جائه یون که دیر به خدمت سربازی رفته بود، با دوست دخترش یونگ جو، به دلیل سوء تفاهم های پیش آمده، از طریق تلفن از هم جدا می‌شوند. ناگهان، شیوع زامبی‌ها جهان را در بر می‌گیرد. وضعیت اضطراری ملی اعلام شده و یک هواپیما در مرکز شهر سقوط می‌کند. جائه یون و گروهش در بالای یک آسمان‌خراش در سئول محبوس می‌شوند. یونگ جو، با به خطر انداختن جان خود، در خیابان‌های مملو از زامبی به دنبال او می‌گردد. آیا عشق آن‌ها قادر خواهد بود از این آخرالزمان جان سالم به در ببرد؟
7.3-