در میرافلورس، کوبا، عشق رو به رشد بین ماریو، یک کارگر کارخانه، و یولاندا، یک معلم مدرسه، تفاوت ها در دیدگاه ها و ارزش های آنها را در کوبای انقلابی تسکین می دهد...
داستان در مورد یک راننده تاکسی و مسافرش است که در کوبا با هم سفر میکنند. در طول سفر، آنها درباره موضوعاتی چون عشق، زندگی و سرنوشت صحبت میکنند. اما ماجرا زمانی پیچیدهتر میشود که مسافر رازی بزرگ را با راننده در میان میگذارد و از او کمک میخواهد.