Election فیلمی بسیار خوب و در عین حال دارای نکات اخلاقی قابل توجهه که میتونه تقریبا هر طیفی از سینما دوستان رو راضی کنه. البته کمدی فیلم بیشتر به طنز گرایش داره تا اینکه مبتنی بر دیالوگ ها و موقعیت های خنده دار و فکاهی باشه بنابراین صرفا با دیدن کلمه ی کمدی در قسمت ژانر فیلم، انتظار تجربه ای خنده دار که پخش زمینتون کنه رو نداشته باشین.
امتیاز من 8 از 10
از جمله خصوصیات فیلم های الکساندر پین اینه که او معمولا در آثارش سعی میکنه بدون جانب داری خاصی، صرفا نقطه نظر افراد مختلف حاضر در فیلمنامه رو نسبت به وقایع فیلم نشون بده. در Election هم بر خلاف سایر فیلم های متمرکز بر زندگی دانش آموزی که اغلب دغدغه های سطحی نوجوون ها رو به تصویر میکشن، داستان یا لااقل بخش زیادی از اون از دیدگاه معلم مدرسه، جیم مک الیستر ( با بازی قانع کننده و روان Matthew Broderick که حالات چهره و نوع رفتارش حاکی از حالتی بین حیرت و نفرت و ترسه و بخوبی از پس نقشش بر اومده) روایت میشه.
فیلم دارای پنج راوی مختلفه. جیم مک الیستر، معلم ظاهرا محبوب و موجه مدرسه که سه بار برنده جایزه معلم سال شده، تریسی فلیک، دانش آموز خودخواه و جاه طلب و خرخون مدرسه که تو تمام فعالیت های مدرسه نقش موثر داره و همیشه میخواد اول باشه (با بازی زیبای Reese Witherspoon)، پل مِتسلِر، پسر خوش تیپ و محبوب و ورزشکار مدرسه (با بازی کریس کلاین که همیشه مصنوعی بازی میکنه و اینجام بازیش خوب نیست)، تَمی متسلر (خواهر همجنسگرای پل با بازی جسیکا کمپبل) و دَنی، همکار جیم، معلم دیگه ی مدرسه. تریسی و پل و تمی برای برنده شدن در رقابت انتخاب رییس شورای مدرسه با هم وارد نزاع میشن و در این بین، رابطه ی جیم و همسرش و دنی و همسرش هم دچار چالش هایی میشه و در نهایت، زندگی جیم مک الیستر برای همیشه تغییر میکنه.
شاید شخصیت تریسی فلیک برای خیلی از ما آشنا باشه. دانش اموز خرخونی که همیشه تو کلاس دستش بالاست و کفر همه رو در میاره. حتی خیلی از معلم ها رو کلافه میکنه. این حس تنفر رو از همون اول در نگاه و رفتار جیم میبینیم. ظاهرا جیم از دانش اموزهایی مثل تریسی حتی از دانش اموزان شیطون هم بیشتر نفرت داره چون معتقده افرادی مثل تریسی با له کردن دیگران به اوج میرسن و باید جلوشون رو گرفت و او هم تمام تلاشسو میکنه تا ترمز تریسی رو بکشه که اتفاقات جالبی رو به همراه داره
نحوه روایت صادقانه و بی طرف الکساندر پین و بازی های خوب و قوی اکثر بازیگران و ریتم مناسب فیلم که نه خیلی تند و نه کنده مطمئنا هر کسی رو راضی میکنه
دیدن این اثر رو به همه توصیه میکنم
ملودرام زیبایی بود که تجربه تلخ از دست دادن عزیزی رو برای یک خانواده سابقا آرام و خوشبخت ایتالیایی روایت میکنه و اینکه چطور هر یک از اعضای خانواده با این غم کنار میان, خصوصا جیووانی, پدر خانواده, که به عنوان یک روان شناس باید با این چالش روبه رو بشه و مهارت هاش رو بر روی خودش و همسر و دخترش پیاده کنه
من امتیاز 8 از 10 رو بهش میدم
Russian Ark قطعا یک اثر متفاوت و منحصربفرده
امتیاز من 8 از 10
اما فقط در صورتی این فیلم رو تماشا کنین که آدم پر صبر و حوصله ای هستین و از شنیدن دیالوگ های اندیشمندانه و سطح بالا که میتونن حوصله هر بشری رو سر ببرن خسته نمیشین و در نهایت به دنبال یک تجربه هنری و سینمایی خاص می گردین، نه یک فیلم روزمره با داستانی مشخص و دیالوگ هایی کاملا عادی و در جهت پیشبرد پلات. گفتم اول این نکته رو بگم. چون این فیلم مخاطب خاص خودشو داره
اولین چیزی که در مورد کشتی روسی جلب توجه میکنه قطعا روش بکار رفته در فیلم برداری این اثره. اولا الکساندر سوکوروف فقط یک روز اجازه داشته در کاخ موزه ی زمستانی آرمیتاژ در سن پترزبورگ فیلم برداری کنه. فقط یک روز. ثانیا تمام مدت فیلم رو فیلم برداز با استفاده از steadicam و بر روی دست و تنها در یک تک شات فیلم بردازی کرده. بنابراین چیزی به نام ادیت و کات در این فیلم وجود نداره. کل فیلم یک شات طولانی 96 دقیقه ایه. سوکوروف و فیلم بردار و عوامل نور و صدا دوبار شکست میخورن در رسیدن به این هدف جاه طلبانه. و در نهایت، در بار سوم موفق میشن. سبک فیلم برداری کشتی روسی شباهت زیادی به آثار بلا تار داره، مثل اسب تورین و سمفونی ورکمایستر. بلا تار هم از سکانس های تک شات طولانی زیاد استفاده میکرد.
(متن زیر حاوی برخی اشارات به سکانس های فیلمه که البته چیزی از داستان رو لو نمیدن چون اساسا این فیلم داستان محور نیست ولی اگه میخواین همه چیز براتون تازه باشه نخونین)
فیلم اینطور شروع میشه که راوی (با صدای کارگردان) ظاهرا تصادفی داشته که حالا یا مرده یا بیهوشه و ناگهان خودش رو در قرن نوزدهم و در ورودی کاخ زمستانی در سن پترزبورگ میبینه. زاویه دوربین در کل فیلم اول شخص و از دید راوی فیلمه. سپس او با چند افسر و معشوقه هاشون همراه میشه و به داخل کاخ میره (در حالیکه کسی او رو نمیبینه) و اندکی بعد، یک شخصیت شبه گونه ی دیگه به نام مارکیز (که یک نجیب زاده اروپایی اهل فرانسه و احتمالا همون شخصیت حقیقی مارکیز دو کوستین، سیاح معروف فرانسویه) به او ملحق میشه و این دو در کنار هم از راهرویی وارد راهروی دیگه و از سرسرایی وارد سرسرای دیگه میشن و در هر اتاق و هر گوشه، ما شاهد برگ متفاوتی از تاریخ روسیه هستیم. از شاهزاده کاترین گرفته تا پطر و الکساندر و نیکولاس اول (که سکانس مربوط به نیکولاس اول برای ما ایرانی ها جالبه چون در اون چند فرستاده ایرانی رو میبینیم که برای عرض پوزش فتحعلی شاه از حادثه مرگ دیپلمات روس در تهران فرستاده شدن) و مجموعا سیصد سال از تاریخ روسیه در این گشت و گذار مرور میشه. و در نهایت هم وارد سرسرایی بزرگ میشیم و مراسم رقص باشکوه نجیب زادگان با اجرای ارکستر سمفونی و خروج از کاخ و پایان فیلم.
(پایان بخش اشارات)
در واقع دلیل نامگذاری فیلم به کشتی روسی اینه که فیلم حاوی صحنه هایی از دوره های مختلف تاریخی روسیه هستش. اما کاش به فقرا و رعایا هم پرداخته میشد در حالیکه این کشتی، کشتی ثروتمندان و کاخ نشینانه.
صحنه پردازی و گریم مشخصا از نقاط قوت فیلم هستن و موسیقی باشکوه و هنرمندانه موسیقیدانان بزرگ هم این عظمت و جلال رو کامل میکنه
فقط یک لحظه به این دقت کنین که تمام فیلم در یک شات گرفته شده. تصور کنین اگه تو چند دقیقه پایانی اشتباهی رخ میداد چی میشد. دوباره از اول!و این یعنی بلندپروازی و جاه طلبی کارگردان که واقعا تحسین برانگیزه
فیلم خوبیه و کمدی دوست داشتنی ای داره
ولی به نظرم از لحاظ کمدی به پای Hot Fuzz و Paul (که تو هر دوتاشون سایمون پگ و نیک فراست هم بازی بودن) نمیرسه
ولی ارزش دانلود و حداقل دو بار دیدن رو صد در صد داره
7 از 10
دومین تجربه کارگردانی تیلور شریدان، یک اثر بسیار خوش ساخت و از هر نظر تمیز و حساب شده ست.
من امتیاز 9 از 10 بهش میدم و توصیه میکنم حتما دانلود و تماشا کنید
پیشنهاد میکنم این فیلم رو با حواس جمع و در آرامش و ترجیحا در یک روز سرد ببینین (اگه بتونین تو هوای برفی این فیلم رو تماشا کنین که دیگه محشره) تا حسابی غرق مناظر زیبای برفیش بشین. بعضی وقتا دلم میخواست نگهش دارم و فقط صحنه ها رو تماشا کنم. فیلمبرداری واقعا خوب بود. و تونسته بود کاری کنه که احساس کنین سرما تا مغز استخونتون رسوخ میکنه.
البته، در کنار فیلمبرداری عالی، موسیقی متن هم در القا این حس نقش پررنگی داره. استفاده از ساز ویولن و نت های زیر حسی به بیننده میده که خودش رو در فضای فیلم میبینه.
بازی ها هم عالی بودن خصوصا بازی جرمی رنر که از اون دسته از بازیگراییه که در مقایسه با بعضی ها واقعا کمتر دیده شده ولی بسیار بااستعداده. الیزابت اُلسن هم در نقش مکمل خوب بود.
من خصوصا سکانس داخل تریلر Matt (و زد و خورد های بعدش) رو خیلی خوشم اومد. فوق العاده پر تب و تاب و پرهیجان بود و همینطور سکانس پایانی فیلم که شخصیت کوری (با بازی جرمی رنر) به طرز لذت بخشی قائله رو ختم میکنه. بیشتر نمیگم که خودتون لذت ببرین
چون زیرنویس های موجود برای نسخه های HDRipن. در حالیکه نسخه فعلی WEB-DLه و فعلا حتی تو سایت subscene هم زیرنویس فارسی هماهنگ با این نسخه موجود نیست و باید زیرنویس انگلیسی بگیرین
بسیار عالی بود
امتیاز من 9 از 10 با ارزش دانلود بسیار بالا
مت ریوز نشون داده کارگردان کاربلدیه و خوب میدونه چطو فیلمش رو از یک بلاک باستر صِرف و سطحی به یک اثر عمیق و پرمعنی تبدیل کنه. به نظرم این فیلم میتونه تو 250 فیلم برتر imdb قرار بگیره. همون عنصری که Logan رو انقدر دوس داشتنی کرده در این فیلم هم وجود داره. شخصیت پردازی عالی. طوری که واقعا برای سزار و گروهش دل میسوزونین و به معنی واقعی باهاش همزاد پنداری میکنین. و هر چقدر از فیلم میگذره این احساس پیوند خوردن قوی تر میشه. حتی شخصیت منفی داستان یعنی سرهنگ هم (که شباهت زیادی به سرهنگ کرتس در اینک آخرالزمان فرانسیس فورد کاپولا داره و در تونل های زیر مجتمع قرنطینه هم به این فیلم ادای احترام میشه) کاملا منفی نیست و بخاطر پرداختن به پیشینه ی این شخصیت و فداکاری ای که برای نجات گونه ی خودش انجام داده در سکانسی که سرهنگ و سزار گفتگویی نسبتا طولانی دارن واقعا ابعاد جدیدی از شخصیت سرهنگ مشخص میشه و میفهمیم که حتی سرهنگ هم دلایل خاص و موجه خودش رو داره و صرفا یک وحشی بی رحم و کله خراب نیست
فیلم برداری عالیه. رنگ ها غنی و طبیعی هستن. و سکانس های برفی و کولاک فوق العاده ن. جلوه های ویژه در بالاترین سطح و موسیقی هم در برخی سکانس ها به تنهایی بار داستان رو به دوش میکشه
یک اثر بسیار زیبا و موندگار
در دیدنش شک نکنید. حتی اگه عاشق بلاک باسترهای پر زد و خورد هستین و با این انتظار به سمت فیلم میرین باز هم ناامید نمیشین چون قطعا War for the Planet of the Apes بهترین نسخه ی این سه گانه و بهترین فیلم مجموعه سیاره میمون ها در تمام زمان هاست
امتیاز من 8 از 10
از جمله خصوصیات فیلم های الکساندر پین اینه که او معمولا در آثارش سعی میکنه بدون جانب داری خاصی، صرفا نقطه نظر افراد مختلف حاضر در فیلمنامه رو نسبت به وقایع فیلم نشون بده. در Election هم بر خلاف سایر فیلم های متمرکز بر زندگی دانش آموزی که اغلب دغدغه های سطحی نوجوون ها رو به تصویر میکشن، داستان یا لااقل بخش زیادی از اون از دیدگاه معلم مدرسه، جیم مک الیستر ( با بازی قانع کننده و روان Matthew Broderick که حالات چهره و نوع رفتارش حاکی از حالتی بین حیرت و نفرت و ترسه و بخوبی از پس نقشش بر اومده) روایت میشه.
فیلم دارای پنج راوی مختلفه. جیم مک الیستر، معلم ظاهرا محبوب و موجه مدرسه که سه بار برنده جایزه معلم سال شده، تریسی فلیک، دانش آموز خودخواه و جاه طلب و خرخون مدرسه که تو تمام فعالیت های مدرسه نقش موثر داره و همیشه میخواد اول باشه (با بازی زیبای Reese Witherspoon)، پل مِتسلِر، پسر خوش تیپ و محبوب و ورزشکار مدرسه (با بازی کریس کلاین که همیشه مصنوعی بازی میکنه و اینجام بازیش خوب نیست)، تَمی متسلر (خواهر همجنسگرای پل با بازی جسیکا کمپبل) و دَنی، همکار جیم، معلم دیگه ی مدرسه. تریسی و پل و تمی برای برنده شدن در رقابت انتخاب رییس شورای مدرسه با هم وارد نزاع میشن و در این بین، رابطه ی جیم و همسرش و دنی و همسرش هم دچار چالش هایی میشه و در نهایت، زندگی جیم مک الیستر برای همیشه تغییر میکنه.
شاید شخصیت تریسی فلیک برای خیلی از ما آشنا باشه. دانش اموز خرخونی که همیشه تو کلاس دستش بالاست و کفر همه رو در میاره. حتی خیلی از معلم ها رو کلافه میکنه. این حس تنفر رو از همون اول در نگاه و رفتار جیم میبینیم. ظاهرا جیم از دانش اموزهایی مثل تریسی حتی از دانش اموزان شیطون هم بیشتر نفرت داره چون معتقده افرادی مثل تریسی با له کردن دیگران به اوج میرسن و باید جلوشون رو گرفت و او هم تمام تلاشسو میکنه تا ترمز تریسی رو بکشه که اتفاقات جالبی رو به همراه داره
نحوه روایت صادقانه و بی طرف الکساندر پین و بازی های خوب و قوی اکثر بازیگران و ریتم مناسب فیلم که نه خیلی تند و نه کنده مطمئنا هر کسی رو راضی میکنه
دیدن این اثر رو به همه توصیه میکنم
من امتیاز 8 از 10 رو بهش میدم
از اون دسته فیلم هاییه که حالتون رو خوب میکنه و بعد از دیدنش احساس سبکی میکنین
100درصد پیشنهاد میشه
9 از 10
برو سایت subscene.com برای همه کیفیت ها هست
امتیاز من 8 از 10
اما فقط در صورتی این فیلم رو تماشا کنین که آدم پر صبر و حوصله ای هستین و از شنیدن دیالوگ های اندیشمندانه و سطح بالا که میتونن حوصله هر بشری رو سر ببرن خسته نمیشین و در نهایت به دنبال یک تجربه هنری و سینمایی خاص می گردین، نه یک فیلم روزمره با داستانی مشخص و دیالوگ هایی کاملا عادی و در جهت پیشبرد پلات. گفتم اول این نکته رو بگم. چون این فیلم مخاطب خاص خودشو داره
اولین چیزی که در مورد کشتی روسی جلب توجه میکنه قطعا روش بکار رفته در فیلم برداری این اثره. اولا الکساندر سوکوروف فقط یک روز اجازه داشته در کاخ موزه ی زمستانی آرمیتاژ در سن پترزبورگ فیلم برداری کنه. فقط یک روز. ثانیا تمام مدت فیلم رو فیلم برداز با استفاده از steadicam و بر روی دست و تنها در یک تک شات فیلم بردازی کرده. بنابراین چیزی به نام ادیت و کات در این فیلم وجود نداره. کل فیلم یک شات طولانی 96 دقیقه ایه. سوکوروف و فیلم بردار و عوامل نور و صدا دوبار شکست میخورن در رسیدن به این هدف جاه طلبانه. و در نهایت، در بار سوم موفق میشن. سبک فیلم برداری کشتی روسی شباهت زیادی به آثار بلا تار داره، مثل اسب تورین و سمفونی ورکمایستر. بلا تار هم از سکانس های تک شات طولانی زیاد استفاده میکرد.
(متن زیر حاوی برخی اشارات به سکانس های فیلمه که البته چیزی از داستان رو لو نمیدن چون اساسا این فیلم داستان محور نیست ولی اگه میخواین همه چیز براتون تازه باشه نخونین)
فیلم اینطور شروع میشه که راوی (با صدای کارگردان) ظاهرا تصادفی داشته که حالا یا مرده یا بیهوشه و ناگهان خودش رو در قرن نوزدهم و در ورودی کاخ زمستانی در سن پترزبورگ میبینه. زاویه دوربین در کل فیلم اول شخص و از دید راوی فیلمه. سپس او با چند افسر و معشوقه هاشون همراه میشه و به داخل کاخ میره (در حالیکه کسی او رو نمیبینه) و اندکی بعد، یک شخصیت شبه گونه ی دیگه به نام مارکیز (که یک نجیب زاده اروپایی اهل فرانسه و احتمالا همون شخصیت حقیقی مارکیز دو کوستین، سیاح معروف فرانسویه) به او ملحق میشه و این دو در کنار هم از راهرویی وارد راهروی دیگه و از سرسرایی وارد سرسرای دیگه میشن و در هر اتاق و هر گوشه، ما شاهد برگ متفاوتی از تاریخ روسیه هستیم. از شاهزاده کاترین گرفته تا پطر و الکساندر و نیکولاس اول (که سکانس مربوط به نیکولاس اول برای ما ایرانی ها جالبه چون در اون چند فرستاده ایرانی رو میبینیم که برای عرض پوزش فتحعلی شاه از حادثه مرگ دیپلمات روس در تهران فرستاده شدن) و مجموعا سیصد سال از تاریخ روسیه در این گشت و گذار مرور میشه. و در نهایت هم وارد سرسرایی بزرگ میشیم و مراسم رقص باشکوه نجیب زادگان با اجرای ارکستر سمفونی و خروج از کاخ و پایان فیلم.
(پایان بخش اشارات)
در واقع دلیل نامگذاری فیلم به کشتی روسی اینه که فیلم حاوی صحنه هایی از دوره های مختلف تاریخی روسیه هستش. اما کاش به فقرا و رعایا هم پرداخته میشد در حالیکه این کشتی، کشتی ثروتمندان و کاخ نشینانه.
صحنه پردازی و گریم مشخصا از نقاط قوت فیلم هستن و موسیقی باشکوه و هنرمندانه موسیقیدانان بزرگ هم این عظمت و جلال رو کامل میکنه
فقط یک لحظه به این دقت کنین که تمام فیلم در یک شات گرفته شده. تصور کنین اگه تو چند دقیقه پایانی اشتباهی رخ میداد چی میشد. دوباره از اول!و این یعنی بلندپروازی و جاه طلبی کارگردان که واقعا تحسین برانگیزه
8 از 10
پیشنهاد میکنم این فیلم رو ببینین. البته اگه طرفدار داستان های فانتزی حیوانات سخنگو نیستین که هیچ
ولی به نظرم از لحاظ کمدی به پای Hot Fuzz و Paul (که تو هر دوتاشون سایمون پگ و نیک فراست هم بازی بودن) نمیرسه
ولی ارزش دانلود و حداقل دو بار دیدن رو صد در صد داره
7 از 10
من امتیاز 9 از 10 بهش میدم و توصیه میکنم حتما دانلود و تماشا کنید
پیشنهاد میکنم این فیلم رو با حواس جمع و در آرامش و ترجیحا در یک روز سرد ببینین (اگه بتونین تو هوای برفی این فیلم رو تماشا کنین که دیگه محشره) تا حسابی غرق مناظر زیبای برفیش بشین. بعضی وقتا دلم میخواست نگهش دارم و فقط صحنه ها رو تماشا کنم. فیلمبرداری واقعا خوب بود. و تونسته بود کاری کنه که احساس کنین سرما تا مغز استخونتون رسوخ میکنه.
البته، در کنار فیلمبرداری عالی، موسیقی متن هم در القا این حس نقش پررنگی داره. استفاده از ساز ویولن و نت های زیر حسی به بیننده میده که خودش رو در فضای فیلم میبینه.
بازی ها هم عالی بودن خصوصا بازی جرمی رنر که از اون دسته از بازیگراییه که در مقایسه با بعضی ها واقعا کمتر دیده شده ولی بسیار بااستعداده. الیزابت اُلسن هم در نقش مکمل خوب بود.
من خصوصا سکانس داخل تریلر Matt (و زد و خورد های بعدش) رو خیلی خوشم اومد. فوق العاده پر تب و تاب و پرهیجان بود و همینطور سکانس پایانی فیلم که شخصیت کوری (با بازی جرمی رنر) به طرز لذت بخشی قائله رو ختم میکنه. بیشتر نمیگم که خودتون لذت ببرین
امتیاز من 9 از 10 با ارزش دانلود بسیار بالا
مت ریوز نشون داده کارگردان کاربلدیه و خوب میدونه چطو فیلمش رو از یک بلاک باستر صِرف و سطحی به یک اثر عمیق و پرمعنی تبدیل کنه. به نظرم این فیلم میتونه تو 250 فیلم برتر imdb قرار بگیره. همون عنصری که Logan رو انقدر دوس داشتنی کرده در این فیلم هم وجود داره. شخصیت پردازی عالی. طوری که واقعا برای سزار و گروهش دل میسوزونین و به معنی واقعی باهاش همزاد پنداری میکنین. و هر چقدر از فیلم میگذره این احساس پیوند خوردن قوی تر میشه. حتی شخصیت منفی داستان یعنی سرهنگ هم (که شباهت زیادی به سرهنگ کرتس در اینک آخرالزمان فرانسیس فورد کاپولا داره و در تونل های زیر مجتمع قرنطینه هم به این فیلم ادای احترام میشه) کاملا منفی نیست و بخاطر پرداختن به پیشینه ی این شخصیت و فداکاری ای که برای نجات گونه ی خودش انجام داده در سکانسی که سرهنگ و سزار گفتگویی نسبتا طولانی دارن واقعا ابعاد جدیدی از شخصیت سرهنگ مشخص میشه و میفهمیم که حتی سرهنگ هم دلایل خاص و موجه خودش رو داره و صرفا یک وحشی بی رحم و کله خراب نیست
فیلم برداری عالیه. رنگ ها غنی و طبیعی هستن. و سکانس های برفی و کولاک فوق العاده ن. جلوه های ویژه در بالاترین سطح و موسیقی هم در برخی سکانس ها به تنهایی بار داستان رو به دوش میکشه
یک اثر بسیار زیبا و موندگار
در دیدنش شک نکنید. حتی اگه عاشق بلاک باسترهای پر زد و خورد هستین و با این انتظار به سمت فیلم میرین باز هم ناامید نمیشین چون قطعا War for the Planet of the Apes بهترین نسخه ی این سه گانه و بهترین فیلم مجموعه سیاره میمون ها در تمام زمان هاست