Bernard Cornwell ماجراهای کتاب The Last Kingdomرا در بستر وقایع تاریخی قرن نهم میلادی در بریتانیا روایت می کند:در سال 872 میلادی قبایل بیگانه مهاجم وایکینگ با حمله گسترده به بریتانیا موفق به تصرف این سرزمین می گردندو تنها یکی از حاکمان آن دوران بریتانیا موفق به محافظت از قلمرو سرزمین خود دربرابر وایکینگ ها می گردد و او کسی نیست جز آلفرد کبیرپادشاه سرزمینی در جنوب غربی بریتانیا که مقاومت او و تلاشش برای شکست اقوام مهاجم سرآغاز تشکیل انگلستان به عنوان یک کشور در درون جزیره بریتانیا می گردد.اما شخصیت اصلی داستان Bernard Cornwell فردی به نام Uhtred of Bebbanburg می باشد که درطول حمله وایکینگ ها به بریتانیا در کودکی پدرش کشته و خود به اسارت گرفته می شود.اما پس از مدتی توسط یکی از فرماندهان وایکینگ ملقب به Ragnar the Fearless آزاد گشته و به فرزندخواندگی پذیرفته می شود رفتار مناسب اعضای این خانواده با او و نحوه زندگی آزادانه آنهااو را به این خانواده نزدیک و تبدیل به یکی از آنها میکند.اما بروزحادثه ای تلخ و دردناک همه چیز را تغییر میدهد...
داستان این سریال درباره یک پسر به نام اسکات که یک شب با بهترین دوستش به جنگل می رود و در جنگل و در تاریکی موجود عجیبی به او حمله میکند و روز بعد که بهوش می اید میبیند که بدنش شروع به تغییراتی میکند و ...
در آینده نزدیک، در دنیایی که توسط نیروهای فضایی بیگانه اشغال شده و نسل بشر به دو گروه اطاعت کننده از اشغالگران و مخالفانشان تبدیل گشته، خانواده Bowman که در لس آنجلس زندگی می کنند در تلاش هستند با دوری کردن از قرار گرفتن در مرکز درگیری های این دو گروه و گرفتن تصمیمات دشوار دراین شرایط سخت کنار یکدیگر مانده و زنده بمانند. اما زمانی که پدر خانواده Will که در گذشته در نیروی FBI مشغول به کار بوده مجبور می شود تا برای حمایت از خانواده اش با دولت اشغالگر همکاری نماید اوضاع برای این خانواده پیچیده تر و سخت تر می گردد...
در سال 1890 (ویلیام مرداک) از تکنیک های رادیکال پزشکی قانونی از جمله شواهد انگشت نگاری و ردیابی، برای حل برخی از وحشتناک ترین قتل های شهر استفاده میکرد...
سریال در مورد یک افسر پلیس است که در یک ماموریت زخمی میشود و به حالت اغما میرود و وقتی به هوش می آید متوجه میشود که آدم های اطرافش به موجوداتی وحشتناک تبدیل شده اند. او تصمیم میگرد رهبری گروهی از افراد سالم را برای نابودی آدم های غیر عادی تشکیل دهد و به دنبال خانواده اش بگردد و …
کاراکتر مرکزی داستان این سریال، کوئنتین کولد واتر، جوانی است که بدنبال یافتن و حضور در دانشگاهی در نیویورک که مختص سحر و جادو می باشد. کوئینتین، جوانی باهوش که از استعداد بالایی برخوردار است و همیشه با دید متفاوتی به دنیای اطرافش نگریسته. او عجیب غریب و یک جورایی هم آدم غیرقابل اعتمادی محسوب می شود و بجز جولیا دوست دوران کودکیش، دیگران همیشه ار او دوری کرده اند. هیچ چیز در دنیا برایش مهمتر و اعجاب انگیزتر از جادو نیست. با ورود کوئینتین به دانشگاه Brakebills ، دیگر همه چیز برایش به مانند قبل نخواهد بود. حالا شناختی که کوئینتین از جادو پیدا می کند محدود به چند تردستی با کارت نیست. بلکه دیگر همه چیز فراتر از آن است که میپنداشته و آینده به آن ناخوشایندی که فکرش را می کرده نیست...
داستان سریال تمرکز داره بر روی زنی به نام النا مایکلز که در تورنتو زندگی میکنه و تنها گرگینه ی زن دنیاست. او چندین سال پیش گروهش را ترک کرده اما بنا به درخواست رئیس گروه او دوباره باز میگردد به گروه تا در حل کردن پرونده هایی مربوط به قتل کمکشان کند...
«سوپرگرل» داستان کارا دخترعموی سوپرمن است که در سیاره کریپتون به دنیا آمده و بعد از آمدن به زمین به خانواده فوسترن سپرده میشود. به کارا گفته شده که مراقب استفاده از قدرتهای خارق العاده خود باشد تا مورد توجه دیگران قرار نگیرد.
دختر جوونی به اسم جسی هست که بعد از اینکه توسط دوست پسرش بهش خیانت میشه میره تو اینترنت می گرده و می خواد به خونه پیدا کنه و اول خیال می کنه قراره با سه تا دختر زندگی کنه اما می بینه که سه نفر پسرن …
«لئونارد» و «شلدون» دو دانشجوی نخبه فیزیک، اما بسیار ضعیف در روابط اجتماعی هستند که با هم زندگی می کنند. ماجرا از جایی شروع می شود که دختری بنام «پنی» همسایه ی آنها می شود، و به آن ها نشان می دهد که چقدر درمورد نحوه ی زندگی در خارج از آزمایشگاه کم می دانند...