پس از اینکه یک دختر جوان در یک جامعه کوهستانی مذهبی دورافتاده مرده پیدا میشود، گروهی از دختران نوجوان تصمیم میگیرند با پذیرفتن طبیعت تاریک خودشان، علیه ارواح شیطانی که به اعتقاد آنها دختر را کشتهاند، بجنگند.
پیاده روی یک دختر نوجوان در صحرا با دوستانش پس از برخورد با هواپیمای سقوط کرده حامل مواد مخدر او را مجبور می کند که از یک باند بی رحم پیشی بگیرد و با دشمنی بسیار بدتر از قاچاقچیان مواد مخدر روبرو شود...
ماجراهای فردی به نام گری . که یک خوانندهی مستقل به شمار میآید و تصور میکند که به صورت ذاتی، یک گرگ است. گری دعوتنامهی همکاری از سمت تهیه کنندهی موسیقی به نام Vaughn Daniels دریافت میکند و تصمیم میگیرد که ...
این فیلم کوتاه بر اساس بازی اکشن فارکرای ۵ ساخته شده است. فیلم فارکرای ۵ ، همانند بازی ، در شهر هوپ کانتی از ایالت مونتانا جریان دارد و داستان چند جوان ماجراجو را روایت میکند که گرفتار یک گروه مرموز و عجیب و غریب در این منطقه میشوند و…
جوناه که یک قمار باز بیکار با بدهی ها سنگین می باشد تصمیم میگیرد دخترش که اختلال بینایی دارد را به یک سفر جاده ببرد تا بتواند قبل از نابینا شدن، شفق شمالی را ببیند...
بعد از مدتها جنگ خدایان و تایتانها، سرانجام خدایان فاتح این جنگ میشوند تا صلح و ثبات را به بشریت باز گردانند. اما شکست تایتانها به معنای ریشه کنی ظلم و ستیز در جهان نیست چراکه اینبار نوبت به یک شیطان بسیار خشن و ظالم به نام «پادشاههایپریون» است که با بشریت مبارزه کرده و دنیا را به سمت تاریکی سوق دهد.هایپریون به دنبال سلاحی است که به وسیله آن میتواند نسل بشریت را نابود کند و امپراطوری شوم خود را آغاز نماید اما «تسئوس» انسانی فانی است که توسط «زئوس» برگزیده شده تا انسانها را در جنگ علیه هایپریون رهبری کند.
یک جنایتکار به یک شهر کوچک می رسد و قصد دارد از بانک محلی سرقت کند. اما وقتی وارد می شود با یک استاد بازنشسته ملاقات می کند و برنامه هایش به طور غیرمنتظره ای تغییر می کند. پروفسور به دزد اجازه می دهد در خانه اش زندگی کند و دوستی آشفته ای به وجود می آید.
با توصیه قهرمان دوران کودکی خود، رابرت آر. مِت، در یک ماجراجویی دیوانهوار برای دستیابی به سه کلید برای تبدیل شدن به "کسی" - یک دختر، مقداری پول و یک حلقه قهرمانی - راهی میشود...
پس از مرگ وحشتناک جیگسا، مارک هافمن، تنها دستیار باقیمانده جیگسا، بعنوان قهرمان شناخته می شود. مامور استرام به دنبال کردن رد هافمن ادامه میدهد، اما در همین حال افراد جدیدی در تلههایی مخوف گرفتار میشوند.
دکتر بروس بنر بخاطر تماس اشتباهی با اشعه گاما، هرگاه که ضربان قلبش بالا میرود، تبدیل به یک غول سبز خشمگین می شود. در همین حال یک سرباز نیز از همین تکنولوژی استفاده می کند تا با او مقابله کند.
پس از آزادی از زندان به دلیل ضرب و شتم وحشیانه یک مرد سیاهپوست، دانی، بوکسور جوان سفیدپوست، توسط پدر قربانیش، جورج، برای مبارزه ای با یک حریف با استعداد و انتقام جو، اوسی، مربیگری می کند ...
وقتی دوست دختر یک تنبل بیش از حد مواد مصرف می کند، او و دوستش تصمیم می گیرند جسد را پنهان کنند. با این حال، هنگامی که آنها به محل دفن انتخابی خود می رسند، متوجه می شوند که شیطان پرستان در حال انجام یک قربانی مراسم هستند...
همسر و وکیل ویکتور، ویکتور را مسموم می کند و عامل مرگ او را مواد مخدر می داند. سم نمی کشد و ویکتور آن دو را در عمارت خود به دام می اندازد، جایی که او انتقام خود را می گیرد...
«تام استال» (ویگو مورتنسن) شهروندی نمونه، پدری ایده آل و شوهری محبوب است. او به همراه پسرش «جک»، دخترش «سارا» و همسرش «ایدی» (ماریا بلو) زندگی آرامی را درمیلبروک ایندیانا می گذرانند. اما وقتی دو تبهکار خشن به قصد سرقت از غذاخوری وی دست به سلاح می برند، او ناچار به مقابله با آنها برمی خیزد و پس از گرفتن اسلحه یکی از آنها به زندگی دو تبهکار خاتمه می دهد. تام با هیاهوی رسانه ها درباره این ماجرا یک شبه تبدیل به قهرمانی محلی می شود. اما پیدا شدن سرو کله تبهکاری به نام «فاگرتی» (اد هریس) آرامش تام استال را به هم می زند. فاگرتی اصرار دارد که نام او در واقع «جویی کیوساک» است و در گذشته آدم کشی حرفه ای بوده و از وی می خواهد تا همراهش به فیلادلفیا، جایی که به آن تعلق دارد، برود …
سریال درباره ی دختری جوان به نام ماری استوارت (Mary Stuart) ملکه اسکاتلند هست. ماری نوجوان یک ملکه خودکام ، زیبا و احساسی است که تازه به قدرت رسیده. او همراه با ۳ دوست صمیمی خودش به فرانسه فرستاده میشه و برای تضمین اتحاد استراتژیک اسکاتلند ، با فرانسیس پسر جذاب پادشاه فرانسه نامزد میکنه ولی این پایان بازی نیست و داستان به سیاست و دین و برنامه هایی که به احساس و قلب ربطی نداره کشیده میشه...
بعد از اینکه بیماری گسترش پیدا می کند و به بیشتر مردم منتقل می شود، نظم جامعه بهم می خورد و جان سالم بدر برده ها در کمپ های مختلف برای بقا مبارزه می کنند. در این میان که تعداد خونآشام ها در حال افزایش است، دکتر لوتر باید هر چه سریع تر متوجه شود که چه اتفاقی در حال رخ دادن است، در حالی که فاین روز به روز قدرتمندتر می شود تا در نهایت تبدیل شود به رهبر جامعه زیرزمینی خونآشام ها.
داستان سریال درباره یک دزد حرفه ای می باشد که از زندان آزاد می شود و توسط گروهی خلافکار مجبور به انجام عملی می شود که به خاطر آن به زندان افتاده بود و…
این سریال الهام گرفته شده از لورن کمبالبرت و همکارش مروان مری که جزء خبرهترین مذاکرهکنندگان با گروگانگیرها و خلافکارها بودهاند میباشند است. آنها در سرتاسر دنیا سفر میکنند تا به شرکتهای چند ملیتی و آژانسهای ملی با مذاکرات فشرده با خلافکارها و رسیدن به راهحل کمک کنند...
دختر گمشده داستان دختری اغواگر و زیبا به نام «بو» است، که قدرتهای ماورالطبیعه دارد اما چون در بین انسانها زندگی کرده نمی داند چه قدرتهایی دارد. تا اینکه در اولین سـ…س با دوست پسرش خون او را تا آخرین قطرات می خورد و از اینکه قدرت خون آشامی دارد وحشت می کند. با تحقیقاتی که انجام میدهد متوجه میشود که از موجوداتی افسانه ای با نام فی ها است. فی ها موجوداتی خیالی هستن که به عنوان انسان در بین افراد بشر زندگی می کنند و زیبا هستن اما در پس پرده از انسان ها تغذیه می کنند…
داستان این سریال راجع به تلاش مردی برای کشف هویتش میباشد.مردی به نام "رومان نیومرال" با تتویی روی گردنش.“XIII ” یا همان شماره سیزده یک مامور مخفی سابق است که گذشته خود را به یاد نمی آورد. این مرد توسط یک سازمان سیاه ضد دولتی شکار شده و سپس به دنبال نشانه هایی است که وی را به شناخت گذشته اش و رازهایی که حامل آنهاست و باعث شده تا فرد با ارزش و احتمالا خطرناکی باشد ، هدایت کند.
داستان سریال تمرکز داره بر روی زنی به نام النا مایکلز که در تورنتو زندگی میکنه و تنها گرگینه ی زن دنیاست. او چندین سال پیش گروهش را ترک کرده اما بنا به درخواست رئیس گروه او دوباره باز میگردد به گروه تا در حل کردن پرونده هایی مربوط به قتل کمکشان کند...