لوسی پیرس در تمام طول زندگی خود با این باور بزرگ شد که کودکی معمولی و مادری مهربان و حمایتگر داشته است، تا اینکه او مقالههای قدیمی درباره ناپدید شدن «بیبی ویکتوریا» را پیدا میکند: یک پرونده آدمربایی بسیار مهم که همزمان با تولد او اتفاق افتاده بود. او با دیدن تصویر خود در مرکز صفحه اول روزنامهها شوکه میشود. لوسی که مصمم به یافتن پاسخ است، مادر واقعی خود، الیزابت، را پیدا میکند.