کاپیتان آندرئاس مایر در سوئیس پس از دریافت یک مجسمه چوبی دیو، از مرگ میگریزد. به طور همزمان و مرموزی در فرانسه، پاسبان کنستانس ویویه همان مجسمه را کنار جسد یک تاجر چوب به نام ویکتور کارون، که در یک کلیسای دورافتاده فوت کرده، پیدا میکند. این دو حادثه مشابه که با یک شیء فولکلور مشترک در دو سوی مرز مرتبط هستند، یک راز غیرقابل توضیح را شکل میدهند.
یک افسر اطلاعاتی فرانسوی که به مدت 6 سال تحت تعقیب در سوریه قرار گرفته، اکنون به خانه بازگشته است. او با دشواری های زیادی برای فراموش کردن هویت مخفی خود، ناپدید شدن همکار در الجزایر و آموزش دختر جوان مواجه خواهد شد.