Herbert Standing

شادی یک معدنچی زمانی که رقیبش معدن او را می دزدد، نابود می شود. او به انتقام مسخ شده و نقشه ای برای تله انداختن مردی که معدنش را دزدیده، می کشد...

دو زن جوان - یک دختر فلج که توسط سرپرستان ثروتمندش پناه گرفته است و یک یتیم با تجربه تر - عاشق مردی می شوند که از همسر خشن خود جدا شده است.

دعوای خانوادگی در کوه های کنتاکی آغاز می شود...