-
نقش آفرینی بازیگران :
-
موسیقی متن :
-
جلوه های ویژه :
-
تأثیرگذاری :
-
داستان کلی :
نقاط قوت
- اتمسفر فان
- بازی خوب بازیگران (به خصوص مایکل داگلاس)
- شخصیت لوئیس :)
- جلوه های ویژه خلاقانه
نقاط ضعف
- شخصیت های منفی ضعیف
- زمان کم فیلم یا محتوای زیاد پرداخته نشده (بستگی به دید فلسفی خودتون داره که کدوم رو انتخاب کنید :| )
mcu بعد از فیلم avengers 3 به شدت به یک فیلم فان نیاز داشت تا بینندگان رو از فاز غمناک انتهای فیلم مذکور ، بیرون بیاورد و انت من و واسپ هم به خوبی از عهده این کار بر می آید. شما با یک فیلم فلسفی (مثل شوالیه تاریکی) یا حماسی (مثل اونجرز) طرف نیستید. انت من و واسپ فیلمی به شدت کمدی و فان است. فیلمنامه فیلم در این زمینه عالی عمل می کند و بازی بازیگرانی به مانند پاول راد ، مایکل پنا و رندال پرک که در اصل بازیگران کمدی هستند نیز به این امر کمک می کند.
داستان فیلم نیز پیرو فرمول فیلم های مارولی است. ابتدا قهرمانان در هنگام ماموریت با خبیثی تازه مواجه می شوند ، از خبیث شکست می خورند ، مسئله بین قهرمانان و خبیث شخصی می شود ، قهرمانان با هم متحد شده و خبیث را شکست می دهند و عملیات خود را به پایان می رسانند. اگر باور ندارید کافی است مرد عنکبوتی بازگشت به خانه و یا مرد آهنی 3 را به یاد آورید.
خطر لو رفتن داستان
اما این فیلم در زمینه خبیث ها به خوبی سایر فیلم های مارول عمل نمی کند. گوست برای ما به شخصیت تبدیل نمی شود و کارگردان تلاش دارد تا در طول فیلم شخصی بودن مشکل او با هنک پیم را نشان دهد اما در این زمینه به خوبی عمل نمی کند. همین طور شخصیت سانی برچ نیز انگیزه کافی برای انجام اعمال خود را ندارد. و البته خوب شدن شخصیت گوست در انتها برای بیننده کاملا بی معنی است.
مسائلی مانند شخصیت ژانت یا گوست و خطوط داستانی مانند رابطه واسپ و انت من و گذشته بیل فاستر و هنک پیم به خوبی ادا نشدند و به زمان بیش تری احتیاج دارند.
پایان خطر لو رفتن داستان
جلوه های ویژه این فیلم بی نظیر است. حلاقیتی که بر مبنای قدرت بزرگ و کوچک شدن به کارگردان داده می شود باعث شده تا جلوه های این فیلم با سایر فیلم های ابرقهرمانی به شدت متفاوت باشد. حضور در قلمرو کوانتوم و یا بزرگ شدن اسکات لنگ از نمومنه های این امر هستند.
این فیلم نسبت به نسخه اول پیشرفت خوبی داشته است اما اگر به دنبال فیلمی در حد اونجرز 3 هستید ، این فیلم انتظارات شما را بر آورده نمی کند. پس سطح انتظارات خود را پایین آورده و از فیلم لذت ببرید!
نمره گذاری نهایی : 7 از 10
-
نقش آفرینی بازیگران :
-
موسیقی متن :
-
تأثیرگذاری :
-
داستان کلی :
نقاط قوت
- کادر های فوق العاده استنلی کوبریک
- بازی بی نظیر بازیگران به خصوص آر.لی ارمی
- داستان عالی بخش سرباز خانه و پایانی فیلم
- الگویی برای کارگردانان ژانر جنگ
نقاط ضعف
- افت داستان در ثلث میانی فیلم
هوالعالی
غلاف تمام فلزی
استنلی کوبریک را می توان یکی از برترین فیلمسازان ضد جنگ دانست. بر خلاف اکثر فیلمسازان هالیوودی که جنگ را صحنه ای از نبرد قهرمان های آمریکایی و بزدلان نازی (یا ویتنامی) نشان می دهند ، او تصویر واقعی جنگ را به تصویر می کشد. از اولین فیلم بلند او (ترس و هوس) می توان برداشت کرد که یکی از مهم ترین دغدغه های کوبریک جنگ است.هر کدام از فیلم های کوبریک در این زمینه ، بخشی از جنگ را مورد هدف قرار داده اند در "راه های افتخار"ما با فرماندهان سنگ دل ارتش روبه رو هستیم که تنها به فکر افزودن به مدال های خود و ترفیع درجه هستند و ذره ای برای جان سربازشان ارزش قائل نیستند.در "دکتر استرنجلاو یا چگونه یاد گرفتم دست از نگرانی بر دارم و بمب را دوست بدارم" با سیاست مداران احمق و در "بری لیندون" با سربازان ساده ای که برای کشور خود اهمیتی قائل نیستند و برای پول می جنگند.
لکن "غلاف تمام فلزی" فرق می کند.این فیلم فیلم به موضوعی پرداخته که در کمتر فیلمی با محوریت جنگ دیده می شود.این فیلم علاوه بر میدان جنگ ، درون سرباز خانه ها رو نیز مورد هدف قرار داده.آموزش های خشن و غیر انسانی که به سرباز ها داده می شود تا به قول سرباز "جوکر" به ((قاتلینی که ترس سرشان نمی شود)) تبدیل شوند. اما بیاید قبل از بررسی محتوای این فیلم به فرم و بازیگری این فیلم بپردازیم.
"غلاف تمام فلزی" از لحاظ فرم فوق العاده است. زاویه هایی که برای دوربین ها انتخاب شده عالی است. دوربین روی دست در صحنه های جنگ بی نظیر عمل کرده است و توانسته حس اظطراب و ترس جنگ را به خوبی به مخاطب القا کند.بعد از تجربه فیلم "درخشش" کوبریک به قدرت استدی کم پی برده و در "غلاف تمام فلزی" بهترین استفاده را از آن کرده است. حتی الآن بعد از گذشت سی سال از ساخت این فیلم ، تاثیر آن را می توان در فیلم هایی مانند هک ساو ریج دید.همانند سایر فیلم های کوبریک ، در این فیلم نیز می توان قرینه سازی را دید.سالن سربازان ، رژه گروهان و ... از نمونه های این قرینه سازی هستند.
آر.لی ارمی بعد از بازی در "اینک آخر زمان" ، خود را وارد عرصه بازیگری کرد و در فیلم "غلاف تمام فلزی" یکی از بهترین شخصیت های خبیث تاریخ را خلق کرد.بازی او به حدی درخشان است که تا پایان بخش سرباز خانه ، بازی سایرین اصلا به چشم نمی آید.البته این مسئله کمی نیز به فیلم ضربه زده چرا که بعد از ثلث ابتدای فیلم در سربازخانه ، مخاطب دیگر علاقه ای به دنبال کردن شخصیت "جوکر" ندارد اما به هر حال در کنار آر.لی ارمی ، بازی وینسنت دن آفیو (در نقش سرباز پایل) و متیو موداین (در نقش سرباز جوکر) نیز قابل تقدیر است.
موسیقی این فیلم را ویون کوبریک (دختر استنلی) با نام مستعار ابیگیل مید ساخت چرا که تهمت هایی به کوبریک زده می شد مبنی بر حمایت بی دلیل از قوم و خویشانش. اما بر خلاف این تهمت ها ، موسیقی و صداگذاری این فیلم از کیفیت مطلوبی بر خوردار است.
کوبریک از ابتدای شروع کار حرفه ای خود با فیلم "قتل" داستان فیلم هایش را از رمان های مختلف برداشت می کرد و به همین دلیل فیلم های او معمولا داستانی قوی و شخصیت پردازی مناسبی دارند.این فیلم نیز برداشتی از کتاب موقتی ها،نوشته گوستاوو هسفورد، است. البته فیلم با کتاب تفاوت هایی دارد برای مثال فضای کتاب بسیار تیره تر و تاسف بار تر است.
هشدار: خطر لورفتن داستان فیلم
این فیلم درباره ی کشتن و از دست رفتن انسانیت است.در ثلث ابتدایی فیلم ما سر گروهبانی را می بینیم که برای آماده کردن سربازان برای جنگ ، دست به هر کار خشن و غیر انسانی می زند.برای آن ها اسم های مسخره می گذارد ، تحقیرشان می کند ، آن ها را می زند ، مجبورشان می کند شعار های مسخره بدهند. برای اسلحه شان اسم زنانه انتخاب کنند و با اسلحه شان بخوابند. تمام این تمرین ها ، روی تمام سرباز ها ، به خصوص سرباز پایل ، تاثیر می گذارد و باعث می شود در نهایت ، سرباز پایل که تحمل این همه سختی را ندارد و نفرت تمام سربازان و حتی سرباز جوکر که او را دوست خود می دانست ، می بیند دست به خودشکی می زند.او لحظه قبل از مرگ خود می گوید : ((من در دنیایی پر از کثافت زندگی می کنم))
ثلث میانی فیلم درباره این جنگ بی دلیل و مسخره است. در ابتدا خبرنگارانی را می بینیم که در تلاشند به جای اینکه چهره واقعی جنگ را نشان دهند ، مطالب غیر واقعی و تبلیغاتی را منتشر کنند.سپس با شخصیت دو وجهی جوکر آشنا می شویم. شخصیتی که از طرفی به دنبال انسانیت و از طرفی قاتل است. روی کلاه او عبارت "قاتل بالفطره" را می بینیم اما روی لباس خود علامت صلح را نصب کرده است.در مصاحبه می گوید: ((می خواستم ویتنام شگفت انگیز ، این گوهر زیبای جنوب شرقی آسیا را ببینم. می خواستم این قوم باستانی پر رمز و راز را ببینم و آن ها را بکشم)) این شخصیت دوگانه در آسایشگاه هم قابل مشاهده است ، ابتدا به سرباز پایل کمک می کند و می گوید کسی از تو متنفر نیست ، اما در شب بیش تر از همه او را می زند و در نهایت به خاطر عذاب وجدان از صدای گریه او ، گوش های خود را می گیرد.با توجه به شست و شوهای غیر انسانی که درارتش بر او تحمیل شده ، او هنوز تلاش می کند که انسانیت خود را حفظ کند و همین باعث سر در گمی او می شود.
سایر سربازان نیز اوضاع بهتری ندارند. اکثر آن ها از حضور خود در این جنگ ناراضی اند. در سکانسی که دور جنازه دو سرباز حلقه زده اند ، رافترمن می گوید که آنها برای هدف والایی به نام آزادی کشته شدند ، اما جانور در جواب می گوید ما برای آزادی اینجا نیستیم ، این کار ما اسمش جنایت است.
ثلث پایانی فیلم نیز درباره تغییر سربازان است. جوکر که در جنگ حضور دارد و کشته شدن افراد را می بیند اما هنوز نمی تواند کسی را بکشد چرا که هنوز عقلش کار می کند و به انسانیت اعتقاد دارد.در نهایت نیز ، هنگامی که تک تیر انداز زن برای مردن التماس می کند ، از روی ترحم و انسانیت ، و نه از روی نفرت ، به او شلیک می کند تا او را خلاص کند.اما به هر حال او تبدیل به آدم کش شده است.
جانور ، درباره دو سرباز مرده می گوید بهتره اینا مرده باشند تا من ، اما در ثلث پایانی می بینیم که برای نجات دوستانش خود را به خطر می اندازد و جلو می رود تا دوستانش را نجات دهد.
در نهایت نیز جوکر می گوید : (( آره ، من در دنیای پر از کثافت زندگی می کنم ، اما در عوض زنده ام و از چیزی نمی ترسم))
پایان خطر لو رفتن داستان
در نهایت باید بگویم این فیلم فوق العاده است.کادر بندی های عالی و زاویه دوربین باعث شده مخاطب خود را در میدان جنگ ببیند و موسیقی متن فیلم نیز به خوبی به این احساس کمک کرده است.داستان فیلم بسیار گیرا و جذاب است ، البته در ثلث میانی فیلم کمی افت می کند و همین باعث می شود که این فیلم لایق نمره کامل نباشد ، اما هنوز هم یکی از شاهکار های سینمای ضد جنگ است و الگو و استانداردی کامل برای کارگردانانی که به دنبال فیلم سازی در این ژانر هستند. نمره بنده به این فیلم 9 از 10 است.