بروزرسانی :
فصل 01 ، قسمت پایانی اضافه شد. (زیرنویس چسبیده)
چند ساعت پس از شب هالووین 1988، چهار دختر 12 ساله باید با یک ماموریت روبرو شوند. آنها که در یک درگیری پیچیده به دام افتاده اند، در زمان سفر می کنند تا جهان را نجات دهند.
این سریال داستان افرادی را نشان میدهد که هر کدام به نوعی در زندگی خود مشکل بزرگی دارند و برای جبران آن وارد بازی مرموزی می شوند که فقط یک برنده با جایزه 45.6 میلیارد وونی (40 میلیون دلار) خواهد داشت …
این درام حماسی هزاران سال پیش از «هابیت» و «ارباب حلقهها» تالکین روی میدهد و بینندگان را به دورانی میبرد که قدرتهای بزرگ شکل گرفتند، حکومتهایی ظهور و سقوط کردند، قهرمانان غیرمنتظره آزموده شدند، امید در آستانه فروپاشی بود و بزرگترین شخصیت شروری که بر قلم تالکین جاری شده دنیا را تهدید به فروغلتیدن در ظلمت میکرد.
داستان در مورد "بری آلن" است، کسی که بعد از انفجار در آزمایشگاه S.T.A.R و قرار گرفتن در معرض ذرات شتاب دهنده به کما میرود. چند ماه بعد از کما بیرون میآید و متوجه سرعت و قدرتی عجیب درون خود میشود که این امکان را به او میدهد تا در سنترال سیتی مثل یک فرشتهی نگهبان که قابل رویت نمیباشد، حرکت کند. در حال حاضر تنها دوستان بری می دانند که او تبدیل به سریعترین مرد زنده جهان شده است. اما او بزودی متوجه میشود که تنها کسی نیست که در هنگام انفجار، قدرت فرا انسانی به دست آورده و افراد دیگری هم هستند که این قدرت را به دست آورده اما در راه درستی از آن استفاده نمیکنند. بنابراین "بری آلن" با آزمایشگاه استار همکاری میکند و مامور میشود تا از مظلومان شهر در برابر حوادث دفاع کند...
Heroes داستان یک سری از افراد را روایت می کند که فکر می کردند مثل بقیه ی مردم هستند تا زمانی که با تواناییهای شگفت انگیزشان از خواب بیدار شدند. مثل : تله پاتی , سفر زمان و پرواز کردن. این افراد به سرعت پی می برند که در جلوگیری از یک فاجعه و نجات نسل بشر نقش مهمی را بازی می کنند و همگی به نوعی تلاش خود را برای نجات دادن دنیا آغاز میکنند...
سریالی برگرفته از فیلم Avengers شرکت مارول که سوپر هیرو ها در اون در مواقع ضروری به کمک مردم میرن. اتفاقات داستانی بعد از اونجرز ( بعد از جنگ نیویورک ) میفته و …
در دنیای سحر و جادو و سرشار از فانتزی, زنی به نام مویرین با پنج زن و مرد جوان دل به جاده می زند. سفری خطرناک بر پهنای جهان با اقتباس از کتاب های رابرت جردن.
داستان درباره یه شهر کوچک زراعی به اسم مدیا راک نامیده می شوند توی سطح شهر پخش میشوند، که این سنگ ها تاثیرات عجیبی روی آدمهای داخل شهر دارد و قدرت های متفاوتی به آدمها میدهد که اکثرا هم آدمهای شر این قدرتها را بدست میاورند ولی همراه این شهاب باران ها پسر بچه ای هم از فضا به زمین می آید و توسط خانواده ای که بچه دار نمی شدند به طور اتفاقی پیدا می شود. این بچه قدرتهای عجیبی دارد و این خانواده تصمیم میگرند که این بچه را بزرگ کنند و چون نمی خ واستند مشکلی برای این بچه به وجود بیاید قدرتهای استثن ایی او را از همه مخ فی نگه میدارند . خلاصه جریان داستان از آنجا شروع می شود که این پسر بچه که اسمش را کلارک گذاشته بودند بزرگ شده و به مدرسه می رود و در هر قسمت درگیر جریان تازه ای می شود و از نیروهای عجیبش استفاده می کند...