میفتی، 16 ساله، با گروهی از شخصیت ها از جمله خواهر و برادر ناتنی اش در برلین زندگی می کند. پدر ثروتمند و خودخواه آنها. و دوست معتادش اوفلیا. همانطور که او به سوگ مادر تازه فوت شده اش می نشیند، شروع به ایجاد وسواس نسبت به آلیس، یک جنایتکار یقه سفید مرموز و بسیار مسن تر می کند...