
Hwang In-Yeop
- نام اصلی : Hwang In-Yeop
- پیشه :
-
-
-
8.3-
یون جو وون دختری باهوش و سر به زیر است که با پدر مجردش یون جونگ جائه زندگی می کند، زمانی که کیم سان ها و کانگ هه جون، دو پسر از شرایط پیچیده وارد زندگی او می شوند. پدرش پسرها را می پذیرد تا در کنار هم به عنوان یک خانواده بزرگ شوند. علیرغم اینکه جو وون از نظر خونی نسبتی ندارد، سان ها و هه جون را می ستاید و آنها را برادران خود می داند، مهم نیست که دیگران چقدر متفاوت فکر می کنند یا می گویند. آنها پس از یک دهه دوری دوباره به هم می رسند - با پویایی های جدید، دردهای حل نشده و پیچیدگی های بزرگسالی روبرو می شوند.
-
7.88.5
داستانی دردناک اما هیجان انگیز از «اوه سو جائه»، یک وکیل بی انگیزه که در حالی که تنها به دنبال موفقیت است، نا امید شده است، و «گونگ چان»، یک دانشجوی دانشکده حقوق که از هیچ چیز برای محافظت از او نمی ترسد.
-
89.1
شعبدهبازی که در یک پارک موضوعی متروک زندگی میکند، مشکلات را برای یک نوجوان افسونشده که واقعیتهای سخت را تحمل میکند، از بین میبرد.
-
8.28.2
لیم جو گیونگ ( Moon Ga Young ) دختر دبیرستانیست که نسبت به همه چیز خوش بین و مثبت است به جز ظاهر خود! او از اینکه در فضای عمومی بدون آرایش دیده شود متنفر است ، اما خوشبختانه با کمک کمی از آموزش های ویدئویی اینترنتی ، به یک متخصص آرایش خودآموز تبدیل شده است. آنچه او به صورت آنلاین آموخته است زندگیش را متحول کرده است و در مدرسه ، به عنوان یکی از زیباترین دختران کلاس شناخته می شود. از طرفی لی سو هو ( Cha Eun Woo ) که در همان مدرسه درس میخواند تنها شخصیست که چهره بدون آرایش جو گیونگ را دیده است ، لی سو هو دانش آموزی درجه یک و با مهارت در بسکتبال، فردی جذاب و کراش بسیاری از همکلاسی هایش است اما رازهایی دارد که بخاطر آن ها از مورد توجه قرار گرفتن دوری میکند تا اینکه…
-
8.48.7
جونگ دا جونگ (Kim Ha-Neul) چندین سال است که با هونگ ده یونگ (Yoon Sang-Hyun) ازدواج کرده است و دو فرزند 18 ساله دارند ، اگرچه که مدت زیادی از ازدواجشان میگذرد و جونگ دا جونگ ، با قلبی گرم برای زندگی اش تلاش میکند اما بحث و دعواهای میان خود و همسرش تمامی ندارد ، طاقت جونگ دا جونگ وقتی تمام میشود که هونگ ده یونگ از کارش اخراج و پلیس به دنبال او میوفتد ، پس دادخواست طلاق میدهد تا از او جدا شود ، از طرفی هونگ ده یونگ که خود را یک فرد میانسال ناامید میبیند و از کارهای خود پشیمان است ، طی اتفاقی ورق برمیگردد و به یکباره جسم خود را در کالبد 18 سالگی اش میبیند درحالی که روحش همچنان سن فعلی اش را دارد تا اینکه…
-