بروزرسانی :
فصل 04 ، قسمت پایانی اضافه شد. (زیرنویس چسبیده)
Strain یک سریال دلهره آور است که داستان دکتر افریم گودوتر و تیمش را در نیویورک تعریف میکند. از او و تیمش بعد از پخش یک ویروس مرموز خونآشامی درخواست کمک میشود ولی ویروس هر روز گسترده تر می شود...
سلام و درود
این هفته موفق به تماشای این سریال شدم و چند نکته تکنیکی در رابطه با این سریال : اول اینکه سعی کنید هرگز دو سریال با هم نگاه نکنید و با فاصله حداقل چند روز بعد از اتمام سریال جدید شروع کنید و تغییر ژانر بدین... اما سریال The Strain در سبک ترسناک نمیشه گفت که سریال خیلی قوی یا خیلی ضعیف اگه بخوایم مرز بندی کنیم باید دقت کنید این سریال یک سریال خون اشامی با اون شناختی که ما از خون اشام ها داریم نیست .بیشتر باید به دید یک سریال ویروسی بهش نگاه کنیم که خالقان با نگرش جالب نوع جدیدی از گونه خون اشامی به مخاطب نشون میدن ... از نظر من این سریال بیشتر شباهت به سریال The Walking dead داره تا اون چیزی که ما به عنوان یک خون اشام میشناسیم ... یک انگل کرمی ویروسی وارد بدن انسان ها میشود و مثل یک بیماری کل ساختار دفاعی بدن نابود میکنه و رفتار های مبتلا شدگان دقیقا مثل زامبی ها میمونه با این تفاوت که زامبی ها گوشت میخورن اما در اینجا فقط تخلیه خون و انتقال انگل ها...
نقطه اغاز سریال خوب بود و مخاطب به ارامی به داستان جذب میکنه شاید تنها نقطه منفی فصل اول حذف زود هنگام شان آستین به عنوان یکی از ستارگان ارباب حلقه ها باشه .. و اما دیگر شخصیت اصلی فیلم که سریال با راوی گری او شروع میباشد.. پیرمردی که در سریال بازی تاج و تخت شخصیت منفی و فراموش نشدنی داشت...از بین 4 اپیزود فصل 2 در قسمت هایی ضعیف و کسل کننده نسبت به سایر فصل ها بود...اما نکته جالب و دیدنی این سریال که شاید در سریال های به این شکل با اون کمتر مواجه شدیم فلش بک هایی به گذشته بازیگران است ..بخصوص قسمت کلاسیک اون و اما شاید بهتر بود سر منشاء بوجود اومدن این ویروس و ارباب یا حتی باستانی ها هم به تصویر کشیده میشد...که شاید اگه فصل 5 تمدید بشه داستان به گذشته دور مربوط باشه ... اگه به سریال های ترسناک ویروسی مثل زامبی ها علاقه دارید پیشنهاد میکنم نگاه کنید ..اما اگه دنبال سریال با تم اون چیزی از خون اشم های که تا الان دیدین و اشنایی دارین نگاه نکنید چون ممکن نپسندین..
این سریال داستان افرادی را نشان میدهد که هر کدام به نوعی در زندگی خود مشکل بزرگی دارند و برای جبران آن وارد بازی مرموزی می شوند که فقط یک برنده با جایزه 45.6 میلیارد وونی (40 میلیون دلار) خواهد داشت …
دو برادر خون آشام به نام های «استفان» و «دیمن»، که دارای زندگی جاودانه هستند، قرن هاست که میلشان برای نوشیدن خون انسان را مخفی کرده و میان مردم زندگی می کنند. آن ها قبل از اینکه اطرافیان متوجه عدم تغییر سن آن ها شوند، از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکنند. اکنون آن دو به شهر ویرجینیا بازگشته اند، همان جایی که به خون آشام تبدیل شدند. استفان پسر شریفی است و خون انسان را به خود ممنوع کرده تا مجبور نباشد کسی را بکشد، اما همواره سعی می کند مراقب اعمال برادر شرورش، دیمن باشد. بعد از آمدن به ویرجینیا، طولی نمی کشد که استفان عاشق یک دختر مدرسه ای بنام «الینا» میشود...
سریال، داستان شخصیت جک رایان، یکی از ماموران و تحلیلگران سازمان CIA، را روایت میکند که برای اولین بار به یک ماموریت میدانی بسیار خطرناک فرستاده میشود. در همین حین، شخصیت اصلی داستان ما میتواند الگویی را در ارتباط با حملات تروریستها کشف کند. همین موضوع باعث میشود که او وارد بازی خطرناکی شود و خود را در معرض توجه گونه جدیدی از جامعه بزرگ تروریستها ببیند. آنها بعد از مدتی متوجه میشوند که این گونه جدید میتواند تهدید بسیار بزرگی باشد که حتی قدرت تخریب سرتاسر دنیا را هم دارد…
داستان سریال در آینده رخ میدهد که ضمیر انسانها دیجیتال شده و قابل ذخیره و انتقال به جسمی دیگر است. یک زندانی در بدنی جدید زنده میشود تا داستان یک قتل پیچیده را حل کند تا بتواند آزادیاش را دوباره به دست آورد
یک تفنگدار سابق آمریکایی که با اختلال هویت تجزیه ای دست و پنجه نرم می کند، قدرت خدای ماه مصری را دریافت می کند. اما به زودی متوجه میشود که این قدرتهای تازه کشف شده میتوانند هم یک برکت و هم یک نفرین برای زندگی پریشان او باشند.
مامور سطح پایین FBI، پیتر ساترلند، در زیرزمین کاخ سفید کار می کند و تلفنی را که هرگز زنگ نمی زند - تا شب زنگ می زند - کار می کند و او را به سمت توطئه ای سوق می دهد که تمام راه را به دفتر بیضی منتهی می کند.
زمانی که امیلی، زنی با گذشته ای تاریک و مبهم وارد شهر جدیدی میشود همگان از او استقبال میکنند. غافل از اینکه هدف او انتقامی دردناک از کسانیست که خانواده ی اورا نابود کردند…