فیلم تقریبا خوبیه که می تونست خیلی بهتر باشه
من امتیاز 6 از 10 رو براش مناسب می دونم
داستان و فیلم نامه می تونست خیلی بهتر از این کار بشه.....به وضوح یک سری نقاط ضعف در داستان وجود داره که اجازه نمیدن این اثر از سطح یک فیلم متوسط بالاتر بره ({خطر لوث شدن داستان} مثلا رییس زندان که هیچوقت از محدوده ی یک تیپ فراتر نمیره و کاملا تک بعدی و سیاه ساخته شده {و همینطور تیپ سرنگهبان دیوانه و عشق دعوا در نقش دریک یا زندانیان مسلمان نمازخون و باخدا که ظاهرا خیلی هم خوف هستن} با اینکه ادعای باهوش بودن داره و ظاهرا کتاب Ray رو هم کامل از بر شده ولی هنوز نمیدونه باید در محیط مرطوب زندانش که زیر عرشه یک کشتی باربری بزرگه از پیچ های ضدزنگ استفاده کنه یا به ذهنشون نمیرسه که وقتی Ray برای بار دوم در سلولک انفرادیه و با نون جویده شده و چسبناکش جلوی دوربین مداربسته رو می گیره لااقل به عقلش برسه و سلولش رو چک کنه یا در جایی دیگه میبینیم که Ray داره از سرنوشت زن و دخترش با امیل راتمایر حرف میزنه در حالیکه واقعا بیننده نمیفهمه چی به سرشون اومده و باید کلی تفکر کنه تا بفهمه زن و دخترش به دست اون فردی که برزلین زندانیشون کرده بود گشته شدن و امثال این کاستی های داستانی و شخصیت پردازی های یک سویه و تک بعدی)
بازی بازیگران نقش های اصلی (شوارتزنگرز و استالونه) خوبه و از نقاط قوت فیلمه به نظرم (هر چند که شخصا خوشحال تر میشم اگه امثال این دو بازیگر رو در نقش پدر و پدربزرگ و مراد و استاد ببینم؛ نه بزن بهادر هایی که یاد جوونی شون افتادن)
موسیقی هم مناسب حال و هوای فیلمه و چیز خاصی نداره و در مواردی هم بهتر بود از ریتم کندتری برخوردار باشه
در کل فیلمی متوسط بود و اگه هم ندیدین چیزی از دست ندادین
رابرت ردفورد و جین فاندا بعد از 50 سال از نقش آفرینی زیباشون در هیبت یک زوج جوان و دلباخته و پر شور در فیلم Barefoot in the Park محصول 1967، اینبار در لباس یک زوج سالخورده ولی همچنان پرشور در جلوی هم ایفای نقش کردن
یک عاشقانه ی آرام و به دور از هیاهو برای دیدن در یک عصر اول پاییزی زیبا
حتما پیشنهاد میکنم ببینید
بله داداش
سرگردون شدیم. منم بلافاصله بعد از فهمیدن قضیه اومدم اینجا ولی خب آرشیوش مثل TM کامل نیست و مثل اونجا مرتب نیست. امیدوارم اینجا دیگه فعال بمونه و آرشیوشم کامل تر شه
من امتیاز 6 از 10 رو براش مناسب می دونم
داستان و فیلم نامه می تونست خیلی بهتر از این کار بشه.....به وضوح یک سری نقاط ضعف در داستان وجود داره که اجازه نمیدن این اثر از سطح یک فیلم متوسط بالاتر بره ({خطر لوث شدن داستان} مثلا رییس زندان که هیچوقت از محدوده ی یک تیپ فراتر نمیره و کاملا تک بعدی و سیاه ساخته شده {و همینطور تیپ سرنگهبان دیوانه و عشق دعوا در نقش دریک یا زندانیان مسلمان نمازخون و باخدا که ظاهرا خیلی هم خوف هستن} با اینکه ادعای باهوش بودن داره و ظاهرا کتاب Ray رو هم کامل از بر شده ولی هنوز نمیدونه باید در محیط مرطوب زندانش که زیر عرشه یک کشتی باربری بزرگه از پیچ های ضدزنگ استفاده کنه یا به ذهنشون نمیرسه که وقتی Ray برای بار دوم در سلولک انفرادیه و با نون جویده شده و چسبناکش جلوی دوربین مداربسته رو می گیره لااقل به عقلش برسه و سلولش رو چک کنه یا در جایی دیگه میبینیم که Ray داره از سرنوشت زن و دخترش با امیل راتمایر حرف میزنه در حالیکه واقعا بیننده نمیفهمه چی به سرشون اومده و باید کلی تفکر کنه تا بفهمه زن و دخترش به دست اون فردی که برزلین زندانیشون کرده بود گشته شدن و امثال این کاستی های داستانی و شخصیت پردازی های یک سویه و تک بعدی)
بازی بازیگران نقش های اصلی (شوارتزنگرز و استالونه) خوبه و از نقاط قوت فیلمه به نظرم (هر چند که شخصا خوشحال تر میشم اگه امثال این دو بازیگر رو در نقش پدر و پدربزرگ و مراد و استاد ببینم؛ نه بزن بهادر هایی که یاد جوونی شون افتادن)
موسیقی هم مناسب حال و هوای فیلمه و چیز خاصی نداره و در مواردی هم بهتر بود از ریتم کندتری برخوردار باشه
در کل فیلمی متوسط بود و اگه هم ندیدین چیزی از دست ندادین
یک عاشقانه ی آرام و به دور از هیاهو برای دیدن در یک عصر اول پاییزی زیبا
حتما پیشنهاد میکنم ببینید
سرگردون شدیم. منم بلافاصله بعد از فهمیدن قضیه اومدم اینجا ولی خب آرشیوش مثل TM کامل نیست و مثل اونجا مرتب نیست. امیدوارم اینجا دیگه فعال بمونه و آرشیوشم کامل تر شه