پاریس سال 1942. فرانسوا مرسیه مرد معمولی است که تنها آرزوی تشکیل خانواده با زنی به نام بلانچ را که عاشقش است ، دارد. او همچنین کارمند یک جواهرساز با استعداد به نام آقای هافمن است. اما در مواجهه با اشغال آلمان، این دو مرد چاره ای جز انعقاد قراردادی نخواهند داشت که ...