پس از شکست فاجعه بار در جام جهانی 2018، تیم ژاپن در تلاش است تا دوباره جمع شود. اما چه چیزی کم است؟ یک مهاجم آس کامل، که می تواند آنها را به پیروزی هدایت کند. اتحادیه فوتبال ژاپن به دنبال خلق مهاجمی است که تشنه گل و تشنه پیروزی است و می تواند ابزار تعیین کننده ای برای برگرداندن بازی شکست خورده باشد... و برای انجام این کار، آنها 300 نفر از بهترین های ژاپن را جمع آوری کرده اند. و درخشان ترین بازیکنان جوانان چه کسی برای رهبری تیم ظاهر خواهد شد... و آیا آنها قادر خواهند بود هرکسی را که در راه آنها قرار میگیرد، از بین ببرند و از خود بیزاری کنند؟
هر 1000 سال ، شورای خدایان برای تصمیم گیری در مورد سرنوشت بشریت گرد هم می آیند. پس از 7 میلیون سال تاریخ بشر ، خدایان به این تصمیم رسیدند که انسان قابل جبران نیست و باید منقرض شود.
مراقب لوکی باشید – خدای پرنخوت شرارت – که پس از ربودن تسراکت، مثل ماهی بیرون از آب است وقتی که به سازمان مرموز تیویای یا «سازمان مغایرت زمان» (Time Variance Authority) برده شده.
تاکهمیچی هانگاکی در بدترین شرایط زندگی خویش است که متوجه می شود دوست دختر سابق و تنها معشوقه زندگیش هیناتا تاچیبانا که در دوران راهنمایی باهم قرار می گذاشتند توسط دارو دسته تبهکاران " توکیو مانجی(صلیب شکسته卍)" کشته شده است، روز بعد از اطلاع از این حادثه تاکهماچی بر روی سکوی ایستگاه قطار بود که یک نفر او را از پشت هل می دهد و او بر روی ریل قطار می افتد، زمانی که تاکهماچی خود را برای مردن آماده کرده بود وقتی چشمان خود را باز می کند متوجه می شود که به دلایلی به 12 سال پیش که اوج دوران زندگی اش بود بازگشته است او برای نجات زندگی معشوقه اش تصمیم میگیرد که خودش را عوض کند و از اینجاست که انتقام او از زندگی شروع می شود.
داستان در دوره تایشو ژاپن اتفاق میافتد و ماجراجوییهای تانجیرو کامادو، پسر نوجوانی باهوش و مهربان را دنبال میکند. تانجیرو به همراه خانوادهاش در کوهها زندگی میکند و از طریق فروش زغال امرار معاش میکند. اما یک روز، خانواده او توسط شیاطین (اُنی) به طور وحشیانهای به قتل میرسند و تنها تانجیرو و خواهر کوچکش نزوکو از این حادثه جان سالم به در میبرند. اما نزوکو در اثر این حمله به یک شیطان تبدیل میشود. با این حال، او هنوز مقداری از انسانیت خود را حفظ کرده و به برادرش حمله نمیکند. تانجیرو که مصمم به یافتن راهی برای نجات خواهرش و انتقام از شیاطین است، به گروه شیطانکشها میپیوندد. او در این مسیر با آموزشهای سخت و چالشهای خطرناکی روبرو میشود و در کنار دیگر شیطانکشها با شیاطین قدرتمندی میجنگد.
این داستان علمی تخیلی تلاش دو پسر را برای احیای بشریت پس از بحران مرموزی که همه را برای هزاران سال به سنگ بدل کرده نشان می دهد.
کاپیتان سوباسا داستان یک دانش اموز دوره ابتداییه که تمام افکار و ارزوهاش نشعت گرفته از عشق اون به فوتباله. سوباسا اوزارای 11 ساله فوتبال بازی کردن رو از بچگی شروع کرده و درحالی که برای اکثر دانش اموزای همسن خودش فوتبال فقط یه ورزش تفریحیه، برای اون به دغدغه فکریه بزرگی تبدیل شده. سوباسا برای دنبال کردن ارزوهاش همراه مادرش به شهر نانکاتسو که به دلیل تیم های موفق مدارسش معروفه، نقل مکان می کنن. ولی اگرچه سوباسا توی تیم سابقش بهترین بود ولی در نانکاتسو رقبای زیادی وجود داره که باعث میشه سوباسا تمام توانایی ها و استعدادشو لازم داشته باشه تا بتونه خودشه از بقیه جدا کنه. او نه تنها با رقبای جدید اشنا میشه، بلکه دوستان جدیدی هم پیدا میکنه. مثل دختر زیبایی به نام سانائه اکازاوا و دروازبان با استعدادی به نام گنزو واکابایاشی که مثل سوباسا علاقه شدیدی به فوتبال داره و در ادامه به سوباسا کمک میکنه تا پیشرفت کنه و به سوی رویاهاش بره. حضور در جام جهانی فیفا به همراه ژاپن ارزوی نهایی سوباساست اما قطعا سوباسا راه درازی رو برای رسیدن به این ارزو درپیش داره.
بعد از اینکه خانوادهی فرانک کستل کشته میشوند، او به یک شورشی به نام "پانیشر" تبدیل میشود که با جرم و جنایت مبارزه میکند.
دردویل، جسیکا جونز، لوک کیج و مشت آهنین با همدیگر تیمی را تشکیل میدهند تا به مبارزه با جرم و جنایت در شهر نیویورک بپردازند...
دنی رند، یکی از اهالی متمول شهر نیویورک است که در کودکی به همراه والدینش به کشور تبت سفر میکند. اما قبل از رسیدن به مقصد، هواپیمای آنها سقوط میکند و والدین او جان خود را در این سانحه از دست میدهند. دنی توسط اهالی کان لان نجات داده میشود و آنها فنون کونگ فو را به او می آموزند و در نهایت بخاطر توانایی هایش ملقب به "آیرون فیست" (مشت آهنین) میشود. پس از رسیدن به دوران جوانی و بلوغ، دنی به شهر نیویورک بازمیگردد و سعی میکند شهر را به روش خودش از جرم و جنایت پاکسازی کند...