رنتورو آیجو، دانش آموز دبیرستانی، در دوران دبیرستان 100 بار توسط دختران رد شد. او برای شانس بهتر در دبیرستان به یک زیارتگاه می رود. خدای عشق ظاهر می شود و به او قول می دهد که او به زودی 100 نفر را که مقدر است با آنها قرار ملاقات بگذارد، ملاقات خواهد کرد. اما یک شرط وجود دارد: اگر دو نفری که سرنوشت با آنها آشنا می شود، عاشقانه یکدیگر را دوست نداشته باشند، می میرند. رنتورو و 100 دوست دخترش در دبیرستان چه سرنوشتی خواهند داشت؟
تایو آسانو، پسری که در سانحه‌ای رانندگی خانواده‌اش را از دست داده، از نظر اجتماعی گوشه‌گیر شده و تنها با دوست دوران کودکی‌اش، موتسومی یوزاکورا، در ارتباط است. اما زندگی تایو بار دیگر دستخوش تغییر می‌شود، زمانی که متوجه می‌شود برادر موتسومی، که به او صدمه زده، قصد آزار او را دارد. تایو برای نجات جان خود، چاره‌ای جز ازدواج با موتسومی، پیوستن به خانواده یوزاکورا و تبدیل شدن به یک جاسوس برای محافظت از او ندارد. تایو که در دنیای جاسوسی غریبه است، باید با چالش‌های زیادی روبرو شود و برای زنده ماندن و محافظت از عشقش، مهارت‌های جدیدی را بیاموزد.
در دنیایی که توسط موجوداتی به نام کایجو گرفتار شده بود، کافکا هیبینو آرزو داشت در نیروی دفاعی ثبت نام کند. او قول می دهد که با دوست دوران کودکی خود، مینا آشیرو، نام نویسی کند. به زودی، زندگی آنها را به روش های جداگانه ای می گیرد. کافکا در حالی که پس از نبردهای کایجو مشغول نظافت است، با رنو ایچیکاوا ملاقات می کند. عزم رنو برای پیوستن به The Defence Force وعده کافکا برای پیوستن به مینا و محافظت از بشریت را دوباره بیدار می کند.
در زمان‌های دور، جادوگری دیوانه نفرینی هولناک را بر سر پادشاهی‌ای باشکوه و ثروتمند نازل کرد و آن را به اعماق زمین تله‌پورت کرد. اما یک روز پس از وقوع زلزله‌ای، گذرگاهی به این سرزمین زیرزمینی گشوده شد و ماجراجویان سراسر جهان که در پی ثروت‌های پادشاهی بودند، به این قلمرو تازه کشف شده رهسپار شدند. گروه "لای" که پهلوانی نیرومند بود، در این سرزمین به ماجراجویی پرداخت. با این حال، لای در یکی از نبردهای ناموفق، هم خواهر و هم تمام آذوقه خود را از دست می‌دهد، اما بی‌درنگ راهی نجات خواهرش می‌شود. اما پولی برای تهیه آذوقه جدید وجود ندارد و گروه او ناچار می‌شوند از هیولاها غذا تهیه کنند. شاید ناخواسته...
شیرینی میل مورتلن، 9 ساله، هم وارث پدرش است و هم تناسخ یک شیرینی‌پز ناکامل. در حالی که او رویای سرزمینی پر از خوراکی های شیرین را در سر می پروراند، ابتدا کارهای زیادی باید انجام شود! از یادگیری نحوه جنگیدن گرفته تا کنترل استعدادهای جادویی جدیدش و انجام تمام تلاشش برای دفاع از دهکده اش در برابر راهزنان، و با این حال تنها چیزی که او واقعاً می خواهد انجام دهد پختن یک پای سیب عالی است... Pastry Mille Morteln کارش را برای او انجام داده است. در تناسخ شیرین.
توکا کشاورز متوسط (کمی منحرف) شما در روستای چزا است. در حالی که او رویای قهرمان شدن و بدست آوردن دختر را در سر می پروراند، قهرمان واقعی، Sion، در حال مبارزه با شیاطینی است که تهدید به حمله به جهان هستند! اما یک روز توکا به طور تصادفی قهرمان را می کشد...؟! با مرگ قهرمان افسانه ای، کی قرار است دنیا را نجات دهد؟! توکا به سرعت جسد سیون را دفن می کند تا شواهد را پنهان کند، اما روز بعد از خواب بیدار می شود و متوجه می شود که دیگر در بدن خودش نیست...!!
7.110
6.6-
8.38.7
810
6.3-
6.38