بله!
نام خانوادگی اصلی مارلو (یعنی همون maiden name یا نام خانوادگی پدریش) تالی هستش: مارلو تالی
و اگه دوباره سکانس های تعامل مارلو و تالی در طول فیلم رو با دقت مرور کنید و رو دیالوگ هاشون تمرکز کنید به این نکته پی میبرین
@passenger
کاری به نظر ایشون ندارم ولی قسمت آخر کامنتشون با اینکه داره مستقیما به بخشی از فیلمنامه اشاره میکنه اما چیزی نیست که بخواد حتی ذره ای برای کسی که هنوز فیلم رو ندیده چیزی از محتوای داستان رو لو بده و رو تجربه ش از فیلم اثر منفی بذاره (هر چند که نوشتن عبارت spoiler alert همیشه کاری عاقلانه ست)
"قبل از هر چیزی بگم که اگه از جمله افرادی هستین که با تماشای فیلم هایی که روند کندی دارن زود خسته میشین و حوصله تون سر میره پس اصلا سمت I Think We're Alone Now نرید"
----------------------------------------
این پنجمین تجربه کارگردانی Reed Morano (پس از یک فیلم سینمایی و سه سریال تلویزیونی که مهمترین اونها کارگردانی قسمت هایی از سریال موفق The Handmaid's Tale هست که در انتظار فصل سوم به سر میبره) کارگردان و فیلم بردار امریکایی هست که عمده ی شهرتش رو از فیلم برداری آثار سینمایی به دست آورده. در این فیلم هم Morano در نقش کارگردان و فیلم بردار ظاهر شده.
----------------------------------------
و اما در مورد فیلم I Think We're Alone Now باید بگم من این فیلم رو ابتدائا به دو دلیل دانلود کردم: یکی بازی پیتر دینکلج و دیگری فضا و داستان پساآخرالزمانی فیلم که علاقه بسیار زیادی به این فضاها دارم.
----------------------------------------
من فیلم رو دوست داشتم به طور کلی و امتیاز نسبتا خوب یا ----- 6 ----- رو براش کنار گذاشتم.
چیزهایی که در مورد فیلم پسندیدم و اون ها رو جزو نقاط قوتش می دونم یکی بازی خوب پیتر دینکلج (در نقش Del) و الی فنینگ (در نقش Grace) و بازی های کوتاه اما قابل قبول و در اومده ی Charlotte Gainsbourg و پل جیاماتی در نقش های ویولت و پاتریک بود و دیگری موسیقی که رو کار نشسته بود و خوب تونسته بود اون فضای غم انگیز و تنها و سرد فیلم رو در بیاره و در جاهایی که فیلم رنگ هیجان به خودش میگرفت هم باز این موسیقی بود که بار زیادی رو بر دوش داشت.
از صدابرداری و صداگذاری دقیق فیلم هم نباید گذشت که میدونیم در فیلم هایی که دیالوگ در اونها نقش کمتری رو ایفا میکنه این دو عنصر چقد میتونن تاثیرگذار باشن و در پیشبرد روایت داستان نقش مهمی داشته باشن. فیلم بردار هم به خوبی از پس وظیفه ش بر اومده بود و نماهای نزدیک و دور و کات های به موقع و سرضربی که کارگردان به سکانس ها داده بود خیلی در ایجاد حس رازآلودگی و هیجان نهفته ی جهان پساآخرالزمانی فیلم موثر بودن
--------------------------------------------
شاید بزرگترین ایراد فیلم از نظر من فیلمنامه و خلاهایی که در اون وجود داره باشه. در کل فیلم هیچ توضیحی از اینکه چه اتفاقی افتاده که یک دفعه درصد بسیار زیادی از جمعیت مُردن (تقریبا همه) و کسی باقی نمونده. پاتریک و ویولت به عنوان دو تا از چهار شخصیت فیلم چه نقشی در داستان ایفا میکنن و دلیل حضورشون در داستان چیه و چرا انقد سطحی به پاتریک و ویولت پرداخته میشه در حالیکه اگه وقت بیشتری صرف این دو کاراکتر میشد قطعا نتیجه نهایی خیلی متفاوت بود. حتی ما چیز خاصی از پیشینه ی پیتر هم نمیفهمیم در حالیکه هر کدوم از این شفاف سازی ها میتونست فیلم رو از سطح یک اثر یک بار مصرف به فیلمی پرکشش و ماندگار لااقل در ذهن عاشقان این ژانر بدل کنه. متاسفانه فیلمنامه آنچنان که باید کشش نداره و فاقد پیچ و خم های لازم برای اثری در ژانر post-apocalyptic هست.
---------------------------------------------
تماشای این فیلم رو فقط به افرادی که 1) حوصله دارن، و 2) از ژانر پسا آخر الزمانی خوششون میاد، توصیه میکنم و ترجیحا فیلم رو تنها ببینید؛ اینجور فیلمی رو باید تنها دید تا بشه تنهایی و سکوت فیلم رو جذب کرد
اگر با دید و انتظار درست به این فیلم نزدیک بشید و به تماشاش بشینید قطعا نا امید نمی شید!
------------------------------------------------
به طور کلی اگه بخوام یه دسته بندی دست و پا شکسته از انواع منابع ترس (Horror) در آثار سینمایی داشته باشم (البته تا جایی که اطلاعات و ذهنم یاری کنه) میتونم به دو دسته اصلی زیر اشاره کنم:
1) منابع ماوراء طبیعی و غیر مادی مانند جنیان و ارواح خبیث و شیاطین
2) منابع طبیعی و مادی مانند قاتل روانی و مزاحم و حیوانات وحشی و انتقامجو
------------------------------------------------
و در یک دسته بندی دیگه, فیلم ها معمولا به یکی از سه شیوه زیر یا ترکیبی از اونها سعی در ایجاد حس ترس و وحشت در مخاطب میکنن:
الف) مواجهه ناگهانی با منبع ترس (مثل وقتی که یک روح خبیث یک دفعه جلوی دوربین ظاهر میشه که اصطلاحا بهش میگن Jump Scare)
ب) رویارویی پی در پی و بدون پرده با منبع ترس (مانند فیلم هایی همچون سری saw که از نمایش همیشگی و همراه با صحنه های چندش آور ترس واهمه ای ندارن و معمولا زیرشاخه ای از ژانر وحشت به اسم Slasher رو شکل میدن)
ج) ترس پنهان ولی مستمر که به صورت تعلیق و اضطراب بروز پیدا میکنه و لزوما به صورت عریان و بی پرده و بی واسطه, منبع ترس رو به بیننده نشون نمیده بلکه ترس در تمام سکانس ها و تمام دیالوگ ها و تمام شات ها نهفته ست
-----------------------------------------------
اگر بخوام ترس موجود در فیلم Hereditary (موروثی یا میراث) رو در این دسته بندی جا بدم باید بگم ترس استفاده شده در این اثر از نوع 1 و 2 و الف و ب و ج هستش! یعنی همه موارد رو شامل میشه اما تاکید بر 1 و ج هست. یعنی منبع ترس فراطبیعیه و از نوع تعلیق آمیز و مستمر و مستتر هستش.
-----------------------------------------------
موسیقی بسیار اضطراب آور و دلهره انگیز که در تقریبا تمامی سکانس ها با موفقیت اون حس اصیل ترس و اضطراب و واهمه رو به بیننده منتقل میکنه. بازی های بسیار خوب از بازیگران نقش اصلی از Toni Collette در نقش مادر خانواده گراهام که در مرز فروپاشی فکری و عاطفی و جنون قرار داره تا Gabriel Byrne در نقش دکتر استیون گراهام که در ایفای نقش پدر و همسری آرام و متفکر که در بسیاری از سکانس ها سعی در برگردوندن تعادل و ثبات به خانواده در حال اضمحلال خودش بسیار موفق عمل کرده و در نهایت دو کاراکتر محوری و مهم فیلم یعنی چارلی گراهام, دختر خانواده, با نگاه خیره ای همچون یک مجسمه مرمرین عصر رنسانس, و پسر نوجوان خانواده ی گراهام, پیتر گراهام (با بازی مورد پسند Alex Wolff) که به زیبایی از عهده نقش نوجوانی دائما پریشان حال, در مرز اعتیاد به مواد مخدر, با نگاهی همیشه محزون و افسرده بر اومده (البته حلال زاده به داییش میره!!). من تعجب کردم وقتی دیدم بعضی کاربران از کیفیت پایین بازی ها انتقاد کردن. نمیدونم شاید نگاهشون متفاوت بوده ولی من نقصی در بازی ها ندیدم که قابل عرض باشه.
در کنار موسیقی هماهنگ که حتی در نبودش هم به نوعی میشه زمزمه ش رو در ذهن حس کرد و بازی های زیبا و کاملا مطابق با نیاز فیلمنامه, فیلم برداری استادانه و بازی با نورها و نماها رو نمیشه فراموش کرد؛ کافیه فقط تغییر تکنیک فیلم برداری در 30 دقیقه ی پایانی فیلم رو با 90 دقیقه ابتدایی مقایسه کنید تا به اهمیت کار فیلم بردار در القای هیجان، ترس، و حس فروپاشی درونی اعضای خانواده پی ببرین.
---------------------------------------------
در کل میتونم بگم با یک فیلم خیلی خوب طرفیم که بر خلاف آثار موفقی همچون The Conjuring و در راستای آثار ماندگاری مثل The Witch و Wailing ترس رو نه به صورت ناگهانی بلکه به صورت مستمر و پنهان در ناخودآگاه بیننده به ثبت میرسونه و تا مدتی در ذهن مخاطب باقی میمونه.
من امتیاز ----- 8 ----- رو به این اثر زیبا میدم و دیدنش رو به همه پیشنهاد میکنم
باید اعتراف کنم Soldado از اون چیزی که فک میکردم خیلی بهتر بود و به طرز لذت بخشی غافلگیرم کرد
---------------------------------------
قبل از تماشای فیلم این تصور تو ذهنم بود که با یه دنباله ی ضعیف طرف هستم که در بهترین حالت قراره برای نسخه سوم زمینه چینی کنه و بس!
اما بعد از تجربه ی دو ساعته ی فیلم باید بگم با یک اثر خوش ساخت, پولیش شده, تر و تمیز, و پر از هیجان طرف هستیم
---------------------------------------
اصلا فک نمیکردم Stefano Sollimaی ایتالیایی بتونه راه "دنی ویلنوو" (کارگردان قسمت اول و از کارگردانان به نام و شناخته شده ی کانادایی سینمای هالیوود صاحب آثاری چون Arrival و Enemy) رو به این زیبایی ادامه بده. البته این کارگردان ایتالیایی در زمینه ساخت فیلم های جنایی و پلیسی تجربه داره و با عناصر این ژانر آشناست
---------------------------------------
فیلم در تمامی ابعاد یک اثر خیلی خوب و پخته ست. از موسیقی زیبا و کاملا منطبق بر فضای فیلم گرفته که همیشه بیننده رو بر لبه صندلی میخکوب نگه می داره و آدرنالین رو پمپاژ میکنه گرفته (موسیقی این فیلم شباهت زیادی به موسیقی فیلم Arrival داره و به همون اندازه حس رازآلود و پرهیجانی رو منتقل میکنه) تا بازی های استادانه ی "دل تورو" و "برولین" و حتی بازی های کلیشه ای هنرپیشگان شناخته شده ای مثل "کاترین کینر", و همینطور فیلم برداری زیبا با نماهای هم دور و هم نزدیک زمینی و هوایی که بسیار زیاد در انتقال حس هیجان به بیننده موثر بوده و سایر مولفه های یک فیلم موفق که همگی در این اثر یافت میشن.
----------------------------------------
من امتیاز ----- 8 ----- رو برای این فیلم خیلی خوب در نظر گرفتم و از تجربه این اثر بسیار راضی و خوشحالم و به شما هم پیشنهاد میکنم Sicario رو از دست ندید.
در ضمن میتونید با خیال راحت در کنار اعضای خانواده این فیلم رو ببینین چون عاری از هرگونه محتوای جنسی هستش.
فصل هشت فصل آخره. در شش اپیزود که هر کدوم احتمالا حدود یک ساعت و نیم طولش باشه
به نظر من بهترینه
مگه میشه اصلا؟! انقد این سریال جذاب و شاهکاره که انگار طلسم میکنه آدمو. میشینی پاش دیگه دلت نمیخواد پا شی!
بله!
نام خانوادگی اصلی مارلو (یعنی همون maiden name یا نام خانوادگی پدریش) تالی هستش: مارلو تالی
و اگه دوباره سکانس های تعامل مارلو و تالی در طول فیلم رو با دقت مرور کنید و رو دیالوگ هاشون تمرکز کنید به این نکته پی میبرین
کاری به نظر ایشون ندارم ولی قسمت آخر کامنتشون با اینکه داره مستقیما به بخشی از فیلمنامه اشاره میکنه اما چیزی نیست که بخواد حتی ذره ای برای کسی که هنوز فیلم رو ندیده چیزی از محتوای داستان رو لو بده و رو تجربه ش از فیلم اثر منفی بذاره (هر چند که نوشتن عبارت spoiler alert همیشه کاری عاقلانه ست)
عاشقانه دوسش دارم
ممنون پیتر جکسون. ممنون استاد تالکین
----------------------------------------
این پنجمین تجربه کارگردانی Reed Morano (پس از یک فیلم سینمایی و سه سریال تلویزیونی که مهمترین اونها کارگردانی قسمت هایی از سریال موفق The Handmaid's Tale هست که در انتظار فصل سوم به سر میبره) کارگردان و فیلم بردار امریکایی هست که عمده ی شهرتش رو از فیلم برداری آثار سینمایی به دست آورده. در این فیلم هم Morano در نقش کارگردان و فیلم بردار ظاهر شده.
----------------------------------------
و اما در مورد فیلم I Think We're Alone Now باید بگم من این فیلم رو ابتدائا به دو دلیل دانلود کردم: یکی بازی پیتر دینکلج و دیگری فضا و داستان پساآخرالزمانی فیلم که علاقه بسیار زیادی به این فضاها دارم.
----------------------------------------
من فیلم رو دوست داشتم به طور کلی و امتیاز نسبتا خوب یا ----- 6 ----- رو براش کنار گذاشتم.
چیزهایی که در مورد فیلم پسندیدم و اون ها رو جزو نقاط قوتش می دونم یکی بازی خوب پیتر دینکلج (در نقش Del) و الی فنینگ (در نقش Grace) و بازی های کوتاه اما قابل قبول و در اومده ی Charlotte Gainsbourg و پل جیاماتی در نقش های ویولت و پاتریک بود و دیگری موسیقی که رو کار نشسته بود و خوب تونسته بود اون فضای غم انگیز و تنها و سرد فیلم رو در بیاره و در جاهایی که فیلم رنگ هیجان به خودش میگرفت هم باز این موسیقی بود که بار زیادی رو بر دوش داشت.
از صدابرداری و صداگذاری دقیق فیلم هم نباید گذشت که میدونیم در فیلم هایی که دیالوگ در اونها نقش کمتری رو ایفا میکنه این دو عنصر چقد میتونن تاثیرگذار باشن و در پیشبرد روایت داستان نقش مهمی داشته باشن. فیلم بردار هم به خوبی از پس وظیفه ش بر اومده بود و نماهای نزدیک و دور و کات های به موقع و سرضربی که کارگردان به سکانس ها داده بود خیلی در ایجاد حس رازآلودگی و هیجان نهفته ی جهان پساآخرالزمانی فیلم موثر بودن
--------------------------------------------
شاید بزرگترین ایراد فیلم از نظر من فیلمنامه و خلاهایی که در اون وجود داره باشه. در کل فیلم هیچ توضیحی از اینکه چه اتفاقی افتاده که یک دفعه درصد بسیار زیادی از جمعیت مُردن (تقریبا همه) و کسی باقی نمونده. پاتریک و ویولت به عنوان دو تا از چهار شخصیت فیلم چه نقشی در داستان ایفا میکنن و دلیل حضورشون در داستان چیه و چرا انقد سطحی به پاتریک و ویولت پرداخته میشه در حالیکه اگه وقت بیشتری صرف این دو کاراکتر میشد قطعا نتیجه نهایی خیلی متفاوت بود. حتی ما چیز خاصی از پیشینه ی پیتر هم نمیفهمیم در حالیکه هر کدوم از این شفاف سازی ها میتونست فیلم رو از سطح یک اثر یک بار مصرف به فیلمی پرکشش و ماندگار لااقل در ذهن عاشقان این ژانر بدل کنه. متاسفانه فیلمنامه آنچنان که باید کشش نداره و فاقد پیچ و خم های لازم برای اثری در ژانر post-apocalyptic هست.
---------------------------------------------
تماشای این فیلم رو فقط به افرادی که 1) حوصله دارن، و 2) از ژانر پسا آخر الزمانی خوششون میاد، توصیه میکنم و ترجیحا فیلم رو تنها ببینید؛ اینجور فیلمی رو باید تنها دید تا بشه تنهایی و سکوت فیلم رو جذب کرد
------------------------------------------------
به طور کلی اگه بخوام یه دسته بندی دست و پا شکسته از انواع منابع ترس (Horror) در آثار سینمایی داشته باشم (البته تا جایی که اطلاعات و ذهنم یاری کنه) میتونم به دو دسته اصلی زیر اشاره کنم:
1) منابع ماوراء طبیعی و غیر مادی مانند جنیان و ارواح خبیث و شیاطین
2) منابع طبیعی و مادی مانند قاتل روانی و مزاحم و حیوانات وحشی و انتقامجو
------------------------------------------------
و در یک دسته بندی دیگه, فیلم ها معمولا به یکی از سه شیوه زیر یا ترکیبی از اونها سعی در ایجاد حس ترس و وحشت در مخاطب میکنن:
الف) مواجهه ناگهانی با منبع ترس (مثل وقتی که یک روح خبیث یک دفعه جلوی دوربین ظاهر میشه که اصطلاحا بهش میگن Jump Scare)
ب) رویارویی پی در پی و بدون پرده با منبع ترس (مانند فیلم هایی همچون سری saw که از نمایش همیشگی و همراه با صحنه های چندش آور ترس واهمه ای ندارن و معمولا زیرشاخه ای از ژانر وحشت به اسم Slasher رو شکل میدن)
ج) ترس پنهان ولی مستمر که به صورت تعلیق و اضطراب بروز پیدا میکنه و لزوما به صورت عریان و بی پرده و بی واسطه, منبع ترس رو به بیننده نشون نمیده بلکه ترس در تمام سکانس ها و تمام دیالوگ ها و تمام شات ها نهفته ست
-----------------------------------------------
اگر بخوام ترس موجود در فیلم Hereditary (موروثی یا میراث) رو در این دسته بندی جا بدم باید بگم ترس استفاده شده در این اثر از نوع 1 و 2 و الف و ب و ج هستش! یعنی همه موارد رو شامل میشه اما تاکید بر 1 و ج هست. یعنی منبع ترس فراطبیعیه و از نوع تعلیق آمیز و مستمر و مستتر هستش.
-----------------------------------------------
موسیقی بسیار اضطراب آور و دلهره انگیز که در تقریبا تمامی سکانس ها با موفقیت اون حس اصیل ترس و اضطراب و واهمه رو به بیننده منتقل میکنه. بازی های بسیار خوب از بازیگران نقش اصلی از Toni Collette در نقش مادر خانواده گراهام که در مرز فروپاشی فکری و عاطفی و جنون قرار داره تا Gabriel Byrne در نقش دکتر استیون گراهام که در ایفای نقش پدر و همسری آرام و متفکر که در بسیاری از سکانس ها سعی در برگردوندن تعادل و ثبات به خانواده در حال اضمحلال خودش بسیار موفق عمل کرده و در نهایت دو کاراکتر محوری و مهم فیلم یعنی چارلی گراهام, دختر خانواده, با نگاه خیره ای همچون یک مجسمه مرمرین عصر رنسانس, و پسر نوجوان خانواده ی گراهام, پیتر گراهام (با بازی مورد پسند Alex Wolff) که به زیبایی از عهده نقش نوجوانی دائما پریشان حال, در مرز اعتیاد به مواد مخدر, با نگاهی همیشه محزون و افسرده بر اومده (البته حلال زاده به داییش میره!!). من تعجب کردم وقتی دیدم بعضی کاربران از کیفیت پایین بازی ها انتقاد کردن. نمیدونم شاید نگاهشون متفاوت بوده ولی من نقصی در بازی ها ندیدم که قابل عرض باشه.
در کنار موسیقی هماهنگ که حتی در نبودش هم به نوعی میشه زمزمه ش رو در ذهن حس کرد و بازی های زیبا و کاملا مطابق با نیاز فیلمنامه, فیلم برداری استادانه و بازی با نورها و نماها رو نمیشه فراموش کرد؛ کافیه فقط تغییر تکنیک فیلم برداری در 30 دقیقه ی پایانی فیلم رو با 90 دقیقه ابتدایی مقایسه کنید تا به اهمیت کار فیلم بردار در القای هیجان، ترس، و حس فروپاشی درونی اعضای خانواده پی ببرین.
---------------------------------------------
در کل میتونم بگم با یک فیلم خیلی خوب طرفیم که بر خلاف آثار موفقی همچون The Conjuring و در راستای آثار ماندگاری مثل The Witch و Wailing ترس رو نه به صورت ناگهانی بلکه به صورت مستمر و پنهان در ناخودآگاه بیننده به ثبت میرسونه و تا مدتی در ذهن مخاطب باقی میمونه.
من امتیاز ----- 8 ----- رو به این اثر زیبا میدم و دیدنش رو به همه پیشنهاد میکنم
---------------------------------------
قبل از تماشای فیلم این تصور تو ذهنم بود که با یه دنباله ی ضعیف طرف هستم که در بهترین حالت قراره برای نسخه سوم زمینه چینی کنه و بس!
اما بعد از تجربه ی دو ساعته ی فیلم باید بگم با یک اثر خوش ساخت, پولیش شده, تر و تمیز, و پر از هیجان طرف هستیم
---------------------------------------
اصلا فک نمیکردم Stefano Sollimaی ایتالیایی بتونه راه "دنی ویلنوو" (کارگردان قسمت اول و از کارگردانان به نام و شناخته شده ی کانادایی سینمای هالیوود صاحب آثاری چون Arrival و Enemy) رو به این زیبایی ادامه بده. البته این کارگردان ایتالیایی در زمینه ساخت فیلم های جنایی و پلیسی تجربه داره و با عناصر این ژانر آشناست
---------------------------------------
فیلم در تمامی ابعاد یک اثر خیلی خوب و پخته ست. از موسیقی زیبا و کاملا منطبق بر فضای فیلم گرفته که همیشه بیننده رو بر لبه صندلی میخکوب نگه می داره و آدرنالین رو پمپاژ میکنه گرفته (موسیقی این فیلم شباهت زیادی به موسیقی فیلم Arrival داره و به همون اندازه حس رازآلود و پرهیجانی رو منتقل میکنه) تا بازی های استادانه ی "دل تورو" و "برولین" و حتی بازی های کلیشه ای هنرپیشگان شناخته شده ای مثل "کاترین کینر", و همینطور فیلم برداری زیبا با نماهای هم دور و هم نزدیک زمینی و هوایی که بسیار زیاد در انتقال حس هیجان به بیننده موثر بوده و سایر مولفه های یک فیلم موفق که همگی در این اثر یافت میشن.
----------------------------------------
من امتیاز ----- 8 ----- رو برای این فیلم خیلی خوب در نظر گرفتم و از تجربه این اثر بسیار راضی و خوشحالم و به شما هم پیشنهاد میکنم Sicario رو از دست ندید.
در ضمن میتونید با خیال راحت در کنار اعضای خانواده این فیلم رو ببینین چون عاری از هرگونه محتوای جنسی هستش.
از فردا به روز میشه
http://17nightmovie.org/movie/tt5052474