فرزند جوانی با دیسلکسی و هنرمندی، از ناامیدی سر برآورده میشود و خود را متعرّف به خواص و استعدادهایش نمیبیند، بلکه به جای آن تنها با اعتبار ناتوانیها و معلولیتهایش تعریف میکنند...
پیتون هاثورن وقتی متوجه می شود تلفنش زندگی او را تسخیر کرده است از زندگیش ناامید می شود. او تلاش می کند تا با اعتیاد خود مقابله کند، اما فاجعه در راه است...