وقتی یک دشمن تغییرشکلدهنده به اسم گنوزیا (Gnosia) به یک سفینه فضایی تنها نفوذ میکنه، خدمه فقط یه راه برای زنده موندن دارن: هر روز باید اون جاسوس رو پیدا کنن و بندازنش تو خواب مصنوعی. اما برای یوری (Yuri)، روز هیچوقت تموم نمیشه. اون تو یه حلقه زمانی گیر افتاده و مدام روز اول بحران رو دوباره و دوباره تجربه میکنه. برای فرار، یوری باید حقیقت پشت گنوزیا و این حلقه زمانی رو کشف کنه—قبل از اینکه دیگه خیلی دیر بشه.