داشتند.
اما باور کنید فیلمنامه، تنها المانی است که میتوان با ارفاغ آن را تنها نقطه مثبت فیلم The Nun بدانیم. فیلم «راهبه» از لحاظ بازه زمانی، نخستین رویداد ماورالطبیعه را در دنیای احضار تعریف میکند. در پلانهای مختلفی در فیلمهای احضار و آنابل، راهبهای ترسناک به نام «والاک» را جلوی دوربین تماشا میکردیم و از ظاهر شدن لحظهای این اهریمن، زهره ترک میشدیم. اصلا معلوم نبود والاک از کجا آمده و چرا این اهریمن، بدون نیت و هدف خاصی به سمت کاراکترهای ماجرا حمله میکرد. جیمز وان و دیگر فیلمنامهنویسها تلاش کردند تا با ایجاد یک پیشزمینه ذهنی از این راهبه، فیلم مستقلی دربارهاش بسازند. اثری که قرار بود با این شعار اکران شود: تاریکترین فصل حوادث ماورا الطبیعه در دنیای احضار.
مشکل دقیقا از جایی آب میخورد که هاردی نتوانست فیلمنامه چفت و بسطدار فیلم The Nun را از زیر سایه مقایسه نجات دهد. وقتی شعار میدهند «تاریکترین فصل»، پس کارگردان رسما به ما این اجازه را داده تا در همان وهله اول، این فیلم را با دیگر آثار در دنیای احضار مقایسه کنیم؛ ولی مقایسه فیلم راهبه با دیگر عناوین در دنیای خودش، مثل مقایسه فیل و فنجان میماند! به جرئت میتوان گفت اولین سکانس فیلم The Conjuring 1 میارزد به کل سکانسهای اکشنِ موجود در فیلم The Nun.
کورین هاردی تصمیم گرفت همانند سری فیلمهای احضار، یقه مخاطبش را به مدد سکانسی طوفانی و وحشتناک گرفته و به درون دنیای خودش بکشد. در سکانس اول میبینیم راهبهای در رومانی به بدترین شکل ممکن توسط یک عامل ماورالطبیعه (که میدانیم نامش والاک است) به قتل میرسد. به همین خاطر، خواهر آیرن (تسا فارمیگا) و پدر برک ( دمیان بیچر) از سوی کلیسا به رومانی فرستاده میشوند تا درباره این حادثه ناگوار تحقیق کنند. ماموریتی که به اقتضای ژانر وحشت، مشخص است پایان خوب و خوشی در انتظار کاراکترها نخواهد بود.
فیلمنامه، تنها نقطه قوت این فیلم
در قصه نه چندان پر و بال گرفته فیلم The Nun، حفرات داستانی زیادی وجود داشت که به واسطه ادای دیالوگ بین شخصیتها، نقصهای موجود در فیلمنامه تقریبا برطرف میشود. از طرفی خواهر آیرن با گذر زمان اطلاعات زیادی درباره این منطقه شوم از زبان دیگران متوجه شده و در نهایت به این موضوع نیز میرسد والاک از کجا آمده. ایراد مهم فیلمنامه اینجاست که کاراکترهای اصلی فیلم منتظر هستند تا دیگران در دل ماجرا به آنها اطلاعات کامل و جامعی بدهند. ولی امروزه در فیلمنامه آثار مشابه در ژانر وحشت، قهرمان ماجرا خودش پس از درگیریهای متعدد و تحمل بدبختیهای فراوان، علل برخی از وقایع را در دنیای فیلم درک میکند؛ خواه میخواهد این افشاگریها درست باشند یا غلط.
جای تعجب دارد چرا گری دوبرمن به عنوان فیلمنامهنویس از کاراکترهای ماجرا، چند احمق به تمام عیار میسازد. کاراکترهایی که اشتباهات زیادی را در گذشته مرتکب شدهاند و با علم به پیشزمینه تاریک خودشان تلاش میکنند تا والاک، اهریمن قدرتمند این قصه را شکست دهند.
کورین هاردی در فیلم The Nun دست به دامان صحنههای ترسناک لحظهای میفتد و چه چیزی کلیشهایتر از این تکنیک کهنه سینما برای ترساندن؟ البته اگر به کارنامه این کارگردان نگاه مختصری بیندازیم، فقط یک فیلم سینمایی بلند به نام The Hallow دیده میشود که در سه سال گذشته اکران شد و علی رغم نمرات نسبتا قابل قبول منتقدین، بیشتر عموم این اثر را در سبک ترسناک نمیپسندند. شاید چون همه چیز قابل پیشبینی است و محرکههای موجود در فیلم، به شدت خنثی عمل میکنند. یعنی تماشای چهره والاک در یک صحنه، شاید برای چند ثانیه منجر به بالا رفتن تپش قلب شما شود و در چند دقیقه بعد، اوضاع امن و امان جلوه کند.
فیلم The Nun از آنچه تصور میکنید، به مراتب بیشتر کلیشهای است!
شاید پیش خودتان این سوال را مطرح کنید نویسنده این همه درباره فیلم The Nun غر میزند ولی این فیلم در گیشه، فروش بسیار خوبی را توانسته کسب کند. در جواب باید گفت الزاما چون این اثر از لحاظ فروش تا به الان موفق بوده، دلیلی ندارد از لحاظ کیفی نیز به همین صورت باشد. کمپانی برادران وارنر برای تبلیغات فیلم The Nun کم هزینه نکردهاند. از طرفی به واسطه محبوبیت سری فیلمهای احضار و آنابل، این اثر نیز بیشتر از حد معمول دیده میشود. پس نمیتوان نتیجه گرفت یک محصول پرفروش، حتما بهترین کیفیت را دارد.
اگر قرار باشد دوباره دنباله یا پیشدرآمد برای The Nun در نظر گرفته شود، بدون شک رسانههای مختلف نسبت به موفقیت آن از لحاظ کیفی جبهه میگیرند. هر چند دیوید سندبرگ در فیلم «آنابل: آفرینش» ثابت کرد با ابتکار و فرار از تکنیکهای رایج در میان سایر فیلمهای این ژانر، میتوان از کاراکتر و قصه شکست خورده قسمت اول، یک کابوس چند ساعته بسیار قویتری به مخاطب نشان داد.
انگار همین دیروز بود جیمز وان، مسئولیت ساخت و کارگردانی فیلم The Conjuring را پذیرفت و خاطرات ترسناکی را برای همه رقم زد. وان در بطنِ قصهاش، از عروسک مخوف و واقعیِ آنابل گفت و در دل قصه دومش، از والاک، راهبهای اسرارآمیز. معلوم نیست در آینده چه برنامههای مختلف و متنوعی قرار است در این دنیای رازآلود رقم بخورد ولی من، به عنوان فردی علاقهمند به ژانر وحشت نسبت به سایر آثار در این سری خوشبین نیستم. چرا که قبلا در سری فیلمهای موذی (Insidious) که ایدهای جدید داشتند، روند کیفی دنبالهها را به وضوح دیدیم: سناریوهای کلیشهای، تیم بازیگری خسته و بیحال، پایانبندیهای مسخره و صد البته تکنیکهای به شدت قابل پیشبینی در ترساندن.
اگر قرار باشد والاک بیشتر از این در دنیای احضار خودی نشان بدهد، ویژگیهای منفی که به آن اشاره شده را در فیلمهای آینده خواهیم دید. مگر اینکه جیمز وان به کمکِ قلمِ برادران هیز (Hayes)، ماجرای دیگری در دنیای تاریکِ احضار رقم بزند.
این مجموعه چه زمانی از تلویزیون پخش شد؟
از روز دوشنبه، ۳ نوامبر سال ۲۰۱۴ تا ۷ نوامبر از شبکه کارتون Cartoon Network
موضوع آن چیست؟
«آنسوی دیوار باغ» اولین سریال کوتاه شبکه کارتون بود که برای ۵ شب، شبی دو قسمت ۱۵ دقیقهای از آن پخش شد. داستان آن در مورد دو برادر، ویرت Wirt جدی (با صدای الیجا وود Elijah Wood) و گرگ Greg دوستداشتنی (با صدای کالین دین Colin Dean) است که در راه رسیدن به خانه در جنگلی به اسم ناشناخته Unknown گم میشوند. همانطور که در آغاز قسمت اول گفته شد: «جایی در میان تاریخ وجود دارد که افراد کمی آن را دیدهاند. مکانی مرموز به نام «ناشناخته»، جایی که داستانهای فراموششده برای کسانی که در میان این جنگل میگذرند، آشکار میشود.»
میتوان گفت که این مجموعه تلویزیونی نسخه کارتونی «بهسوی جنگل» Into the Woods است؟
نه اصل داستان این سریال از داستانهای افسانهای نیامده است. بیشتر در مورد داستانهای زندگی ماست و تاثیری که اتفاقات زندگی در درک ما از دنیای پیرامونمان میگذارد.
سازندهی این سریال کیست؟
پاتریک مکهیل Patrick McHale، نویسنده و کارگردان هنری سابق برنامه محبوب «زمان ماجراجویی» Adventure Time از شبکه کارتون، این سریال را براساس فیلم کوتاه خود، ساخته است.
حالا که یکی از تولیدکنندههای «زمان ماجراجویی»، سازنده این سریال است آیا به این معناست که شخصیتهای این مجموعه هم کلاههای بامزه به سر دارند؟
ویرت کلاه قیفی قرمزی به سر دارد و گرگ هم قوری نقرهای بهجای کلاه سرش میگذارد. پس بله.
چرا سازندههای «زمان ماجراجویی» اینقدر از کلاههای عجیب خوششان میآید!در قسمت اول این سریال چه اتفاقی میافتد؟
گرگ و ویرت در راه رفتن به خانه در جنگی گم میشوند و جنگلبانی (با صدای کریستوفر لوید Christopher Lloyd) را میبینند که به آنها میگوید اگر تا وقتی کارش را تمام کند منتظرش بمانند، به آنها کمک میکند که راه خانه را پیدا کنند. هنگامی که بچهها در خانه او منتظر هستند، هیولایی به آنها حمله میکند. با اینکه آنها در این نبرد پیروز میشوند اما برنده شدنشان عواقبی دارد.
آیا این هیولا ترسناک است؟
یک جورایی شبیه شخصیت هانیکومب Honeycomb است، پس بله.
آیا «آنسوی دیوار باغ» سریال خوبی است؟
احتمالا بزرگترها شبکه کارتون را به خاطر برنامههای Adult Swim (انیمیشنهای مخصوص بزرگسالان که شبها از این شبکه پخش میشود) میشناسند. «آنسوی دیوار باغ» ثابت میکند که این شبکه میتواند برنامهای مناسب برای کودکان و بزرگسالان تولید کند و بزرگسالانی که چه با کودکان خود و چه بهتنهایی آن را تماشا میکنند، از آن لذت ببرند؛ مانند «زمان ماجراجویی» آنقدر اتفاقات جالب در آن میافتد که بچهها را جذب کند و درعینحال موضوع ضمنی آن باعث به فکر فرورفتن بزرگترها میشود؛ اما این مجموعه با «زمان ماجراجویی» بسیار تفاوت دارد. «آنسوی دیوار باغ»، تاریکی و ترسناکی ملایم و درعینحال تأثیرگذاری دارد و با موسیقی جالب خود حالوهوای عجیبی به مخاطب میدهد. میتوان گفت «آنسوی دیوار باغ» بیشتر عجیب است تا ترسناک. در هر قسمت و در حین هر ماجرایی نگران جان شخصیتهای اصلی هستیم، اما در هر قسمت خطر متفاوت است. درست وقتیکه فکر میکنیم آن جنگلبان قصد کشتن بچهها را دارد، به آنها پیشنهاد کمک میدهد، اما هنوز از نیتش مطمئن نیستیم. همین اتفاق در قسمت دوم نیز میافتد، وقتیکه آدمهای کدوحلوایی بارها از تهدید کردن آنها به کمک کردن به آنها میرسند. این نگرانی دائمی تا آخر مجموعه با مخاطب میماند.
فکر میکنید بچهها از این سریال خوششان بیاید؟
آنها عاشق گرگ که از توی شلوارش شکلات درمیآورد و در تلاش است اسمی مناسب برای قورباغهاش پیدا کند، میشوند. بچهها خیلی متوجه تغییر رفتارهای آنها نمیشوند ولی کلی اتفاقهای اسرارآمیز و عجیب وجود دارد که آنها را سرگرم میکند.شخصیت مورد علاقه شما کدام است؟
مسلما گرگ. پرندهای به اسم بئاتریس Beatrice (با صدای ملانی لینسکی Melanie Lynskey) نیز در جنگل است به شخصیتهای اصلی کمک میکند و بزرگترها از این شخصیت خوششان خواهد آمد.
از کدام شخصیت بدتان میآید؟
نمیتوان گفت که از ویرت بدتان میآید ولی در بسیاری از صحنهها تحمل کردنش سخت است.
بهترین نکته «آنسوی دیوار باغ» چیست؟
تصویرسازیها، مخصوصا جنگل انبوه و تاریک با رنگهای مختلف خود، بسیار جذاب و تماشایی هستند. درست است که تصاویر کارتونی هستند، اما مانند نقاشیهای هایائو میازاکی Hayao Miyazaki که در آثارش یک تصویر رؤیایی به سرعت میتواند به کابوسی تبدیل شود، تأثیرگذار است.بدترین نکته آن چیست؟
آهنگهای جدیدی برای این مجموعه ساخته شده است، اما به نظر من آهنگ اگر بهخوبی آهنگ «زیر دریا» Under the Sea (انیمیشن پری دریایی کوچک Little Mermaid) نباشد، قابل قبول نیست.
تماشای این سریال را توصیه میکنید؟
بله حتما. اگر کودکی دارید، باهم این سریال را تماشا کنید. ممکن است در آخر نظر خاصی راجع به آن نداشته باشند، اما تا هفتهها نمیتوانید قوری را از سرشان بردارید!
این مطلب از نوشته برایان مویلان Brian Moylan در سایت گاردین The Guardian گرفته شده است.