خو هونگدو تصمیم گرفت کار خود را رها کند و تعطیلات خود را در دالی، یوننان بگذراند. او در آنجا با افراد فوق العاده ای آشنا شد و کارهای شگفت انگیزی انجام داد.
سو نیان نیان یک فرد بلند پرواز است و امیدوار است در یکی از دانشگاه های تراز اول قبول شود اما یک تصادف رانندگی باعث میشود او نتواند پذیرش داشنگاه مورد نظرش را بگیرد؛ در عوض او به یک دانشگاه مهندسی در یک شهر کوچک می رود جایی که با گو زی چن پسر سرکش از یک خانواده ثروتمند آشنا میشود…