ویلیام نورماندی و هارولد وسکس، دو شخصیتی بودند که سرنوشت آنها را در نبرد هاستینگز در سال ۱۰۶۶ به هم رساند؛ آنها متحد بودند، اما تا پیش از آنکه سرنوشت آنها را در کشمکشی بر سر تاج و تخت کشور درگیر کند، هیچ ادعایی بر سلطنت بریتانیا نداشتند.
تاکاگی عاشق اینه که یکی رو اذیت کنه، و کی بهتر از نیشیکاتا، همکلاسی کنار دستیش؟ اون نیشیکاتا رو مثل کف دستش میشناسه و برای همین تلافی کردن براش خیلی سخته. ولی نیشیکاتا دستبردار نیست و همیشه دنبال یه فرصت میگرده تا یه جوری حال تاکاگی رو بگیره.
«Trigger» داستانی نفسگیر از شهریست که ناگهان با موجی از خشونت مسلحانه روبهرو میشود. در حالی که امنیت عمومی در خطر است، یک پلیس با گذشتهای پرزخم و مردی مرموز با اهداف پنهان، وارد مسیری پرتنش میشوند تا از وقوع فاجعهای بزرگتر جلوگیری کنند. این سریال با فضایی تاریک و پرتعلیق، به بررسی انتخابهای انسانی در مواجهه با قدرت و خشونت میپردازد.
داستان سریال دربارهی کودکانیه که توسط والدینشون رها شدن و حالا در مسیر انتقام و بقا قدم میذارن. شخصیت اصلی، کیم آه-هیون (با بازی وون جینآه)، دختریه که بعد از بازگردانده شدن توسط خانوادهی فرزندخواندهاش، زنده میمونه و رهبری گروهی از کودکان آسیبدیده رو بهعهده میگیره
اینجا مردی ایستاده که از گذشتهاش پشیمان است. سوکچول، گانگستری با قلبی مهربان، هیچوقت برای این شغل ساخته نشده بود. برخلاف گانگسترهای متظاهر با کتوشلوارهای شیک، او آدمی معمولیست؛ درست مثل من و تو، که هر روز را با امید به آیندهای بهتر سپری میکند.
در سوی دیگر، زنی هست که میخواهد از حصار زندگیاش عبور کند. مییونگ خوانندهای تازهکار است که آرزوی ترانهسرایی دارد، آنهم در صنعتی که تحت سلطهی ستارههای پاپ است. او در تلاش است تا رویایش را محقق کند و در کنار مادر بیمار خود زندگی شادی داشته باشد. فرصتی برای شروعی دوباره به او داده میشود.
شاید عشقشان کلیشهای به نظر برسد، اما آیا میتواند رؤیاهایشان را به واقعیت تبدیل کند؟ حتی اگر نه، زندگی ادامه خواهد داشت، همانطور که خورشید دوباره طلوع میکند.
«پسر خوب» ترانهایست سرشار از امید؛ برای آدمهایی که مثل لامپ، پیش از خاموشی، با تمام توان میدرخشند.
مافیا تو آمریکا حسابی رواج داره و ترور تو خیابونا یه چیز معمولیه. یه شرکت مرموز به اسم اینفرنو (Inferno) پشت بیشتر این کاراست و از یه سلاح انسانی تقریباً شکستناپذیر به اسم فانتوم (Phantom) استفاده میکنه. یه روز، یه توریست ژاپنی اتفاقی میبینه که فانتوم داره یکی رو میکشه. توریست که حسابی ترسیده، میره تو یه ساختمون خلوت قایم میشه. ولی فانتوم که معلوم میشه یه دختر جوون به اسم آین (Ein) هست، با رئیس اینفرنو که بهش میگن سایث مستر (Scythe Master)، توریست رو گیر میندازن و مغزشوییش میکنن. حالا این توریست که قبلاً آروم بود، بهش اسم زوای (Zwei) میدن و یه عروسک خیمهشببازی تو دستای اینفرنو شده بدون هیچ خاطرهای. زوای تو دنیایی پر از دروغ، فریب و خشونت گیر افتاده و باید برای زنده موندن بجنگه، شاید یه روز بتونه خاطراتش رو برگردونه و از این دنیای پرخطر که همیشه یه قدم با مرگ فاصله داره، فرار کنه.
مشکل اینجاست که آدمهای بد در این دنیا بیش از اندازهاند. این یک انقلاب است.
مردی بههمراه عمویش پیشنهادی برای پیدا کردن یک اثر باستانی کاسهای در دریای غربی دریافت میکند و برای رهایی از زندگی پر از جعل و فروش اشیای تقلبی، پا به ماجراجویی در جستوجوی گنج میگذارند. با افزایش تعداد جویندگان گنج، عطش و وسواس آنها شدت میگیرد و در نهایت ناچار میشوند بین میل شخصی و انسانیت، دست به انتخاب بزنند.
یک تریلر جنایی که گذشتهی تاریک یک متخصص زن برجستهی پزشکی قانونی را به تصویر میکشد — زنی که با اختلال شخصیت ضداجتماعی دست و پنجه نرم میکند و اکنون سایهی پدرِ مقتولش، حیثیت و جان او را تهدید میکند.
خط اس (S Line) یه خط قرمز نامرئیه که تو رو به پارتنر جنسیت وصل میکنه. یه دختر که میتونه این خطهای اس رو ببینه، با اومدن عینکهایی که این خطها رو نشون میدن، وسط یه هرجومرج بزرگ گیر میافته. وقتی آدمای عینکبهدست از طمع دیوونه میشن، اون با یه کارآگاه (Detective) تیم میشه تا جلوی این بحران رو بگیرن و بفهمن کی پشت این ماجراست.