دو مبلّغ مذهبی پس از مشاهدهٔ یک قتل، فرار میکنند و به کلبهٔ دو آدمکش قراردادی بازنشسته پناه میبرند. آنها موافقت میکنند که به این زنان کمک کنند، اما امنیت آنها تنها با اسلحههای این آدمکشها تضمین میشود.
در اواخر دههی بیست میلادی غریبهای مرموز اتاقی را در مزرعهی خانوادگی مادر و پسری تنها اجاره میکند. همانطور که آنها با یکدیگر بیشتر آشنا میشوند پسربچه متوجه میگردد که مرد غریبه اطلاعات خیلی زیادی را دربارهی سرقت طلا دارد و راز آن مرد ممکن است مزرعهی خانوادگی آنها را نجات دهد و…