داستان باز میگردد به سال 1973 و شروع فصل هاکی. "گوردی هو" که افسانه ی هاکی می باشد و پا به سن گذاشته باز دوباره در سن 44 سالگی به زمین یخی باز می گردد...
«آپولو کريد» (وودز)، رقيب سابق و دوست فعلي «راکي»، در مسابقه اي با ضربه ي چپ کوبنده ي بوکسوري غول پيکر از شوروي به نام «ايوان دراگو» (لوندگرن) بر زمين مي افتد و مي ميرد. «راکي» نيز عنوان خود را مي گذارد تا بتواند در مسابقه اي غير رسمي با «دراگو» ي آماتور، در خود شوروي شرکت کند.
"ترسا" معلم موفق دانش آموزان ناشنوا است اما پس از تجربه رابطه ای ناموفق، شبها را صرف گذراندن در بارها می کند. پس از مدتی این رفتار او کاملا با تعهدش نسبت به دانش آموزان ناشنوا به مشکل بر می خورد...