این سریال داستان آنی لندزبرگ (اما استون) و اوون ملگریم (جونا هیل) را روایت میکند که دو غریبهای هستند که به مراحل پایانی درمان دارویی مرموز خود که هرکدام به دلایلی شخصی در آن حضور دارند، نزدیک میشوند. آنی از زندگی ناراضی و بی هدف است و سعی میکند که روابطش با خواهر و مادرش را حفظ کند. اوون پنجمین فرزند یکی از ثروتمندترین خانوادههای شهر نیویورک است که تمام عمر خود را صرف مبارزه با بیماری اسکیزوفرنی کرده است. آنها هیچگاه زندگی خوبی را پشت سر نگذاشتهاند و وعده درمان دارویی جدیدی به آنها داده شده است که توسط دکتر جیمز مانتلری با بازی جاستین ثرو، تولید شده و او ادعا میکند که این قرصها هر نوع بیماری را درمان میکند. آنها به همراه 10 نفر دیگر طی سه روز در تاسیسات Neberdine Pharmaceutical and Biotech تحت آزمایش و درمان قرار میگیرند تا بررسی و ثابت شود که این درمان دارویی هیچ عوارض جانبی را نخواهد داشت و کاملا بیماری را درمان میکند.
امتیاز 8 از 10
بدون اسپویل!
سریال "Maniac" یا به فارسی که برخی سایت ها "دیوانه" هم ترجمه کردن با وجود اینکه شروع خسته کننده ای داره ولی از اون سریال هاست که اگر از فضاسازی و داستان های پیچیده لذت میبرید ، دیدنش به شما توصیه میشه.
"اما استون" ، "جونا هیل" تیم بازیگری سریال رو تشکیل میدن و کارگردان سریال "کری جوجی فوکوناگا" هست که ما اونو با فصل اول بسیار موفق سریال " کارآگاه حقیقی" میشناسیم.
در داستان ، شخصیت ها هر کدوم مشکلات خودشون رو دارن و وارد برنامه یا آزمایشی میشن که قراره مشکلاتشون رو درمان کنه. بعد ها داستان های موازی و متغیر شکل میگیره.
برخی دوستان گفتن که سریال هیجان نداره و من هم موافقم با این تفاوت که به نظر من میشد سریال با این زمان بندی کمتر از 6 قسمت باشه یا میشد با داستان جمع و جورتر یک فیلم سینمایی بشه. بنابراین من معتقدم سریال به تمام ظرفیت خودش نرسیده و میشد داستان رو بسیار خاصتر به نمایش در اورد.
"کری جوجی فوکوناگا" کارگردان بسیار خوبی هست و تم سریال بسیار خلاقانه است . موسیقی متن که به نظر من ضعیف بود و از همچین تیم سازندهی خلاقی بعید بود چنین انتخابی.
در آخر راجعبه ژانر سریال باید عرض کنم که نمیشه در یک ژانر معین این سریال رو قرار داد . نتفلیکس سریال رو توی "دارک کمدی" قرار داده ولی به نظر من ژانری که نمیشه بهش نسبت داد همین هست.
متشکرم
کم بودن قسمت ها و کشش داستانی (با توجه به داستان فیلم)
با عرض سلام و درود خدمت همه کاربران عزیز سایت نایت مووی.
بنده بالاخره امروز شایستگی اینو پیدا کردم که یه بار دیگه در خدمت شما باشیم با نقد مینی سریال ((دیوانه وار)) یا همون Maniac.
خب سعی میکنم توی این نقد حدالامکان اسپویلی صورت نگیره تا اگر عزیزی هم سریال رو ندیده به ضررش تموم نشه.
اول بریم یکم در مورد سریال اطلاعات کسب کنیم. ضمن تشکر از همه دست اندرکاران سایت نایت مووی که این سریال رو قرار دادند و زحمت می کشند.
مینی سریال 10 قسمتیِ دیوانه وار در ژانر درام-علمی تخیلی-کمدی که در شبکه نت فلیکس با نام Maniac شناخته می شود در روز 21 سپتامبر 2018 به کارگردانی Cary Joji Fukunaga، اومد و تونست تاثیر گذاری خوبی داشته باشه و مخاطبان نسبتا چشم گیری رو جذب خودش بکنه.
با تشکر از نایت مووی که خلاصه کلی داستان رو براتون گفته دیگه بیخیال اون میشیم و میریم سراغ بحث اصلیمون.
همونطور که در بالا ذکر کردم داستان پردازی و وجود یک فیلمنامه قوی که خوشبختانه کلیشه ای نیست یه امتیاز مثبت به حساب میاد. و خوراک یک درام قوی، یک فیلمنامه ی قوی هست که این مینی سریال این قانون رو حفظ کرده.
یه نکته خیلی مهم بگم چون مطمئنم بعضی از دوستان مثل خودِ بنده در همون یکی دو قسمت اول قضاوت اشتباه میکنن و احساس میکنن مینی سریال کسل کننده هست و هدفی برای ما در بر نداره که خودِ بنده هم همون اوایل قسمت 2 همچین حس غلطی رو داشتم اگر هم در بخش نظرات برید میتونید اشتباهمو پیدا کنید :) D:
دقیقا از قسمت 4 به بعد هست که مینی سریال دوست داشتنی میشه و هدف خودش رو پر رنگ تر میکنه و ما میتونیم بفهمیم هدف اصلیش چیه و دیگه میشینیم پاش :)
پس لطفا در همون یکی دو قسمت اول اشتباه قضاوت نکنید(این مینی سریال خوب بلده خودشو توی دلتون چجوری جا کنه)
نکته بعدی که میخوام بگم در مورد هیجان این فیلم هست، شاید خیلیا با خودشون بگن یه فیلم درام مگه هیجان هم داره؟!بله ما توی ژانر های مختلف هیجان های مختلفی داریم مثلا هیجان فیلم ترسناک! یا فیلمای اکشن که هیجان های خاص خودشون رو دارند و این مینی سریال با توجه به اینکه در ژانر درام هست یک چالش و یک هیجانی دراماتیک داره و یک هیجانی داستانی و فیلنامه ای اون شمارو در خودش غرق میکنه و شما سریعتر مینی سریال رو دنبال میکنید.
نکته مثبت دیگه در مورد تاثیر گذاری و نتیجه گیری فوق العاده هست که هدف مینی سریال در واقع همونه،و این تاثیر گذاری مینی سریال رو چندین برابر و اون رو ماندگار تر و جذاب تر میکنه.
در مورد بازیگران باید گفت که فقط در یک نقش بازی نمیکنند! و میشه گفت چندین نقش بازی میکنند که فوکوس داستان بر روی دو شخصیت اصلی آنی لندرزبرگ (اِما استون) و اُون ملگریم (جونا هیل) هست که خوب ظاهر شدند و نقش خودشون رو به خوبی در اینجا اجرا کردند.
اما نقاط منفی و جزئی این مینی سریال کم کاری در بخش موسیقی متن هست که متاسفانه متاسفانه بر خلاف فیلم ها و سریال های دهه 80 و 90 که فوق العاده بودن دیگه جدیدا کم کار شدن در این بخش که البته بخش جزئی هم هست چرا که اکثر فیلم ها و سریال های این دوره زمونه این ایراد رو دارند و همچنین نکات مثبت دیگر مینی سریال موجب کمرنگ تر شدن نقاط ضعف اون از جمله موسیقی متن که هست میشه.
اما نکته منفی که در بالا ذکر کردم بیشتر جنبه پیشنهادی دارم و نمیشه گفت که اصولا یه نقطه ضعف محسوب میشه. همینطور که گفته شد فیلنامه نسبتا قوی این مینی سریال پتانسیل بالایی برای قسمت های بیشتر و شاید فصل های بیشتر هست و شاید اگر در قالب سریال با قسمت های بیشتر و کشش داستانی بیشتری بود جذاب تر به حساب میمومد اما خب این نکته سلیقه ای هست و یک نقطه ضعف به حساب نمیاد و بیشتر جنبه انتقادی و پیشنهادی داره
اما توصیه ی من به دوستانی که میخوان این سریال رو ببیننن: اگر به دنبال درامی آروم با چالش های داستانی و دیالوگ های فراگیر و آرمان گرایی هستید و دنبال مینی سریالی تاثیر گذار هستید حتما پیشنهاد میشه. :)
Heroes داستان یک سری از افراد را روایت می کند که فکر می کردند مثل بقیه ی مردم هستند تا زمانی که با تواناییهای شگفت انگیزشان از خواب بیدار شدند. مثل : تله پاتی , سفر زمان و پرواز کردن. این افراد به سرعت پی می برند که در جلوگیری از یک فاجعه و نجات نسل بشر نقش مهمی را بازی می کنند و همگی به نوعی تلاش خود را برای نجات دادن دنیا آغاز میکنند...
سریالی برگرفته از فیلم Avengers شرکت مارول که سوپر هیرو ها در اون در مواقع ضروری به کمک مردم میرن. اتفاقات داستانی بعد از اونجرز ( بعد از جنگ نیویورک ) میفته و …
داستان این سریال درباره یک پسر به نام اسکات که یک شب با بهترین دوستش به جنگل می رود و در جنگل و در تاریکی موجود عجیبی به او حمله میکند و روز بعد که بهوش می اید میبیند که بدنش شروع به تغییراتی میکند و ...
یک تصمیم سرنوشت ساز که در دهه 1960 چین گرفته شد، در زمان حال بازتاب می یابد، جایی که گروهی از دانشمندان با یک کارآگاه برای مقابله با یک تهدید سیاره ای وجودی شریک می شوند.
داستان سریال در آینده رخ میدهد که ضمیر انسانها دیجیتال شده و قابل ذخیره و انتقال به جسمی دیگر است. یک زندانی در بدنی جدید زنده میشود تا داستان یک قتل پیچیده را حل کند تا بتواند آزادیاش را دوباره به دست آورد
سریال جذاب و دوست داشتنی است با دیالوگ های جالب و طنزی.بخش معمایی سریال دارای پیچیدگی زیادی هست و میشه گفت تا اخر سریال تقریبا نمیشه به طور قطعی گفت که قاتل و دلیل قتل چه چیزی است.در کنار این قتل ها و جسدها ! به زیبایی روابط اجنماعی شخصیت ها با یکدیگر به تصویر کشیده شده است طریقه ی برخورد متفاوت افراد با مسائل و مشکلات شخصی و...