اولیویا، استاد اسپانیایی هنرهای زیبا با یک حرفه حرفه ای درخشان، پس از اقدام به خودکشی در بیمارستانی در استانبول از کما بیدار می شود. او در آنجا به سؤالات بازرسی پاسخ می دهد که در حال تحقیق در مورد همکاری اولیویا در یک شبکه قاچاق آثار هنری با یامان، معشوقه ترک او است.
معمار برجسته الکساندرا با بدترین کابوس خود روبرو می شود که از پلیس محلی کنرادو تماس می گیرد تا جسد همسرش اسکار را که در اسکله ای در چشم انداز زیبای آلبوفرا در خارج از والنسیا پیدا شده است شناسایی کند.