مککنزی که تنها 3 ماه تا مراسم ازدواجش باقی مانده، توسط سه تن از بهترین دوستانش سورپرایز شده و به یک مهمانی مجردی دعوت می شود. شبی که قرار است برای آنها به یادماندنی باشد تبدیل به یک شب هولناک و دلهره آور می شود و...
زمانی که سامانتا هریسون، سرباز گارد امنیت ملی از عراق به خانه بازمیگردد متوجه میشود هیچکدام از آموزش هایی که در آنجا دیده به او در باز گرداندن زندگی اش به حالت عادی کمکی نمیکند. او همچنین در می یابد که برای یک حادثه تیراندازی به نیروی خودی متهم شناخته شده و هدف یک سرباز عقده ای قرار گرفته است...