چهار سال پس از اتفاقات نگهبانان کهکشان بخش ۲ انتقامجویان که پس از رویدادهای فیلم کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی از هم گسستهاند، به نگهبانان کهکشان میپیوندند تا با تانوس که به دنبال تصاحب همهٔ سنگهای ابدیت و حکمرانی بر واقعیت است، مقابله کنند.
این فیلم که در دوران ابتدای زمان و هنگامی که موجودات ما قبل تاریخ و ماموتهای پشمالو بر زمین پرسه میزدند قرار دارد، روایتگر داستان داگ و همراهش هاگناب است که قبیلهاش را در برابر دشمنی قدرتمند به نام لرد نوث و شهر عصر برنزش متحد میکنند تا خانهشان را نجات دهند.
پس از رخدادهای انتقامجویان: عصر اولتران، ثور بدون چکش خود میولنیر در دنیای دیگر زندانی شده است و در آنجا باید به منظور بازگشت به موقع به آسگارد و جلوگیری از رویداد محتمل الوقوع راگناروک (نبرد پایانی و فرجام کار جهان در اساطیر اسکاندیناوی)، توسط شخصیت بد ذات هلا در یک مبارزه به سبک گلادیاتورها در مقابل دوست قدیمیاش هالک قرار گیرد...
اين فيلم درباره هنگ ويليامز خواننده كانتري هست كه در دوران زندگي خود يكي از بزرگترين موسيقي دانان آمريكا محسوب ميشد ، اين فيلم تراژدي زندگي وي را به تصوير ميكشد
در پی یک تراژدی خانوادگی، یک نویسنده مشتاق که بین عشق دوران کودکی اش و وسوسه یک خارجی مرموز گیر افتاده است، تلاش می کند تا از ارواح گذشته اش فرار کند، اینچنین راه خود را به یک خانه که نفس میکشد، خونریزی میکند و به یاد می آورد، کج می کند...
وقتی زارینا یکی از پریان نگهدارنده ی غبار پریان از پیکسی هالو فرار می کند و با خود تمام غبار پریان را می برد همه ی پری ها دچار مشکل جدی می شوند و دیگر نمی توانند از قدرتشان استفاده کنند…
بعد از اینکه «جین فاستر» ( ناتالی پورتمن ) مورد تهدید ساکنان دنیای تاریک «سارتالفیم» قرار می گیرد، «تور» آماده می شود تا به زمین بازگشته و به هر قیمتی از جان او محافظت کند...
«نیک فیوری» مدیر سازمان بین المللی S.H.I.E.L.D است که وظیفه این سازمان برقراری آرامش در جهان می باشد. زمانی که فیوری درمیابد که امنیت زمین توسط «لوکی» مورد تهدید قرار گرفته است، به کمک ابرقهرمانانی چون «مرد آهنی»، «هالک شگفت انگیز»، «تور»، «کاپیتان آمریکا»، و «بیوهی سیاه» با او مقابله می کنند، تا جهان را از فاجعه ای بزرگ نجات دهند...
فیلم سرگذشت پسرجوانی به نام «آلبرت» را در زمان وقوع جنگ جهانی اول روایت می کند که اسب مورد علاقه اش را به ارتش کشورش، انگلستان فروخته و خودش هم برای رویارویی با دشمن به ارتش پیوسته است. با شدت گرفتن جنگ در اروپا آلبرت برای جنگ اعزام می شود…
داستان در مورد نویسنده هالیوودی موفقی به نام “گیل پندر” (با بازی اوون ویلسون) است که همراه با نامزدش و خانواده او به فرانسه سفر می کند. قرارگیری گیل پیرامون افرادی که نامزدش با آن ها رابطه ای دوستانه دارد، برای او راضی کننده نیست و تصمیم می گیرد زمان خود را صرف پیاده روی های انفرادی در خیابان ها و کوچه های پاریس کند. اولین نقطه عطف فیلم زمانی است که با نواخته شدن ناقوس کلیسا، گیل سفری در زمان انجام می دهد تا به طرزی باور نکردنی گام به دوران “اسکات فیتز جرالد” و “ارنست همینگوی” بگذارد و به این طریق فیلم از حالت اولیه خود خارج می شود. محیط جدید، تغییراتی در شخصیت خوددار و تا حدی سرخورده گیل و رابطه او با نامزدش ایجاد می کند. گیل عصر طلایی تاریخی خود را یافته و زندگی زناشویی و معمول او دستخوش تغییراتی می شود...
Thor نام جنگجوی مغرور و قدرتمند سرزمین آسگار است . Thor با قدرت خارج العاده خود برای زندگی در میان انسانها به سیاره زمین فرستاده میشود . زمینی که خیلی زود او را مبدل به یکی از بهترین مدافعان خود میکند …
مراقب لوکی باشید – خدای پرنخوت شرارت – که پس از ربودن تسراکت، مثل ماهی بیرون از آب است وقتی که به سازمان مرموز تیویای یا «سازمان مغایرت زمان» (Time Variance Authority) برده شده.
سریال در خصوص زنی است که به تازگی بیوه شده است. این زن پس از رهایی از ازدواجی که با قصدهای شوم همراه شده بود، تصمیم میگیرد که زندگی خود را دستخوش تغییرات بسیاری کند. به عنوان اولین قدم، این زن تصمیم میگیرد که از لندن، به دهکدهی کوچکی نقل مکان کند و ...
داستان این سریال در مورد شخصیت جاناتان پاین (با بازی هیدلستون) که یک سرباز سابق بریتانیایی و مسئول پذیرش شیفت شب در یک هتل مجلل است، ساخته شده. پاین با زنی فرانسوی-عرب به نام سوفی آشنا میشود که او اطلاعاتی از ریچارد آنسلو روپر که یک دلال بازار سیاه با تخصص در زمینه ی اسلحه است، به او می دهد تا او این اسناد مجرمانه را به سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا منتقل کند. سوفی به دلیل خیانت به روپر کشته میشود و پاین به صورت جاسوس با همکاری با سازمان اطلاعات مخفی بریتانیا در صدد نفوذ به دار و دسته ی روپر و گرفتن انتقام سوفی بر می آید …