داستان نقاشی به نام داون گلدی که ظاهراً زندگی عالی دارد. گالری پر رونق، همسر دوست داشتنی و پسر 2 ساله با استعداد. اما مرگ غم انگیز دوست صمیمی اش، کوری، در دو سال قبل هنوز او را آزار می دهد...
داستان عشق عاشقانه در خیابان های سخت برونکس قرار دارد. یک دلال محسوب می شود که روز چهارشنبه نامیده می شود و بازی را از پدرش یاد می گیرد. هنگامی که او رفته است او به دنبال نگاه مادربزرگ خود و دختر نیکی است