کاپیتان آندرئاس مایر در سوئیس پس از دریافت یک مجسمه چوبی دیو، از مرگ میگریزد. به طور همزمان و مرموزی در فرانسه، پاسبان کنستانس ویویه همان مجسمه را کنار جسد یک تاجر چوب به نام ویکتور کارون، که در یک کلیسای دورافتاده فوت کرده، پیدا میکند. این دو حادثه مشابه که با یک شیء فولکلور مشترک در دو سوی مرز مرتبط هستند، یک راز غیرقابل توضیح را شکل میدهند.