
Zhen Nan
- نام اصلی : Zhen Nan
- پیشه :
-
-
-
8.1-
چهارده سال پیش، عقبنشینیای در میدان نبرد که توسط پدربزرگ شیائوکیائو (Xiaoqiao) طراحی شده بود، به مرگ بزرگان خاندان وی انجامید و دشمنی عمیقی میان دو خاندان شکل گرفت. اکنون وی شائو (Wei Shao)، تنها بازمانده خاندان وی، به سوی یانژو حرکت میکند، ظاهراً برای انتقام، اما در حقیقت برای احیای کانال حیاتی یونگنینگ. شیائوکیائو که نیت واقعی او را درک میکند، با ازدواجی استراتژیک موافقت میکند تا از شدت بحران بکاهد. در ابتدا رابطهشان پرتنش است، اما با گذر از دشواریهای مشترک، به هم نزدیکتر میشوند. با کمرنگ شدن کینههای گذشته، عشق میان آنها جوانه میزند. آنها با همکاری، سختیها را پشت سر میگذارند و برای صلح مبارزه میکنند تا سرانجام به شریکهای ابدی یکدیگر تبدیل شوند.
-
7.4-
منگ هوی در دوران کودکی، بر اثر حادثهای که توسط شن یی رقم میخورد، زخمی روی صورتش میماند و دچار اختلال توهمی میشود. شن یی به دلیل سن کم، از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکند و هر دوی آنها با "زخمهای" روحی خود بزرگ میشوند. سالها بعد، منگ هوی که به عنوان آرایشگر مشغول به کار است، به طور تصادفی با شن یی روبرو میشود. او تصور میکند که شن یی کارمند جوان شرکت لوازم آرایشی LS است، اما در حقیقت، او رئیس آن شرکت است.
-
7.9-
یک نویسنده فیلمنامه خود را در داستانی که خودش نوشته است، به عنوان یک شخصیت میبیند. اما او قرار نیست بیش از سه قسمت زنده بماند! چن شائوچین یک نویسنده است که برای ساختن یک درام زنانه بزرگ، خون، عرق و اشک ریخته است. اما آنچه که میتوانست به راحتی فیلمبرداری شود، به خاطر ایرادات بازیگر هان مینگشینگ به فیلمنامه، به هم ریخت. چن شائوچین که حس مظلومیت دارد، سعی میکند که خودش را ثابت کند، اما به طور تصادفی در یک دنیای موازی گیر میافتد که در آن داستانش واقع شده است. حالا با نام شاهزاده خانم سوم چن چینچین شناخته میشود، که یک شخصیت جزئی و بدنام است که قرار نیست در داستان زنده بماند. برای زنده ماندن، او راهی را برای وارونه کردن سرنوشتش پیدا میکند.
-